آیا قیام علیه حاکمان جور حرام است ؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_یکی از شبهاتی که وهابیون به شیعیان وارد می کنند این است که:
از آن جا که قیام و شورش علیه حاکم و خلیفه مسلمین چه عادل باشد و چه غیر عادل ، حق باشد یا ناحق ، فاسق باشد یا غیر فاسق حرام و ممنوع است ، پس هر کسی که اقدام به قیام علیه خلیفه ای نماید که هر چند با قهر و غلبه بر دیگران ، خلیفه شده و جماعت مسلمین را با خود همراه کرده ، خونش هدر و قیامش محکوم خواهد بود بر همین اساس هم می گوییم قیام حسین بن علی علیه یزید نیز محکوم است و چون او علیه خلیفه وقت قیام کرده خونش هدر است .
پاسخ:
نکته اول:
از نگاه قرآن،شورش علیه حکومت ظلم و ستم و حاکم جور نه تنها ممنوع نیست بلکه قرآن بدان امر نیز کرده است .
قرآن در سوره بقره آیه 192 می فرماید:
( وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمينَ )
و با آنها پيكار كنيد! تا فتنه (و بت پرستى، و سلب آزادى از مردم،) باقى نماند و دين، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنها نشويد! زيرا) تعدّى جز بر ستمكاران روا نيست.
خداوند متعال در این آیه به مومنان امر می کند که با حکومت باطل مبارزه نمایند .
نکته دوم:
به اعتقاد شیعه، زمانی که امام معصوم در جامعه حکومت می کند ، هر حاکمی که بدون اذن امام حکمرانی کند،حتی اگر مومن و عادل باشد ،حکومتش غاصبانه محسوب می شود ( بنابر این این مبنا که اگر کسی با قهر و غلبه و زور شمشیر بر مسند خلافت بنشید چه عادل باشد چه نباشد ، چه فاسق باشد یا نباشد و . . . از اساس باطل و غیر قابل پذیرش بوده و هیچ سند و مدرک قابل اعتنا و صحیحی از آیات قرآن و روایات نبوی و حتی حکم عقل ندارد ، بلکه اهل بیت علیهم السلام همواره انسانها را از پذیرش ولایت فساق و بیعت با حاکمان جور منع کرده و زندگی در سایه حکومت جور را ذلت برشمرده اند ، چنانچه امام حسین علیه السلام می فرماید : هیهات من الذلة .)
حکومت یزید بن معاویه مصداق بارز حکومت فردی فاسق و ظالم بر مسلمین بود .
در کتب اهل سنت درباره حکومت ظالمانه یزید آمده است که:
سعدالدین تفتازانى مى گوید:
و اما ما جرى بعدهم من الظلم على اهل بیت النبى (صلی الله علیه و آله) فمن الظهور بحیث لا مجال للاخفاء و من الشناعة بحیث لااشتباه على الآراءاذ تکاد تشهد به الجماد و العجماء و یبکى له من فى الارض و السماء و تنهد منه الجبال و تنشق الصخور و یبقى سوء عمله على کرّ الشهور و مر الدهور و لعنة اللّه على من باشر او رضى او سعى و العذاب الآخرة أشد و أبقى؛(1)
ظلم و ستمى را که بر اهل بیت پیامبر وارد کردند، به اندازه اى روشن و آشکار است که جاى هیچ گونه نکته ابهامى براى کسى نمى گذارد؛ بلکه تمام جمادات و حیوانات بر آن گواهى مى دهند و هر کسى که در زمین و آسمان است بر آنها اشک مى ریزد، کوهها متزلزل و صخره ها متلاشى مى شود و آثار زشت این اعمال همواره بر تارک تاریخ باقى خواهد ماند. خداوند کسانى را که این اعمال را به وجود آورده و یا به آن خشنود و در مقدمات آن همکارى داشته اند لعنت کند. به یقین عذاب آخرت شدیدتر است.
ابن حجر هیثمی می گوید:
لیس العجب من قتال ابن زیاد للحسین و انما العجب من خذلان یزید و ضربه بالقضیب ثنایا الحسین و حمله آل رسول اللّه سبایا على اقتاب الجمال و لو لم یکن فى قلبه احقاد جاهلیة اضغان بدریة لاحترم الرأس لما وصل الیه و کفنه و دفنه و أحسن الى آل رسول اللّه (ص)»؛ (2)
جنگ ابن زیاد با حسین بن على (علیه السلام) تعجب آور نیست بلکه در خوارى یزید در زدن چوب بر دندان هاى امام حسین و اسیر کردن خاندان پیامبر و سوار کردن آنان بر شتران، و در معرض عموم قرار دادن آنهاست. اگر در دل یزید کینه هاى جاهلیت و جنگ بدر نبود به امام حسین احترام مى گذاشت و آن حضرت را کفن و دفن مى نمود و با آل رسول به خوبى برخورد مى کرد.
نکته سوم:
اگر امام حسین علیه السلام با یزید بیعت می کرد این عمل یعنی صحه گذاشتن بر فسق و فجور یزید در این صورت دین اسلام از بین می رفت و نابود می شد
امام حسین علیه السلام در تبیین امتناعش از بیعت با یزید می فرماید: «ان السنة قد امیتت و انالبدعة قد احییت»(3)
همانا سنت مرده است و بدعت زنده شده است
در عصر حکومت بنى اميّه مخصوصاً يزيد منکرات همه جا را فرا گرفته بود، حتّى مرکز حکومت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)، مدينه منوّره، آلوده انواع منکرات و محرّمات شده بود. (4)
شاعر عرب در این زمینه می گوید:
اذَا کَانَ رَبُّ الْبَيْتِ بِالدَّفِّ مُولِعاً *** فَشِيمَةُ اَهْلِ الْبَيْتِ کُلُّهُمُ الرَّقْص (5)
«هنگامى که رييس خانواده علاقه شديد به نوازندگى داشته باشد، تمام اهل خانه به رقص و پايکوبى مى پردازند».
با وجود این همه مدارک علیه یزید، آیا قیام امام حسین علیه السلام شورش علیه حکومت حساب می شود؟
آیا یزید حق حکمرانی بر مسلمانان را داشت؟
آیا او شایستگی یدک کشیدن نام و عنوان خلیفه رسول خدا یا خلیفه مسلمین را داشت ؟
آیا تبعیت از چنین کسی بر مسلمانان واجب بود ؟
پی نوشت ها:
(1)شرح المقاصد، سعد الدین تفتازانى، ج 5، ص 311.
(2) صواعق المحرقه، ص 218.
(3) تاریخ طبری، ج 3، ص 280
(4) مروج الذهب، ج 3، ص 67
(5) التحفة السنيّة، ص 79; اضواء على الصحيحين، ص 286; و الانتصار للعاملى، ج 6، ص 480
دیدگاهها
ناشناس
1392/08/15 - 14:15
لینک ثابت
خیلی جالبه یعنی اگر خلیفه
memar
1392/08/16 - 11:25
لینک ثابت
این که قیام علیه حاکمان جور
محب
1392/08/19 - 22:06
لینک ثابت
طه حسين دانشمند اهل تسنن می
افزودن نظر جدید