تناقضات احمد اسماعیل بصری (علم امام)
طبق روایات بسیاری، حجت الهی قادر است بر تمام لغتها و زبانها، تکلم کند؛ این در حالی است که احمد اسماعیل بصری، فقط بر زبان عربی و انگلیسی قادر به تکلم بوده، به این خاطر منکر روایات قدرت تکلم حجت الهی بر تمام لغتها شده است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ امامت یکی از مهمترین مباحث اعتقادی است. مدعیان دروغین، به شیوههای مختلفی از آن سوءاستفاده کرده و مدعی مقام امامت شدهاند. از اینرو، اهلبیت علیهمالسلام برای حفظ شیعیان از دام مدعیان دروغین، معیارهایی را برای امام معصوم علیهمالسلام مشخص کردهاند که میتوان از آن معیارها، به قانون شناخت حجت الهی تعبیر کرد.
یکی از مهمترین راههای شناخت حجت الهی و از اوصاف حجت خدا و راهنمای مردم، -که توسط ائمه علیهمالسلام مشخص شده- فهمیدن کلام همه انسانها و سخنگفتن به زبان آنها است. اباصلت هروی نقل میکند: «امام رضا علیهالسلام با مردم با لغاتشان تکلم میفرمود و به خدا سوگند! فصیحترین مردم و عالمترین ایشان به هر زبان و لغتی بود. روزی به آن حضرت عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! تعجب میکنم از شناخت شما به این لغتها با اختلافی که دارند، حضرت فرمود: "ای اباصلت! من حجت خدا بر مردم هستم و خداوند کسی را که به لغات مردم شناخت نداشته باشد، حجت نمیگیرد". آیا سخن امیرالمؤمنین علیهالسلام به تو نرسیده است: "به ما فصلالخطاب داده شده است"؟ آیا فصلالخطاب جز شناخت به لغتها است؟»[1] طبق این روایت و روایات مستفیضه در این باره که در منابع حدیثی شیعه نقل شده، یکی از نشانههای حجت الهی، قدرت بر تکلم به تمام لغتها و زبانها است.
احمد اسماعیل بصری (یمانی دروغین) مخالف این مطلب است. وی میگوید: «اما اعتقادات مضحک برخی از حاشیه پردازان که میگویند خلیفه خدا باید همه زبانها را بداند و در زبان معصوم باشد ...»[2] وی به صراحت، این اعتقاد را باطل میداند!
از آنجا که احمد اسماعیل بصری، قدرت بر تکلم به تمام زبانها و لغتها را نداشته، با انکار روایات متواتر، تلاش کرده که منکر این قاعده شود که یکی از راههای شناخت حجت الهی، قدرت بر تکلم به تمام زبانها و لغتها است و به این خاطر معتقد است که حجت الهی دارای چنین خصوصیتی نیست.
یکی دیگر از تناقضهای احمد اسماعیل بصری در بحث علم امام علیهالسلام این است که وی معتقد است جاهل بودن شخص امام علیهالسلام نسبت به علوم دنیایی، منافاتی با امامت شخص نخواهد داشت؛ او مینویسد: «لازم نیست که خلیفه خدا به علوم استقرائی یا تجربی یا حتی علوم دینی گذشته، مثل رسالتهای خلفای گذشته آگاه باشد»[3] یا در جایی دیگر مینویسد: «ایشان در این عالَم، مانند بقیه مردم، مسائل زیادی را نمیداند و فقط مطالبی را میداند که تحصیل کرده است یا آنچه خداوند خواسته است تا او از طریق وحی بداند».[4] همچنین میگوید: «اصلاً علمی که بر حجت واجب است، آگاهی از علوم مادی نمیباشد، حتی علوم ضروری برای زندگی مردم، مانند پزشکی».[5]
این نظرات احمد اسماعیل بصری، خلاف روایات متعددی است که در منابع حدیثی نقل شده. علی السائی توصیف امام موسی کاظم علیهالسلام، از گستره علم لدنی امام را نقل کرده و میگوید: «علم امام دارای سه جنبه و جهت است: علوم مربوط به گذشته، علوم مربوط به زمان آینده و علوم حادث و نوظهور».[6]
در نتیجه باید توجه کرد که وجود این تناقضات بین سخنان احمد اسماعیل بصری و حضرات معصومین علیهمالسلام، دلیلی واضح و روشن برای همگان بر بطلان این جریان انحرافی است.
پینوشت:
[1]. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا، نشر جهان، تهران، اول، ۱۳۷۸ ق، ج۲، ص۲۲۸.
[2]. عقائدالاسلام، احمد الحسن، نشر اصدارات انصار، بی تا، بی جا، ص۱۳۰.
[3]. همان.
[4]. همان، ص۲۴۹.
[5]. همان، ص۲۵۰.
[6]. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، دارالحدیث، قم، اول، ۱۴۲۹ ق، ج۱، ص۶۵۶.
افزودن نظر جدید