تناقضات وهابیت / توسل به قرآن
وهابیت توسل به مخلوق خداوند را جایز نمیدانند؛ آنان به دلیل روایات، توسل به قرآن را جایز میدانند؛ بنابراین توجیه کردهاند که یکی از دلایل احمد بن حنبل که قرآن را مخلوق نمیدانست، همین مسئله بوده است؛ در حالی که کسی بخواهد به قرآن متوسل شود، به یک جلد قرآن کریم اشاره کرده و به آن متوسل میشود؛ کاری به حقیقت آن نزد خداوند ندارد و همه متفقند که این قرآن که در دست ماست، مخلوق است و این عقیده از تناقضات وهابیت است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گروه ارتجاعی و تکفیری وهابیت در قرن دوازدهم، در منطقه نجد عربستان شکل گرفت. آنان با ادعای پیروی از مکتب احمد بن حنبل، میکوشند خود را از اهلسنت نشان دهند. آنان در بسیاری از مسائل، نه تنها با همه مسلمانان، بلکه با رهبران اصلی خود نیز مخالفت کردهاند و دیدگاهی کاملاً ابداعی برگزیدهاند.
یکی از افکار متناقض وهابیت سخن آنان درباره توسل به قرآن و توسل به مخلوقات است. آنها از طرفی توسل به مخلوق خداوند را نمیپذیرند و آن را مجاز نمیدانند و از طرفی درخواست از پروردگار با توسل به قرآن را جایز میشمرند؛ آنان در توجیه این جواز میگویند، متوسل شدن به قرآن، توسل به صفات ازلی پروردگار است و در شریعت وارد شده است. در حدیثی که در صحیح مسلم و سنن ترمذی آمده، از عثمان بن ابیالعاص روایت کردهاند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله به وی آموزش داد که هرگاه از بیماری و دردی رنج میبری، «دستت را بر محلِّ درد بگذار و سه بار بگو: «بسم اللهِ» و هفت بار بگو: «أعُوذُ بِعِزَّةِ الله وَقُدْرَتِهِ مِنْ شَرِّ مَا أجِدُ وَأُحَاذِرُ» از دردی که احساس میکنم و از شرّ چيزی که میترسم، به عزت و قدرتِ خدا پناه میبرم».[1]
همچنین پیامبر صلیاللهعلیهوآله در دعایشان فرمودند: «خداوندا! به علمی که به غیب داری و قدرتت بر آفرینش، تا وقتی که میدانی زندگی برایم خیر است، زندهام نگه دار و هرگاه که دانستی مرگ برایم بهتر است، مرا بمیران».[2] ادله مشروعیت توسل به صفات ازلی خداوند بسیار است.
سپس نتیجه میگیرند که کلام خداوند نیز که یکی از صفات ازلی پروردگار است و قرآن نیز از جمله کلام الهی و قدیم بوده،[3] بنابراین توسل به آن جایز است. به همین سبب یکی از دلایلی که سلف، مانند امام احمد و دیگران برای مخلوق نبودن قرآن و کلام الله بودن آن، بدان استناد کردهاند، سخن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله است که فرمود: «أعوذ بكلمات الله التامات».[4] «به سخنان کامل پروردگار پناه میبرم». کسانی که قرآن را مخلوق نمیدانند گفتهاند: چون پیامبر صلیاللهعلیهوآله به کلام الله پناه برده، در حالی که پناه بردن به مخلوق جایز نیست، [قرآن مخلوق نیست]».[5]
ابنعثیمین نیز میگوید: «دعا با توسل به قرآن کریم یعنی اینکه انسان با توسل به کلام پروردگارش، از او چیزی بخواهد، ... و قرآن یکی از صفات خداوند است، زیرا سخنی بوده که الله در حقیقت و به لفظش بدان تکلم کرده و برایش معنایی را خواسته است؛ بنابراین کلام اوست ... و از آنجایی که یکی از صفات اوست، توسل بدان جایز است».[6]
باید گفت که یکی از مطالب بیفایده میان متکلمان مسلمان در سابق، این بحث بود که آیا قرآن قدیم است یا حادث؛ این اختلاف بیشتر بین دو فرقه اشاعره و معتزله بود و بر اثر آن، جنگهای زیادی بر پا شد؛ وهابیت برای توجیه فایده داشتن این اعتقاد گفتهاند که در روایات صحیح آمده که پیامبر صلیاللهعلیهوآله به قرآن متوسل میشدند؛ از طرفی اعتقاد دارند که به مخلوق نمیتوان توسل کرد، پس نتیجه میگیرند که باید معتقد شد که قرآن مخلوق و حادث نیست؛ در حالی که کلام خدا از صفات فعل خداوند است و معناى تکلم خدا این است که اصوات و حروفى را در محلى از قبیل درخت و غیره ایجاد میکند. قرآن این معنا را اثبات کرده، جایی که میفرماید: «وَ کَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَکْلیماً».[7] بنابراین قرآن و آیات آن، همان الفاظ و حروف است که گاه در قالب سخن و گاه در شکل نوشته ظهور مییابد و بدین ترتیب، کلام خدا حادث بوده، نه قدیم؛ مذاهبی هم که قرآن را قدیم میدانند، منظورشان از قرآن، آنچه در اختیار مسلمانان بوده، نیست.
پس این اعتقاد وهابیت نیز از تناقضات آنان است که توسل به قرآن را جایز دانسته و توسل به مخلوقات خدا را جایز نمیدانند. (قطعاً توسل به قرآن با اشاره به یک جلد قرآن کریم، توسل به مخلوق خداوند است).
پینوشت:
[1]. صحيح مسلم، ج4، ص1728. «ضَعْ يَدَكَ عَلَى الَّذِي تَأَلَّمَ مِنْ جَسَدِكَ، وَقُلْ بِاسْمِ اللهِ ثَلَاثًا، وَقُلْ سَبْعَ مَرَّاتٍ أَعُوذُ بِاللهِ وَقُدْرَتِهِ مِنْ شَرِّ مَا أَجِدُ وَأُحَاذِرُ». سنن الترمذی، ج4، ص408.
[2]. مسند احمد، احمد بن حنبل، مؤسسة الرسالة، ج30، ص256. «كَانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَدْعُو بِهِ: " اللهُمَّ بِعِلْمِكَ الْغَيْبَ، وَقُدْرَتِكَ عَلَى الْخَلْقِ، أَحْيِنِي مَا عَلِمْتَ الْحَيَاةَ خَيْرًا لِي، وَتَوَفَّنِي إِذَا كَانَتِ الْوَفَاةُ خَيْرًا لِي، ...». شارحان، این حدیث را صحیح دانستهاند.
[3]. «نظریه حادث یا قدیم بودن قرآن»
[4]. مسند احمد، احمد بن حنبل، مؤسسة الرسالة، ج24، ص479 و ج45، ص90 و ...
[5]. قاعدة جليلة فی التوسل والوسيلة، ابنتیمیه، ص297.
[6]. فتاوى نور على الدرب، ابنعثيمين، ج4، ص2.
[7]. سوره نساء، آیه 164.
افزودن نظر جدید