مشترکات تصوف با وهابیت/ تجسیم خدا
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مشهور است که بین اعتقادات وهابیت و تصوف اختلاف اساسی وجود دارد، اما با دقت در تعالیم این دو فرقه میتوان مشترکاتی بین آنها پیدا کرد که مهمترین علت بر وجود اشتراکات بین این فرقه، خاستگاه مشترک آنها است. خاستگاه اصیل دو جریان تصوف و وهابیت، تعالیم اهلسنت است. رؤیت خدا با چشم جسمانی، یکی از تعالیمی است که در بین تعالیم وهابیت و بعضی از بزرگان متصوفه دیده میشود.
عبدالقادر گیلانی (مؤسس فرقه قادریه) را باید از مجسمه(از نظر کلام اسلامی به کسانی که قائل به جسمانیت خداوند هستند، اطلاق میشود) به شمار آورد، هرچند با تجسیم کرامیه(این فرقه از اهل سنت بوده و جزء فرق کلامی این مذهب است) مخالف است [1] اما او در کتاب «الغنیه» پیرامون رؤیت خدا با چشم جسمانی توسط رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مینویسد: «و به اینکه رسول خدا در شب معراج خدا را با چشم سر دیده نه با چشم قلب و نه در خواب ایمان میآوریم، به خاطر آنچه که جابر بن عبدالله رضیاللهعنه روایت کرده است که: رسول خدا درباره سخن خداوند گفت: «وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَی» [نجم/۱۳] پروردگارم بزرگ است اسم او را مستقیماً دیدم، بدون هیچ شکی و در قول خدا: «عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی» [نجم/ ۱۴] گفت: دیدم خدا را در نزد «سدرةالمنتهی، تا برای من نور صورتش روشن شد».[2]
عبدالقادر گیلانی در کتاب دیگرش به صراحت رویت خداوند متعال در دنیا با چشم قلب و در آخرت با چشم سر را معتقد است. [3] پس طبق این اسناد باید گفت که مبانی توحید او همسان مبانی اهلسنت بوده و برای خدا جسمانیت قائل است.
ابن تیمیه که از رهبران سلفیگری است، از جمله معتقدان به تجسیم است و حتی بنا به گفته ابوالفداء، او به سبب قول به تجسیم زندانی شد، او در کتاب خویش مینویسد: «کما فی الحدیث الصحیح المرفوع عن قتادة عن عکرمة عن ابن عباس، قال: قال رسولالله صلیاللهعلیهوسلم: رأیت ربی فی صورة شاب أمرد له و فرة جعد قطط فی روضة خضراء»؛ [4] همانطوری که در حدیث صحیح مرفوع (یعنی پیامبر) از قتاده از عکرمه از ابن عباس رسیده که گفت پیامبر صلیاللهعلیهوسلم فرمود: پروردگارم را بهصورت یک جوان دیدم که هنوز مو در صورت نداشت و موی سرش هم مجعد و فرفری بود».
باطل بودن این دیدگاه از منظر شیعه امری روشن است، به این خاطر شیعه معتقد بوده که مراد از نظر کردن به خدای تعالی نظر کردن حسی که با چشمِ سر انجام میشود نیست؛ بلکه مراد نظر قلبی و دیدن با قلب به وسیله حقیقت ایمان است. کما اینکه حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام نیز با سخن خود این ادعای متصوفه را رد کرده و رؤیت خداوند را فقط با چشم دل امکانپذیر دانسته است و این سخن حضرت، در جواب شخصی که از حضرت درباره رؤیت خداوند متعال با چشم سؤال میکند آمده است.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: «جَاءَ حِبْرٌ إِلَی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ صلواتاللهعلیهِ، فَقَالَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ: هَلْ رَأَیْتَ رَبَّکَ حِینَ عَبَدْتَهُ، قَالَ: فَقَالَ: وَیْلَکَ مَا کُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ. قَالَ: وَ کَیْفَ رَأَیْتَهُ؟ قَالَ: وَیْلَکَ لَا تُدْرِکُهُ الْعُیُونُ فِی مُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَکِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِیمَان»؛ [5] «عالمی خدمت امیرالمؤمنین علیهالسلام رسید و گفت ای امیرمؤمنان: آیا پروردگارت را هنگام پرستش او دیدهای؟ فرمودند: وای بر تو! من آن نیستم که پروردگاری را که ندیدهام بپرستم. عرض کرد: او را چگونه دیدهای؟ فرمودند: وای بر تو! دیدگان هنگام نظر افکندن او را درک نکنند؛ ولی دلها با حقایق ایمان او را دیدهاند».
پینوشت:
[1]. الجیلانی (گیلانی)، عبدالقادر، الفتح الرّبانی، محمدجعفر مهدوی، احسان، 1380ش، ص ۱۲۴.
[2]. ، همان، الغنیه لطالبی طریقالحق، الجزء الأول، داراحیاء التراث العربی، الطبعة الأولی، ۱۴۱۶ م، بیروت - لبنان، ص ۹۸.
[3]. همان، الفتح الرّبانی، محمدجعفر مهدوی، احسان، 1380ش، ص ۱۴۳.
[4]. ابن تیمیة الحرانی، بیان تلبیس الجهمیة، ج ۷، ص ۲۹۰.
[5]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق و مصحح، غفاری، علیاکبر، آخوندی، محمد، ج ۱، ص ۹۸.
افزودن نظر جدید