معاملات ربوی، علت رکود اقتصادی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دين اسلام به شدت ربا را نكوهش كرده و ربا گيرنده و ربا دهنده را به عذابي سخت وعده داده است. علي محمد باب كه اهتمام شديد اسلام را مي بيند، نتوانسته از آن سرپيچي كرده و خلافش سخن بگويد، از اين رو در كتاب احسن القصص مي نويسد: «یا اهل الارض قد احل الله البیع لکم فی کتابه قد حرم علیکم الربوا فمن اخذ الربوا من نفس ذرة فاذاقه الله فی یوم القیمة من حر النار علی وزن جبل عظیم و ماله فی الاخرة من ظهیر و لا یجد لنفسه یوم القیمة ولیا من دون الله ولیا و لا نصیرا [1]- ای اهل زمین خدا داد و ستد را بر شما حلال و ربا را برايتان حرام كرده است. آن كه ذره ای از کسی ربا بگیرد، در روز قيامت خدا به او از حرارت آتش به اندازه کوه بزرگ مي چشناند و در روز آخرت پناهی نداشته و یار و یاوری نخواهد داشت.»
پس از باب، حسين علي بهاء با نسخ حكم ربا، به حليت آن حكم كرده و مي گويد: « اکثری از ناس محتاج به این فقره مشاهده می شوند چه اگر ربحی در میان نباشد امور معطل و معوق خواهد ماند، نفسی که موفق شود با هم جنس خود یا هم وطن و یا برادر خود مدارا نماید و یا مراعات کند یعنی به دادن قرض الحسن، کمیاب است، لذا فضلا علی العباد رباء را مثل معاملات دیگر که ما بین ناس متداولست قرار فرمودیم. یعنی ربح نقود از این حین که این حکم مبین از سماء مشیت نازل شد حلال و طیب و طاهر است.» [2]
جناب میرزا از این جهت حق بزرگی به گردن پیروان خود دارد که رباء را تحلیل کرده و فعالیت های صرافان و پولداران را امضاء و تصویب می کند.
تفاوت احكام الهي با قوانين بشري از اين طرز تفكر و حكمراني بهاء روشن مي شود، زيرا بهاء مي خواسته از هر راهي كه شده گره از كار پيروان خود باز كند، از اين رو صورت مسئله را پاك كرده است. او با اين حكم، نه تنها گره از كار مردم باز نكرده، بلكه بر گرفتاري ضعيفان افزوده است.
با اين حكم بهاء، سرمايه دار، ثروتمندتر و فقير، فقيرتر مي شود، زيرا سرمايه داران ضعيفان و بيچارگان را از چاله در آورده، در عوض آنان را در چاه مي اندازند.
ربا دهنده كار مي كند و بي آن كه از سرمايه ربا گيرنده بهره اي ببرد، بايد از دست رنج خود به او بدهد، بي آنكه فرجي در كارش حاصل شود. در اين معامله، فقير بر سرمايه رباگيرنده مي افزايد و اين همان برده داري است؛ اگر سركرده بهائيت نفوذ کلمه و تاثیر کلام داشت، خوب بود که توصیه می کرد، پولداران جانب فقراء را رعایت کرده و دستشان را بگيرند تا احتیاجات ایشان را بدون گرفتن سود، با قرض الحسنه بر طرف نمايند. [3]
آري، اگر كساني چون حسين علي بهاء براي طرفداري از سرمايه داران، رباخواري را تجويز نكنند، گرفتاري و فقر به اين اندازه رشد نمي كند، ولي بيشتر كشورها، بر معاملات ربوي پا مي فشارند و سودهاي كلان مي گيرند، بر اين اساس روز به روز بر فقر مردم مي افزايند، در حالي كه اقتصاد دانان آمريكايي در سالهاي اخيز به اين نتيجه رسيده اند كه معاملات ربوي سبب ركود اقتصادي جامعه مي شود، از اين رو مي خواهند تا اين نوع از معاملات را حد الامكان از كشور خود برچينند.
اين يافته ها، مطلبي است كه حقانيت اسلام را ثابت مي كند، زيرا پيامبر الهي اسلام، چهارده قرن پيش در عصر جاهليت از مصائبي آگاه بوده است كه ربا بر ربا گيرنده وارد مي سازد، از اين رو به حرمتش حكم كرده است، ولي در قرن اتم كسي چون حسين علي بهاء كه مدعي نبوت و برتري بر ساير اديان است، از كمترين اطلاعاتي در اين باره آگاهي ندارد و حكم حرمت الهي را به جواز تبديل مي كند.
اين است مسلكي كه ادعا برتري بر اديان را دارد...
پی نوشت:
1- احسن القصص، سوره 103
2- اشراقات، صفحه 83
3- محاکمه و بررسی باب و بهاء، جلد 3 صفحه 230 تا 232
افزودن نظر جدید