مشخص شدن اشتباه شیعه در گمان به امامت سید محمد فرزند امام هادی (ع)

  • 1401/04/02 - 15:09

در شبکه ماهواره ای وهابیت، شبهه کردند که امامت در شیعه، الهی نیست و امامان از قبل مشخص نبودند. برای اثبات، روایتی در بدا حاصل شدن نسبت به امامت سید محمد فرزند امام هادی (ع) را دلیل بر مشخص نبودن امامت امام حسن عسکری (ع) دانستند؛ در حالیکه این امر بر ائمه (ع) و خداوند مشخص بود و بر شیعیان محرز گردید.

مشخص شدن اشتباه شیعه در گمان به امامت سید محمد فرزند امام هادی (ع)

علی بن مهزیار می گوید: «به امام هادی (ع) عرض کردم: اگر پیش آمدی کند و به خدا پناه برم، مرجع کیست؟ فرمود: عهد امامت من به پسر بزرگترم متعلق است» از آنجا که سید محمد فرزند بزرگ امام هادی (ع) بود، بعضی از شیعیان گمان می‌کردند، پس از امام هادی (ع) وی امام می‌گردد؛ لذا پس از رحلت سید محمد دچار تشویش شدند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در شبکه ماهواره ای وهابیت، شخصی را به عنوان رهیافته با سابقه تشیع نشان دادند و از زبان او شبهاتی نقل کردند که اثبات کنند امامت در شیعه الهی نیست و امامان از قبل مشخص نبودند؛ چنانکه ادعا شده در کتب شیعه چند روایت وجود دارد که طبق آنها امام هادی (علیه‌السلام) نخست به فرزندش سید محمد وصیت کرد؛ اما وقتی ایشان در زمان حیات حضرت از دنیا رفت، امام هادی (علیه‌السلام) به امام حسن عسکری (علیه‌السلام) وصیت کرد و به ایشان فرمود: «برای خداوند در مورد محمد بدا حاصل شد، همانگونه که برای اسماعیل بدا حاصل شد. ...»
بنابراین از این مطلب اینگونه نتیجه گرفته که امامت در شیعه از ابتدا مشخص نبودند و شیعیان باید پس از رحلت یک امام، از روی وصیت یا نشانه‌هایی که می‌دانستند، امام بعدی را تشخیص می‌دادند و اگر امامان از ابتدا مشخص بودند، حتماً امام هادی (علیه‌السلام) از ابتدا امام حسن عسکری (علیه‌السلام) را به عنوان امام بعد خود معرفی می‌کرد.

در پاسخ به این شبهه می توان گفت مسئلۀ بدا امامت در شیعه از بحث های قدیمی و چالشی بین شیعیان و مخالفان آنها است که در جای خود به آن پرداخته شده و دانشمندان شیعه مانند شیخ صدوق و شیخ مفید به اشکالات آن پاسخ داده‌اند؛ بنابراین نکته جدیدی در مخالفت با شیعه نبوده و ادعای مستشکل را ثابت نمی‌کند.
شناختن امام هر عصر، پس از رحلت امام پیشین، از دغدغه های مهم شیعیان بود. اهل بیت (علیهم‌السلام) برای راهنمایی شیعیان، نشانه‌هایی بیان کرده‌اند؛ ازجمله فرزند ارشد امام قبل بودن، بدون بیماری و عیب از این نشانه‌ها به شمار می‌رود؛ البته زنده بودن پس از امام سابق هم از التزامات این امر است.

چند روایت به این نکته اشاره دارند:
ابن ابی نصر می‌گوید: «به امام رضا (علیه‌السلام) عرض کردم: وقتی امام از دنیا برود، امام پس از وی با چه چیز شناخته می‌شود؟ فرمود: امام نشانه‌هایی دارد که از جمله آنها این است که بزرگترین فرزند پدرش باشد و دارای فضیلت و وصیت است.»[1]
احمد بن عمر می‌گوید: «از امام رضا (علیه‌السلام) دربارۀ نشانه امامت در شیعه پرسیدم. فرمود: نشانه امامت، بزرگی سن و فضیلت و وصیت است.»[2]
امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «امر امامت در فرزند بزرگ است تا وقتی که در او عیبی نباشد.»[3]
همین علامت باعث شد مردم پس از شهادت امام صادق (علیه‌السلام) عبدالله فرزند بزرگ امام را امام بعدی ایشان بدانند.

هشام بن سالم می گوید: «پس از شهادت امام صادق (علیه‌السلام) من و مؤمن الطاق در مدینه بودیم و مردم گرد عبدالله بن جعفر (عبدالله افطح) را گرفته بودند و او را امام بعد از پدرش می‌ دانستند. من با صاحب الطاق نزد او رفتیم و مردم در کنارش بودند. آمدن مردم به این جهت بود که از امام صادق (علیه‌السلام) نقل کرده‌اند که آن حضرت فرمود: امر امامت در پسر بزرگتر است تا وقتی که عیبی در او نباشد.»[4]
امام هادی (علیه‌السلام) نیز همین ملاک را فرموده است؛ علی بن مهزیار می‌گوید: «به امام هادی (علیه‌السلام) عرض کردم: اگر پیش آمدی کند و به خدا پناه برم، مرجع کیست؟ فرمود: عهد امامت من به پسر بزرگترم متعلّق است.»[5] از آنجا که سید محمد فرزند بزرگ امام هادی (علیه‌السلام) بود، بعضی از شیعیان گمان می‌کردند، پس از امام هادی (علیه‌السلام) وی امام می‌گردد؛ لذا پس از رحلت سید محمد دچار تشویش شدند.

شاهویه بن عبدالله می گوید: «امام هادی (علیه‌السلام) به من نوشت: تو می‌خواستی بعد از وفات ابوجعفر درباره جانشین امام بپرسی و از آن جهت در اضطراب بودی؛ غم مخور! زیرا خداوند (مردمانی را که هدایتشان کرده، گمراه نکند تا چیزهایی را که باید از آن بپرهیزند، برایشان بیان کند.) صاحب شما بعد از من، پسرم ابومحمد است. هر چه احتیاج دارید، نزد اوست. خدا آنچه را خواهد، مقدّم می‌دارد و آنچه را خواهد، به تأخیر می‌اندازد (هر آیه‌ای را که نسخ کنیم یا به تأخیر اندازیم (به دست فراموشی بسپاریم) بهتر از آن یا مانند آن را می‌آوریم) آنچه برای صاحب خرد مطلب را روشن کند و کافی باشد، نوشتم.»[6] پس از رحلت سید محمد، این گمان رفع شد و حکم الهی برای همه روشن گردید.

ابوهاشم جعفری می گوید: «پس از درگذشت سید محمد، پسر امام هادی (علیه‌السلام) خدمت آن حضرت بودم و با خود فکر می‌کردم و می‌خواستم به زبان آورم که جریان سید محمد و امام حسن عسکری (علیه‌السلام) (پسران امام هادی (علیه‌السلام)) در این زمان مانند جریان امام کاظم (علیه‌السلام) و اسماعیل پسران امام صادق (علیه‌السلام) است؛ زیرا بعد از سید محمد، امامت امام حسن عسکری (علیه‌السلام) انتظار می‌رفت (چنانکه بعد از وفات اسماعیل هم امام کاظم (علیه‌السلام) امام شد) ولی پیش از آنکه من چیزی به زبان آورم، امام هادی (علیه‌السلام) رو به من کرد و فرمود: آری، ای اباهاشم! خدا را دربارۀ امام حسن عسکری (علیه‌السلام) بعد از سید محمد بدا حاصل شد درباره امری که برای او شناخته نبود، چنانکه برای او بدا حاصل شد درباره امام کاظم (علیه‌السلام) پس از وفات اسماعیل که سبب روشن شدن حال او شد و این مطلب چنان است که در خاطر تو گذشت، اگر چه اهل باطل بدشان آید، پسرم امام حسن عسکری (علیه‌السلام) پس از من جانشین من است؛ علم هر چیز که به آن احتیاج می‌شود، نزد اوست و ابزار امامت همراه اوست.»[7]
بنابراین، تنها از روی قواعد کلی به چنین نتیجه‌ای رسیده بودند و بدایی که در روایت آمده، به معنای تغییر حکم الهی امامت در شیعه نیست، بلکه روشن شدن حکم خدا برای آنان و همۀ شیعیان است.

شیخ طوسی در این باره می نویسد: «عبارت (بدا حاصل شد برای خداوند در سید محمد، همانگونه که بدا حاصل شد برای او در اسماعیل) در کلام امام در روایت سابق، معنایش این است که روشن شد از خداوند و از امر الهی در مورد برادرش امام حسن عسکری (علیه‌السلام) آنچه شک و تردید را در امامت وی از بین برد؛ زیرا گروهی از شیعه گمان می‌کردند که امر امامت به سید محمد می‌رسد، از این جهت که او فرزند بزرگ بود؛ همانگونه که گروهی گمان می‌کردند امر امامت به اسماعیل پسر امام صادق (علیه‌السلام) می‌رسد نه به امام کاظم (علیه‌السلام) و زمانی که سید محمد از دنیا رفت، امر الهی در مورد وی روشن شد و معلوم گردید که خداوند او را به امامت منصوب نکرده بود، همانگونه که در اسماعیل مشابه همین جریان روشن شد. معنای جمله امام این نیست که خداوند او را تعیین کرده بود، سپس با تعیین دیگری برایش بدا حاصل شد؛ زیرا چنین چیزی بر خداوند تعالی که عالم به عاقبت کار است، جایز نیست.»[8]

پس هیچ روایتی وجود ندارد که به امامت سید محمد دلالت کند، بلکه روایاتِ صریح بر خلاف آن وجود دارد؛ علی بن عمر نوفلی می‌گوید: «در حیاط منزل امام هادی (علیه‌السلام) خدمتش بودم که پسرش محمد از نزد ما گذشت. به حضرت عرض کردم، قربانت گردم، بعد از شما این صاحب ماست؟ فرمود: نه! صاحب شما بعد از من حسن (علیه‌السلام) است.»[9]

با توجه به مطالب بیان شده، معلوم می شود ادعای شبهه امامت در شیعه مبنی بر وصیت ابتدایی امام هادی (علیه‌السلام) به سید محمد و تغییر آن به امام حسن (علیه‌السلام) کذب محض است و هیچ روایتی در این باره به جز روایات کلّی (فرزند بزرگ امام قبل) وجود ندارد و معنای بدا، آشکار شدن اشتباه بودن گمان مردم است؛ پس هرگز حاصل شدن این بدا، ادعای وی را که امام پیشین نام امام بعد را نمی‌دانست، ثابت نمی‌کند.

پی‌نوشت:
[1]. الکافی، کلینی، دار الكتب الإسلامية، 1407 ق، ج1، ص284، ح1.
[2]. همان، ص285، ح5.
[3]. همان، ص285، ح6.
[4]. همان، ص351، ح7.
[5]. همان، ص326، ح6.
[6]. همان، ص328، ح12.
[7]. همان، ص327، ح10.
[8]. الغیبه، شیخ طوسی، دار المعارف الإسلامية، 1411، ص201.
[9]. الکافی، کلینی، دار الكتب الإسلامية، 1407 ق، ج1، ص325، ح2.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.