آیا تشیع در زمان شاه اسماعیل صفوی به وجود آمده است (قسمت اول)
تاریخ تشکیل تشیع همزمان با اعلام علنی رسالت نبی اکرم (ص) است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مفتیهای وهابی ادعا میکنند، شیعه هیچگاه سابقه تاریخی در زمان اهل بیت (علیهملسلام) ندارد و سازندهی شیعه دولت و حکومت صفوی و پادشاهان آن هستند. وهابیون ادعا میکنند به دلیل دشمنی و عداوت حکومت عثمانی با دولت صفوی، شاه اسماعیل صفوی تشیع را ایجاد کرد و برای حفظ حکومت خود با تحریف تاریخ، سبب از بین رفتن اتحاد مسلمانان شد. در حقیقت آنان ادعا میکنند، تا قبل از حکومت صفوی اسلام یکپارچه بود، اما بعد از آن به دو قسمت شیعه و اهل سنت تقسیم شدند.
در پاسخ به این شبهه چند نکته بیان میشود:
نکته اول:
تناقض در سخنان وهابیون در مورد تشیع بسیار زیاد است. آنها با قصد نشان دادن منشأ خارجی برای شیعه، گاهی سازندهی شیعه را عبدالله بن سبأ معرفی میکنند و ادعا میکنند او قاتل عثمان سومین خلیفه اهل سنت است و پیروان او همان شیعیان هستند؛ گاهی ادعا میکنند شیعیان قاتل امام حسین (علیهالسلام) هستند و آنان امام خود را کشتند و در شبههای دیگر نیز ادعا میکنند که صفویه و پادشاهان، سازنده مذهب تشیع هستند و قبل از حکومت آنان کسی شیعه نبوده و تمام مردم مسلمان بودند. با این تقسیمبندیهای وهابیون، آخرالامر متوجه نشدیم که تشیع را چه کسی و در چه زمانی ایجاد کرده است.
نکته دوم:
تشکیل تشیع و ایجاد آن از همان دعوت علنی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) است. هنگامی که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) اقربین و بزرگان قریش را دعوت کردند و اعلام نبوت کردند، در آن جلسه مولای عالم امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را به عنوان خلیفه و جانشین خود معرفی کردند.
طبری مورخ مشهور اهل سنت در کتاب خود با اشاره به دعوت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از بزرگان قریش و نزدیکان خود به اعلام وصایت و جانشینی و خلافت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اشاره میکند و مینویسد: «رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به فرزندان عبدالمطلب فرمودند: به خدا قسم در میان عرب، جوانی را سراغ ندارم که چیزی بهتر از آنچه من برای شما آوردهام، برای قومش آورده باشد.
من خیر دنیا و آخرت را برای شما آوردهام. خدا به من فرمان داده است تا شما را بهسوی او فراخوانم، اکنون کدامیک از شما مرا یاری میکند تا برادر من و وصی و جانشین من در میان شما باشد؟ در این هنگام کسی پاسخ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را نداد. علی (علیهالسلام) که از همه کوچکتر بود، به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) عرض کرد: «ای پیامبر خدا! من شما را یاری میکنم.»
حضرت فرمود: «إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا؛ این برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید.» جمعیت برخاستند؛ در حالی که میخندیدند و به ابوطالب میگفتند: محمد امر کرد که از پسرت اطاعت کنی و به حرف او گوش فرا دهی.»[1]
با بیان این روایت مشخص میشود اعتقاد شیعیان به خلافت و زعامت مسلمانان از همان صدر اسلام به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) سپرده شد و حضرت به عنوان جانشین رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از جانب خدا و رسولش انتخاب شدند. اما بعد از شهادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) عدهای در سقیفه سبب تجزیه و تقسیم امت واحده شدند و مذهب نوظهوری به اسم اهل سنت را پایهگذاری کردند.
پینوشت:
[1]. طبری، تاریخ الطبری، دار التراث – بیروت، چاپ دوم، 1387 هـ، ج2، ص320. «ثُمَّ تَكَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ ... أَنْ تَسْمَعَ لابْنِكَ وَتُطِیعَ.»
محمدجواد مهریار
افزودن نظر جدید