مکاتب اهل سنت
توجه به آموزههای تقریبی دین مبین اسلام، و شرایط منطقهای و جهانی جهان اسلام، احساس نیاز به وحدت اسلامی را برای بزرگان تقریب ازجمله شیخ عبدالمجید سلیم، شیخ محمود شلتوت، شیخ محمدحسین کاشفالغطاء، آیةالله عبدالکریم زنجانی و آیةالله العظمی بروجردی و دیگران ملموس کرد و در سال 1947 میلادی، به تأسیس دارالتقریب قاهره انجامید.
عالمان بسیاری از شیعه و اهل سنت در اندیشه تقریب سهیم بودهاند؛ یکی از این افراد شیخ محمد عبده، مفتی، فقیه و مصلح مصری اهل سنت است. از اقدامات اصلاحی او تأسیس «جمعیة التقریب بین الادیان و المذاهب» است که در تاریخ تقریب مذاهب اسلامی جالب توجه است و ظهور متفکران و مشایخ بزرگی در الازهر نشان مجاهدتهای اصلاحگرانه اوست.
نظریه تقریب مذاهب اسلامی علاوه بر ضرورت در شرایط فعلی برای مسلمانان، نظریهای اعتقادی است و صوری نیست؛ عدهای با این تشکیک که تقریب مذاهب تاکنون تنها به نفع شیعه شده است و اهل سنت بهرهای از فتاوای تقریبی نداشتهاند با آن مخالفت میکنند؛ در حالیکه فتاوای تقریبی علمای شیعه کمتر از فتاوای تقریبی علمای اهل سنت نیست.
محمد سعید رمضان البوطی امام جماعت اهل سنت مسجد جامع اموی دمشق، که دکترای خود را از دانشگاه الازهر گرفت و رئیس دانشکده شریعت دانشگاه دمشق شد، به علت نظرش در سلفیه مورد انتقاد سلفیان واقع شد و به دلیل نظرات تقریبیش در حمایت از اسد، حزب الله لبنان و شیعه، کتابهایش سوزانده شد، و در عملیات انتحاری ترور شد.
«حامد حفنی داود» در نامهای به منظور تقدیر از کتاب «عبدالله بن سبأ» نوشته علامه عسکری، نوشته است: «از لغزشهای علمای متعصب ما، داستان عبدالله بن سبأ است؛ «مرتضی عسکری» برای ما اثبات کرد که عبدالله بن سبأ موجودی خیالی و ساخته و پرداخته دشمنان شیعه است؛ من با کمال صراحت اعجاب خود را نسبت به این نویسنده اعلان میکنم و او و کتابش را به بزرگی و اهمیت یاد میکنم.»
ابوریّه مینویسد: «کتاب المراجعات میان علامه شرفالدین و استاد بزرگ، شیخ سلیم بشری، شیخ الازهر جمعآوری شده.» عمر رضا كحاله آورده است: «ازجمله آثار، کتاب المراجعات است که در آن به پرسشهایی که سلیم بشری مطرح میکند، پاسخ داده شده.» حامد حفنی داود نیز مینویسد: «این گفتگوی گرانبها، در اوایل سده چهاردهم هجری، بین دو عالم بزرگوار انجام شد، که یکی عالم جلیل شیخ سلیم بشری شیخ الاسلام و از بزرگان و محدثان مصر بود.»
کتاب المُراجعات، مکاتبات شیخ سلیم، مفتی الازهر با سید شرفالدین است که درباره اثبات حقانیت شیعه و امامت بلافصل امیرالمؤمنین است که مورد استقبال گسترده قرار گرفت و به زبانهای مختلف ترجمه شد؛ برخی بزرگان سلفی این مکاتبات را انکار کردهاند، در حالیکه با توجه به فتوای شیخ شلتوت، عجیب و یا منحصر به فرد نیست.
در رد نظریه «محمد بن سلیمان الاشقر» که برای اثبات جواز مشارکت زنان در ولایات عامه و مجالس شورا، یکی از روایات صحیح بخاری را از لحاظ سندی و دلالی تضعیف کرده بود، عدهای از علما و شاگردانش ردیههایی بر او زدند تا از دو قاعده «عدالت صحابه» و «صحت تمام روایات صحیح بخاری» دفاع کنند.
«محمد بن سلیمان الاشقر»، روایت ابوبکره در کتاب صحیح بخاری، که مهمترین مستند اهل سنت درباره منع ولایت زنان است، را تضعیف کرده است؛ وی ابتدا ابوبکره، راوی حدیث را تضعیف میکند و چند مورد اشکالات دلالی بر حدیث مطرح میکند ازجمله اینکه این حدیث ربطی به شرکت زنان در پارلمان و قضاوت نمیکند؛ موارد نقض در واقعیت در عصر حاضر دختر گاندی و تاچر و از قرآن میتوان ملکه سبأ را نام برد.
«محمد بن سلیمان الاشقر»، روایت ابوبکره در کتاب صحیح بخاری، که مهمترین مستند اهل سنت درباره منع ولایت زنان است، را تضعیف کرده است؛ وی به بررسی وضعیت ابوبکره میپردازد و با ارائه ادلهای معتقد است که او فردی فاسق بوده و تعجب خود را از اینکه بخاری و دیگران روایات او را صحیح دانستهاند، ابراز میکند و خواهان تجدید نظر اهل سنت در صحت این روایت در صحیح بخاری میشود.
یکی از محققان و علمای معاصر اهل سنت که عقیده صحیح بودن تمام روایات صحیح بخاری را زیر سؤال برد، «شیخ محمد بن سلیمان الاشقر» است؛ وی با زیر سؤال بردن عدالت یکی از صحابه، یکی از راویان حدیثی را در صحیح بخاری فاسق شمرد و آن حدیث را در صحیح بخاری تضعیف کرد، که مورد انتقادات شدیدی واقع شد.
برخی معتقدند که باید دشمنان اهل بیت را سب و ناسزا گفت حتی اگر جزء مقدسات دیگر مذاهب باشند اما امام رضا (ع) می فرماید که برخی از روایاتی که در منابع روایی وجود دارد که در سب دشمنان ما است از ما نیست.
حدیث «ردّ الشمس» از جمله احادیث مشهوری است که در منابع اسلامی و در مورد اشخاص مختلف نقل شده است. بر اساس برخی از منابع تفسیری، واقعه رد الشمس برای حضرت سلیمان نیز اتفاق افتاده است، از اهل سنت نیز روایاتی وجود دارد که رد الشمس را برای پیامبر اسلام نقل کردهاند، همچنین واقعه رد الشمس برای حضرت یوشع نیز پیش آمده است.
رواياتى در مورد ردالشمس وارد شده که داراى سند صحیح است، گروهی از علمای اهل سنت صحت این حدیث را پذیرفتهاند؛ مطالبی از علمای اهل سنت در تأیید این حدیث نقل شده است، عالمان اهل سنت، بدون تعصب، این حدیث را از نظر سندی بحث نموده و آن را صحیح شمردهاند، و گفتهاند کسانیکه این حدیث را جعلی میدانند، اشتباه نمودهاند.