بررسی پرونده فدک (قسمت دوم)

  • 1400/11/11 - 11:04
وهابیون با ایجاد شبهاتی پیرامون فدک، ادعا می‌کنند، اگر فدک حق مسلم حضرت زهرا (س) بود، چرا امیرالمؤمنین (ع) در باز پس‌گیری آن حقوق، حضرت زهرا (س) را یاری نکردند. این درحالی است که قطعاً دفاع صورت گرفته، اما علمای اهل سنت از نقل و بیان اعتراض و شکایت امیرالمؤمنین (ع) نسبت به فدک در کتاب‌های خود چشم‌پوشی کرده‌اند که غصب خلافت مشخص نشود.
بررسی پرونده فدک (قسمت دوم)

امیرالمومنین (ع) فرمودند: به خدا قسم! اگر ترس از تفرقه و هراس از بازگشت کفر آنان و ترس از بین رفتن دین اسلام را نداشتم، حتماً حکومت غاصبان را تغییر می‌دادم و با آنان می‌جنگیدم؛ ولی به آن دلایل صبر کردم.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهاتی که از جانب وهابی‌ها مطرح می‌شود این است که، اگر فدک حق مسلم و میراث حضرت زهرا (علیهاالسلام) بود، چرا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در دفاع از حق حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به اعتراض گسترده و علنی در مقابل اقدام ابوبکر نپرداخته‌اند. وهابیون معتقدند، به دلیل عدم شکایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نسبت به غصب فدک، ادعای شیعیان به مالکیت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بر فدک رد می‌شود و مشخص می‌گردد که این ادعا یک ادعای باطل است.

در پاسخ به این شبهه دو نکته بیان می‌شود:
نکته اول:
فرض بر آن است که اگر از جانب امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) مطالبه‌ای هم صورت نگرفته باشد، هیچ دلیلی بر عدم مالکیت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و یا رضایت به تصرف غاصبان خلافت  نیست. به عبارت دیگر، بین «عدم مطالبه یک حق مسلم، در یک برهه‌ی‌ زمانی خاص» و «عدم داشتن حق نسبت به آن» از اساس هیچ ملازمه شرعی، عقلی و عرفی وجود ندارد و بسیار اتفاق می‌افتد که صاحب حقی، در برهه‌ای از زمان به دلیل مانع یا موانعی، آن را مطالبه نکند؛ زیرا می‌داند اگر آن حق را طلب کند، سودی برایش ندارد. در قسمت اول به این موضوع اشاره شد که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) حق مسلم خود را از ابوبکر مطالبه کرده بودند و توضیحات لازم داده شده است.

نکته دوم:
اقتضای مدیریت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) سبب شد که حضرت، پیگیر مسائل دیگر جامعه شوند. بعد از شهادت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تهدید امپراتوری‌های ایران و روم از یک سو و منافقین از طرف دیگر و بازگشت به جاهلیت و بت‌پرستی نومسلمانان سبب شد تا حضرت، حق مسلم خود را در رتبه‌ی بعدی اولویت‌های خود قرار دهند. به همین دلیل، با غاصبان خلافت به صورت کلامی منازعاتی صورت گرفت.
قرطبی عالم مشهور اهل سنت در کتاب خود می‌نویسد: «به خدا قسم! اگر ترس از تفرقه و هراس از بازگشت کفر آنان و ترس از بین رفتن دین اسلام را نداشتم، حتماً حکومت غاصبان را تغییر می‌دادم و با آنان می‌جنگیدم. ولی به آن دلایل صبر کردم.»[1]
با بیان این مطلب مشخص می‌شود که حضرت، بنا بر مصلحت‎ جامعه سکوت اختیار کردند و چندین مرتبه به خلافت الهی خود و دیگر حقوقی که غصب شد، احتجاج کردند و آن حدود را به جامعه‌ یادآوری کردند.

پی‌نوشت:
[1]. قرطبی، الاستيعاب، دار الجيل، بيروت، چاپ اول 1412هـ، ج2، ص497. «عَنِ الشَّعْبِيِّ قَالَ: ... فَصَبَرْنَا عَلَى بَعْضِ الأَلَمِ.» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

محمدجواد مهریار

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.