نقد غسل اسلام در تصوف
یکی از بدعتهای صوفیه این است که برای تشرف مرید به فقر و درویشی، غسل پنجگانهای اختراع کرده، تا شخص با انجام آنها به درویشی پذیرفته شود؛ این در حالیست که این گونه مراسمها در آداب اسلامی جایگاهی نداشته و هیچ گونه مستند شرعی ندارد.<د/p>
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تصوف دچار انحرافات و بدعتهای بسیاری در امور شرعی (احکام)، اخلاقی و اعتقادی شده است؛ یکی از بدعتهای آنان در زمینه امور شرعی، اینست که ایشان در پروسه صوفی شدن، داوطلب را مأمور به انجام پنج غسل میکنند که یکی از این غسلها به نام غسل اسلام است! منظور از غسل اسلام در میان صوفیه، آنست که داوطلب، زمانی که میخواهد تشرف به درویشی پیدا کند و رسماً صوفی شود، باید غسلی انجام دهد که به آن غسل اسلام گفته میشود.
غسل اسلام از قرن هشتم هجری قمری [1] بین صوفیه مرسوم بوده است؛ اگر نگوییم در تمامی سلاسل، اما در بیشتر آنها صوفیها قبل از «مشرف شدن» باید آن را انجام دهند. منظور و مقصود از غسل اسلام اینست که تا قبل از صوفی شدن، شخص مسلمان نیست؛ غسل اسلام در بین صوفیه یکی از انحرافاتی است که بنا بر نظر ابوریحان بیرونی، ظاهراً از مسیحیت گرفته شده است.[2] چون اگر کسی بخواهد مسیحی شود، باید غسل تعمید را بهجای آورد.
پاسخ این اشکال را صوفیانی بدهند که به دست رؤسای فرقه، به جرگهی ارادتمندان صوفی در آمدهاند که آیا به راستی ایشان پس از تشرف، مطیع شرع نبوی شدند؟! آیا قبل از آن، اعمال مسلمانان را انجام نمیداده و ترک نماز و روزه و خمس و زکات کرده بودند؟ اگر هم غسل اسلام معنای تسلیم شدن دارد، هدفش اینست که شخص مشرف شده به فرقه، باید تسلیم محض فرمان قطب و مشایخ باشد!
برای تمام مردم متدین امر مُسلمی است که غسلهای واجب در اسلام هفت غسل است و در بین ایشان غسلی به نام اسلام نیست. همچنین با وجود اینکه غسلهای زیادی در اسلام مستحب هستند ولی باز هم غسلی به نام اسلام در بین آنها نیامده و از طرف نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآله تشریع نشده است.[3]
رضاعلیشاه میگوید: «و این هم بدعت نیست كه بعضی این طور توهّم نمودهاند؛ زیرا به نام غسل اسلام است، نه تسلیم و تسلیم یكی از مراتب اسلام میباشد، چنانكه در غسل جمعه همچون منظور توجّه به جمعه میباشد و در اجتماع هم برای اینكه با مؤمنین كه ملاقات میكند خود را پاک نماید، مانعی ندارد.»[4]
اقطاب دراویش گنابادی، غسل اسلام را با غسل جمعه قیاس کرده و آن را بدعت نمیداند. در حالی که قیاس کردن نیز از اعمالی است که توسط ائمه اطهار علیهمالسلام و پیشوایان دین به شدت از آن نهی شده و این روش از ملاکهای تشخیص حکم برای عامّه و اهلسنت است.[5] بزرگان صوفیه به پیروی از ابوحنیفهها و به جهت حبّ جاه و مقام و ریاست، برای توجیه بدعتهای خود، دست به قیاس میزنند و اموری را که در دین سابقهای ندارند، انجام دادهاند.
این غسل ازجمله نوآوریها و بدعتهایی است که بهوسیله صوفیه برای افراد مسلمان و مؤمن به مبدأ و معاد و... که قصد ورود به جرگهٔ درویشی را دارند، وضع گردیده است.
پینوشت:
[1]. کربلایی تبریزی، حافظ حسین، روضات الجنان و جنات الجنان، ، ج ۲ ص ۲۳۷.
[2]. ابوریحان بیرونی، ماللهند، نشر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۹۱، ج 2، ص 453.
[3]. رساله ی توضیح المسائل 9 مرجع،نتشارات پیام عدالت، صص 362و 202.
[4]. رساله رفع شبهات ص 21.
[5]. امام جعفربن محمد الصادق علیهالسلام میفرمایند: ان اصحاب المقاييس طلبوالعلم بالمقاييس فلم تزدهم المقاييس من الحق الا بعدا" و اين دين الله لا يصاب بالمقاييس اهل قياس تلاش مي كنند تا با قياس به علم دست يابند ، ليکن قياس برای آن ها نتيجه ای جز دوری از حق ندارد و دين خدا با قياس به دست نمي آيد.«بحارالانوار ج2 ص 315».
افزودن نظر جدید