مسأله تقریب مذاهب اسلامی بین علمای شیعه و سنی
نظریه تقریب مذاهب اسلامی علاوه بر ضرورت در شرایط فعلی مسلمانان، نظریهای اعتقادی است و صوری نیست؛ طبق این نظر گوینده شهادتین، هر چند مخالف شیعه و یا تقریب مذاهب اسلامی باشد، مسلمان است و به حکم اسلام، جان، مال و ناموس او محترم است و اگر مورد حمله دشمنان اسلام واقع شود، وظیفه هر مسلمانی است که در حد توان و بضاعت خود به او یاری برساند (البته هر کس مرتکب جرم و جنایت مثل ترور، بمبگذاری و قتل و ... شود، باید مطابق شریعت اسلامی محاکمه شود.)
عدهای از علمای اهل سنت معاصر، (مصری و غیر مصری) موافق تقریب مذاهب اسلامی بودند و هستند و در این زمینه تلاش میکنند و عدهای مخالف تقریب بوده و یکی از استدلالاتشان این تشکیک است که تقریب مذاهب اسلامی تاکنون تنها به صدور مجموعهای از فتاوا به نفع شیعه شده است و اهل سنت بهرهای از فتاوای تقریبی نداشتهاند.[1] که شیوخ سلفی با نشان دادن چنین تصویری از تقریب، بیشترین حملات را علیه تقریب مذاهب اسلامی داشتهاند؛ این در حالی است که میراث گرانقدری از فتاوای تقریبی علمای شیعه موجود است که کمتر از فتاوای تقریبی علمای اهل سنت نیست.
در این خصوص نکاتی باید مورد توجه قرار گیرد:
- در بین شیعه نیز همانند اهل سنت، افرادی مخالف تقریب مذاهب اسلامی هستند؛ بنابراین باید آنان را از موافقان تقریب مذاهب اسلامی جدا کرد.
- برخی از عناصر مشکوک و مورد حمایت استعمار در میان امت میکوشند تا تأثیری منفی بر جریان تقریب مذاهب اسلامی بگذارند.
- فتاوای تقریبی علمای شیعه در دو محور دفاع از جان و ناموس همه مذاهب اسلامی، و وجوب رفتار برادرانه نسبت به اهل سنت، نمود داشته که مورد تحسین علمای تقریبی اهل سنت قرار گرفته است.
- بیتردید استعمار بیشترین بهره را از فتاوای مخالفین تقریب مذاهب اسلامی برده و بیشترین ضرر را از جانب فتاوای علمای تقریبی متحمل شده و آنان زمانی قادر به جلب منفعتشان هستند که مسلمانان اسیر اختلافات صوری و ساخته تعصبات کورشان شوند.[2]
پینوشت:
[1]. فتنة التكفير بين الشيعة والوهابية والصوفية، دکتر محمد عماره، ص23.
[2]. وحدت از دیدگاه امام خمینی، امام خمینی، مؤسسه نشر وآثار امام خمینی، 1395 ش، ص250 -253.
افزودن نظر جدید