ایجاد اندیشه تقریب مذاهب بین علمای مصر، متأثر از عملکرد محمد عبده
خلاصه مقاله
عالمان بسیاری از شیعه و اهل سنت در اندیشه تقریب سهیم بودهاند؛ یکی از این افراد شیخ محمد عبده، مفتی، فقیه و مصلح مصری اهل سنت است. از اقدامات اصلاحی او تأسیس «جمعیة التقریب بین الادیان و المذاهب» است که در تاریخ تقریب مذاهب اسلامی جالب توجه است و نشان از آرمانی دارد که بعدها توسط شاگردانش توسعه داده شد. نسل اول متفکران تقریب مذاهب اسلامی در مصر در نیمه اول قرن بیستم، متأثر از محمد عبده بودهاند. وی نسبت به موضوع تکفیر در جهان اسلام بسیار حساس بود، همچنین معتقد بود اسلام از اساس بر پایه نگرش عقلی است و اگر عقل و نقل در تعارض با هم قرار گیرند، حکمی که با دلیل عقلی همراه باشد، پذیرفته میشود. این دیدگاه، با دیدگاه پیروان سنتی سلفیه که از اساس نقلگرا هستند، متعارض است. او در بررسی روایات صحیحین، قرآن را به عنوان معیار تشخیص صحت روایات مطرح میکرد.
ظهور متفکران و مشایخ بزرگی در الازهر چون شیخ عبدالمجید سلیم، شیخ مصطفی مراغی، احمد امین، علی عبدالرازق، مصطفی عبدالرازق، محمود شلتوت، احمد صبحی منصور و ... نشان مجاهدتهای اصلاحگرانه اوست؛ حتی متفکران نامدار خارج الازهر نیز به نوعی مؤثر از اندیشههای عبده بودند. کسانی چون قاسم امین، دکترطه حسین، شیخ محمود ابوریة، شیخ جمال البنا و ...
متن مقاله
در دوران معاصر، عالمان بسیاری از شیعه و اهل سنت در اندیشه تقریب سهیم بودهاند؛ یکی از این افراد شیخ محمد عبده، مفتی، فقیه و مصلح مصری اهل سنت است؛ از آثار او میتوان «الاسلام الرد علی المنتقدیة»، «اصلاح المحاکم الشرعیة»، «مع العلم والمدنیة»، «رسالة التوحید»، «شرح نهج البلاغه»، «تفسیر القرآن» و «الاسلام و النصرانیه» اشاره کرد.[1] وی اقدامات اصلاحی بسیاری انجام داد، ازجمله تأسیس «جمعیت خیریه اسلامی»، اصلاحات در برنامههای درسی الازهر، و تأسیس «جمعیت احیاء علوم عربی» و «جمعیة التقریب بین الادیان و المذاهب» که مورد اخیر در تاریخ تقریب مذاهب اسلامی جالب توجه است و نشان از آرمانی دارد که بعدها توسط شاگردانش توسعه داده شد.
عبده نسبت به موضوع تکفیر در جهان اسلام بسیار حساس بود و بر این سخن معروف تأکید میکرد که اگر سخن یک مسلمان از صد وجه محتمل کفر باشد و تنها از یک وجه محتمل ایمان، باید بر ایمان گویندهاش حکم کرد،[2] اما تکفیریها اگر سخنی که به صد وجه حمل شود و تنها یک وجه آن به کفر حمل شود، با همان یک وجه آن فرد را تکفیر میکنند؛ نسل اول متفکران تقریب مذاهب اسلامی در مصر در نیمه اول قرن بیستم، متأثر از محمد عبده بودهاند.
اندیشههای عبده همانند استادش جمالالدین اسدآبادی با پرسش از چرایی انحطاط جوامع اسلامی آغاز میشود و میکوشد تا به این پرسش پاسخ دهد که برای اصلاح چه باید کرد؟ پاسخ عبده به این پرسش، رهایی عقل از قیود جاهلانه، رجوع به فهم سلیم از دین بهویژه با نظر به دوران پیامبر اکرم و خلفای راشدین که مطالبشان با شروح فقهی و کلامی نسلهای بعدی آمیخته نشده است و قرار دادن قرآن و سنت به عنوان منبع اصلی عقیده دینی است (با این تفاوت که سید جمالالدین انقلابی فکر میکرد و عبده طرفدار اصلاح تدریجی بود. دیگر اینکه سید مبارزه با استبداد و استعمار را در رأس برنامههای خود قرار داده بود و معتقد بود باید اول ریشههای این امالفساد را کَند و دور انداخت، ولی عبده، لااقل در اواخر عمر و بعد از جدا شدن از سید در پاریس و بازگشت به مصر، معتقد بود که آموزش و پرورش و تربیت دینی جامعه بر تعلیم و هر حرکت سیاسی تقدم دارد.)؛ از اینرو برخی عبده را سلفی دانستهاند، اما چنانکه از نقد او بر کتاب فرح انطون با عنوان «ابنرشد و فلسفته» برمیآید، اندیشه او با بسیاری از نحلههای فکری سلفی متفاوت است.
انطون مدعی بود که علم در دایره عقل است و دین در دایره قلب؛ او این سخن را مبتنی بر این استدلال کرد که علم، مبتنی بر مشاهده و تجربه است و دین مبتنی بر تسلیم کامل در برابر کتابهای دینی؛ در مقابل عبده چنین استدلال میکرد که اسلام از اساس بر پایه نگرش عقلی است و اگر عقل و نقل در تعارض با هم قرار گیرند، حکمی که با دلیل عقلی همراه باشد، پذیرفته میشود. این دیدگاه، با دیدگاه پیروان سنتی سلفیه که از اساس نقلگرا هستند، متعارض است؛ همچنین عبده در بررسی روایات صحیحین، قرآن را به عنوان معیار تشخیص صحت روایات مطرح میکرد.[3] (چنانکه در رد احادیث مسحور شدن پیامبر در صحیحین به دلیل تعارض آن با قرآن دیده میشود که در اینجا نیز از مشی سنتی شیوخ سلفی جدا میشود.)
هرچند تفکرات عبده مخالفتهای بسیاری را از میان شیوخ سنتی و مقلد الازهر برانگیخت، لکن او موفق شد تا یک ساختمان فکری را طراحی کند که هنوز بعد از یک قرن، اصلاحگران دینی خود را منتسب به آن میدانند. ظهور متفکران و مشایخ بزرگی در الازهر چون شیخ عبدالمجید سلیم، شیخ مصطفی مراغی، شیخ احمد امین، شیخ علی عبدالرازق، شیخ مصطفی عبدالرازق، شیخ محمود شلتوت، شیخ احمد صبحی منصور و ... نشان مجاهدتهای اصلاحگرانه اوست؛ هرچند بخش عظیمی از اصلاحگریهای او با انحراف شاگردش رشید رضا و به قدرت رسیدن گرایشهای سلفی و وهابیت به دست فراموشی سپرده شد. حتی متفکران نامدار خارج الازهر نیز به نوعی مؤثر از اندیشههای عبده بودند. کسانی چون قاسم امین، دکترطه حسین، شیخ محمود ابوریة، شیخ جمال البنا و ... .[4]
به دلیل داشتن دغدغه اصلاحگری و وحدت امت اسلامی است که شیخ محمّد عبده با وجود تعلق به جامعه مصر، از حیث اندیشههای سیاسی و دینی، وجههای فراملّیتی و مذهبی یافته است. امید است که بتوانیم با بهرهگیری از آرای پیشگامان بیداری اسلامی، همچون «شیخ محمّد عبده» قدمی به سوی وحدت امت اسلامی و تقریب مذاهب اسلامی برداریم.
پینوشت:
[1]. مقاله آشنایی با پیشگامان بیداری اسلامی، حامد رستمی نجف آبادی.
[2]. شیعهشناسی اهل سنت و چالشهای فراروی آن، کامیار صداقت ثمر حسینی، ج1، ص53.
[3]. مقاله آشنایی با پیشگامان بیداری اسلامی، حامد رستمی نجف آبادی.
[4]. شیعهشناسی اهل سنت و چالشهای فراروی آن، کامیار صداقت ثمر حسینی، ج1، ص54.
افزودن نظر جدید