مشترکات تصوف و عرفان حلقه/ تحقیر عزاداری بر امام حسین علیه‌السلام

  • 1403/05/11 - 09:48
سران جریان‌های انحرافی تصوف و عرفان حلقه تلاش کرده‌اند تا آموزه عزاداری برای امام حسین علیه‌السلام را به بهانه‌های صوفیانه، درجامعه شیعه حذف کنند؛ در صورتی که حضرات معصومین علیهم‌السلام که در قلّه‌های عرفان حضور دارند، مردم را به عزاداری برای امام حسین علیه‌السلام تشویق و ترغیب می کردند.
عزاداری

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شیعه امامیه در طول تاریخ و همیشه مورد حمله و تهاجم بوده  و علمای ما در مسائل مختلف اعتقادی، فقهی و... مدافع حریم و مکتب تشیّع بودند. از مواردی که همواره بهانه‌جویانی؛ همچون جریان‌های انحرافی وهابیت و تصوف و...به آن بهانه به مذهب ما تهاجم نموده‌اند، واقعه کربلا و عاشورای سیدالشهدا علیه‌السلام است. از طرفی، دشمنان و مخالفان ما همواره سعی کرده‌اند  تا این روز فراموش شود و آثار و تبعات آن از بین برود. در واقع، به همان میزان که ائمّه علیهم‌السلام کوشش کردند تا این روز باقی بماند و به بقای آن اهتمام ورزیدند، دشمنان به گونه‌های مختلف کوشیده‌اند تا آثار این حادثه از میان برود و این روز فراموش شود.

 کسانی که مدعی معنویت‌گرایی در جهان اسلام بودند، با شیوه‌های مختلفی در این راستا عمل کردند که جریان انحرافی تصوف و عرفان حلقه، از نمونه بارز این جریان‌ها هستند که با شیوه‌های مختلفی، تلاش در جهت خاموشی عزاداری شیعیان داشته‌اند. مولوی که در نزد صوفیه از سران و بزرگان این فرقه به حساب می‌آید در دفتر ششم مثنوی ضمن بیان حکایتی به ترسیم عزاداری امام حسین علیه‌السلام  و سپس  نقد و بی‌تأثیربودنش پرداخته است.

«روز عاشورا همه اهل حلب‏               باب انطاكيه اندر تا به شب‏

گرد آيد مرد و زن جمعى عظيم‏              ماتم آن خاندان دارد مقيم‏

ناله و نوحه كند اندر بكا                      شيعه عاشورا براى كربلا

پس عزا بر خود كنيد اى خفتگان‏          ز انكه بد مرگى است اين خواب گران‏».[1] جناب مولوی در این ابیات، عزاداری برای امام حسین علیه‌السلام را تحقیر کرده  و با توجیهات صوفیانه آنها را تشویق به شادی کردن در روز عاشورا داشته است.

محمدعلی طاهری (مؤسس عرفان التقاطی حلقه) به بهانه‌های عامه‌پسند در کتاب چهارمقاله خویش به تحقیر عزاداری برای سیدالشهدا پرداخته و در این راستا می‌نویسد: «در این روز می‌توان سیاه‌پوشید و بانگ سر داد که این سیاهی نشانه‌ی آن است که من و منها، در روز و روزهای عاشورا، حسین و حسین‌های زمان را تنها گذاشته‌ایم و آنها در مصاف با یزیدیان عصر خود مظلومانه به شهادت رسیده‌اند و این لباس سیاه نشانی است بر شریک جرم بودن ما در ریخته‌شدن خون آنها؛ زیرا در جایی، حتی سکوت نیز شریک بودن در ارتکاب جرم است. آیا این فکر لرزه بر اندام ما نمی‌اندازد و تصور شریک جرم بودن در ریخته‌شدن خون حسین (ع) خواب را از چشمان ما دور نمی‌کند؟». [2]

باید توجه داشت که این سخن محمد علی طاهری، همان سخن شبکه های وهابی است که قاتل امام حسین علیه‌السلام را شیعیان کوفه می‌دانند؛ در صورتی که امام حسین (علیه‌السلام) در روز عاشوراء قاتلین خود را با تعبیر شیعه آل أبی‌سفیان معرفی می‌کند:«وای بر شما ای پیروان أبوسفیان...».[3]

این دو جریان معنویت‌گرای انحرافی، برای این آموزه خویش توجیهاتی ذکر کرده اند، ولی باید دانست که این سخن آنها با آموزه‌های حضرات معصومین علیهم‌السلام معارض است؛ چرا که حضرات معصومین علیهم‌السلام به شدت بر عزاداری برای امام حسین علیه‌السلام تشویق و ترغیب کرده‌اند.

در روایتی از امالی شیخ صدوق، امام رضا علیه‌السلام به ریان بن شبیب می‌فرمایند: «ای پسر شبیب؛ بر حسین علیه‌السلام گریه کن که او را مثل گوسفند سر بریدند و هجده نفر از مردان خاندانش با او کشته شدند که در روی زمین مانند ندارند و آسمانهای هفت‌گانه و زمین‌ها در قتل او گریستند... ای پسر شبیب؛ اگر بر حسین علیه‌السلام گریه کنی چندان که اشک تو بر گونه‌هایت روان گردد، خداوند هر گناهی که کرده باشی، کوچک یا بزرگ، اندک یا بسیار می‌آمرزد... ای پسر شبیب؛ اگر دوستداری در درجات بالای بهشت با ما باشی، به سبب حزن ما محزون، و برای شادمانی ما شادباش». [4]

در نتیجه باید توجه کرد: نگاهی که امثال مولوی و محمدعلی طاهری داشتند و عزاداری برای امام حسین علیه‌السلام را تحقیر کرده‌اند، به هر بهانه‌ای باشد، با سیره و منش حضرات معصومین علیهم‌السلام ناسازگار است؛ پس مروجین و مدافعین این نوع آموزه‌ها، آگاهانه یا ناآگاهانه در مسیر خلاف حضرات معصومین علیهم‌السلام قدم بر می‌دارند و  اینجاست که شعر جناب سعدی مصداق پیدا می‌کند:

«ترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی!           کاین ره که تو می‌روی، به ترکستان است».[5]

پی‌نوشت:
[1]. مولانا جلال‌الدین محمد بلخی (مولوی)، مثنوی معنوی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، اول، ۱۳۷۳، ص ۸۴۶.
[2]. طاهری، محمدعلی، چند مقاله، شرکت انتشاراتی گریگور تاتواتسی، ارمنستان، ۲۰۱۱م، ص ۹۱.
[3]. مقتل الحسین، خوارزمی، ج2، ص38.
[4]. ابن بابویه، محمد بن علی، الأمالی، کتابچی، تهران، ششم، 1376ش، ص ۱۳۰.
[5]. سعدی، گلستان، باب دوم در اخلاق درویشان، حکایت شماره ۶.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.