اهل بیت
آیه تطهیر از جمله آیات مهم در اثبات اصل امامت در قرآن کریم است. طبق این آیه، اهل بیت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از هرگونه پلیدی منزه دانسته شده و پاکیزه و مطهر توصیف شدهاند؛ در تبیین این مطلب که اهل بیت چه کسانی هستند، میان مسلمانان اختلاف پیش آمده است.
وهابیت میگوید شیعیان به سنت و سیره پیامبر عمل نمیکنند و احکام اسلامی خود را از ائمه دریافت میکنند؛ پس مذهب تشیع از دایره اسلام خارج است، و این درحالی است که خود ائمه معصومین آشکارا فرمودهاند: ما هر چه روایت میکنیم، از حدیث و سنت رسول الله میگیریم و ما هرگز رأی شخصی خود را نمیگوییم.
اهل بیت (علیهمالسلام) نخستین مخلوقات هستند که به عنوان انوار یا شبحهای نور یا سایههای نور از نور خداوند آفریده و در اطراف یا پیشرو یا جانب راست عرش الهی به تقدیس و تسبیح خداوند مشغول شدند. پیامبر اکرم فرمود: من و علی چهارده هزار سال قبل از آنکه خداوند آدم را بیافریند،در پیشگاه الهی به صورت نوری بودیم. هنگامی که خداوند آدم را خلق کرد، آن نور را به دو جزء تقسیم کرد و در صلب آدم قرار داد. یک جزء آن من بودم و جزء دیگر علی.
اهل بیت پیامبر به خاطر خصوصیات و جایگاه ویژهای که در میان مردم هر عصری داشتهاند ممتاز بودهاند. چون منتسب به پیامبر بوده، یاد و خاطره آن حضرت را برای مردم تداعی میکردند. این محبوبیت باعث میشد که دوست و دشمن پیشوایان و امامان شیعه را مدح و ستایش کنند.
شیعیان معتقدند که آیه تطهير در فضیلت پیامبر و حضرت علی و حضرت زهرا و حسنین (علیهم السلام) نازل شده و هیچ کسی دیگر در ذیل این آیه نمیگنجد. ولی اهلسنت این تخصیص را نمیپذیرند و با استناد به قبل و بعد آیه، همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را جزو اهلبیت بهشمار میآورند.
عرفان و معنویت، باطن دین اسلام و بُعد جدایی ناپذیر از معارف ناب شیعه است. برای آشنایی با معنویت شیعه دوازده امامی و پرهیز از آموزههای شبه معنویتها نوپدید، شناخت شاخصهها و مؤلفههای معنویت تشیع، از ضروریات میباشد که به عنوان نمونه: خدا محوری، معاد باوری، پایبندی به شریعت، قیام و مبارزه علیه باطل، ولایت مداری، اجتماعی بودن، سیاسی بودن، ریاضت مشروع برای سیر و سلوک الیالله
یکی از شبهاتی که وهابیت بر مکتب اهل بیت وارد میکنند، این که در زمان پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت، عزاداری سابقهای نداشته است؛ بلکه شیعیان عزاداری را مرسوم کردهاند. این در حالی است که اهل بیت برای امام حسین (علیه السلام) عزاداری کردند و حتی امام علی (علیه السلام) قبل از شهادت فرزندش در مصیبت او گریه کرده است.
فضائل و مناقب اهل بیت پیامبر بزرگ اسلام بر احدی پوشیده نیست چرا که اهل بیت پیامبر چنان جایگاه ویژهای دارند که دوست و دشمن از بازگو کردن آن، نه اینکه ابایی داشته باشند، بلکه به گفتن آن افتخار میکنند، فلذا افرادی مانند معاویه که از مخالفین سرسخت ایشان بوده، در هر مناسبتی به ذکر فضائل و مناقب آنها میپرداخت و شماتت کنندگان اهل بیت را سرزنش میکرد
«ابن حجر» پس از ذکر حدیث «سفینه» در وجه تشبیه میگوید: «وجه تشبیه آنها به کشتى نوح این است که هر کس آنها را دوست بدارد و به سپاسگزارى خداوند که به آنها این مقام را داده، تعظیم کند و از هدایت علماى آنها برخوردار شود، از ظلمتِ مخالفتها نجات مىیابد و کسى که تخلف کند، در دریاى کفران نعمت غرق و در پستى و بلندى طغیانگرى هلاک خواهد شد.»
عالمان فرق اسلامی، احترام خاصی نسبت به اهل بیت نشان داده و خود را محب اهل بیت نشان میدهند، اما در لابهلای کلمات برخی از علما، عقیده قلبی آنان نسبت به اهل بیت ظاهر میشود، که همین اظهارات باعث شده ذهبی نام ایشان را در دو کتاب، که یکی مخصوص ضعفاست، و دیگری در مورد کسانیکه در وثاقتشان بین علما اختلاف است، بیاورد.
رجالیون اهل سنت در مورد مجالد بن سعید تضعیفات زیادی نقل كردهاند؛ یحیی بن سعید قطّان در مورد امام صادق (عليهالسلام) مىگويد: مجالد را بيشتر از وى دوست دارم!! رجالیون اهل سنت در مدح قطان، کم نگذاشته و او را تا حد معصوم بالا بردهاند، ولی اگر راوی معاویه را قبول نداشت، روایاتش را نمیپدیرفتند.
محمد بن عبدالوهاب درباره عقیده شیعه مبنی بر عصمت امامان معصوم میگوید: «اثبات و ادعای عصمت برای امامان، از دروغها و افترائات شیعه است که هیچ دلیلی از کتاب و سنت و اجماع و قیاس صحیح و عقل سلیم ندارد.» پاسخ: روایاتی از پیامبر اکرم نقل شده که برخی از این روایات جز با عصمت ائمه سازگار نیست.
از احادیثی نبوی که بسیار تکرار شده، حدیث شریف ثقلین است. این حدیث معتبر و متواتر میگوید هیچگاه از کتاب خدا و اهل بیت پیامبر جدا نشوند؛ چرا که هر دو قرین همدیگر و مکمل هم هستند؛ لذا اگر به آن چنگ زده شود، گمراهی و انحراف حاصل نخواهد شد. علی (علیهالسلام) از مصادیق اهل بیت و عترت در این حدیث است.
قضات و مجتهدین سلفی به پیروی از بنیامیه صلوات بر امیرالمومنین (علیهالسلام) را تحمل نمیکنند و هنگامیکه قاضی نورالله شوشتری عبارت «علیه الصلاة و السلام» را در حق حضرت علی (علیهالسلام) میگوید، وی را تقبیح میکنند و با نوشتن طوماری فرمان قتل او را صادر میکنند.