نقد نیابت خاصه جنید بغدادی
امام زمان(عج) دارای دو غیبت صغری و کبری بوده است. ایشان در غیبت صغری توسط چهار نائب خاص، با مردم در ارتباط بودند. با آغاز غیبت کبری، باب نیابت خاصه بسته شد و طبق توقیع سَمری، هرکس ادعای نیابت کرد، باید تکذیب شود. سلسله دراویش گنابادی، قائل به نیابت خاصه «جُنید بغدادی» از امام زمان (عج) هستند، در صورتی که این ادعا، به دلیل وجود توقیع سمری باطل است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بنابر اعتقادات شیعه، حجت بن الحسن العسکری عجّلاللهتعالیفرجهالشریف دو غیبت دارد، که به غیبت صغری و غیبت کبری مشهور است. حضرت با تعیین و انتصاب چهار نفر از علما و فقهای شیعه، رابطه خود با شیعیان را در دوران غیبت صغری، که حدود هفتاد سال (از سال 260 تا نيمه شعبان سال 329) بود، حفظ کرد. به این 4 نفر که در آن زمان به دستور امام زمان عجلاللهتعالیفرجه برای مردم مشخص شده و به امور شیعیان میپرداختند، نائب خاص گفته میشود.
وظایف نائبان خاص این بود که پرسشهای مردم را به محضر حضرت برده و پاسخ آن را به مردم برسانند. اين چهار نفر به ترتيب عبارتند از: «عثمان بن سعيد»، «محمد بن عثمان» (پسر نايب اول)، «ابوالقاسم حسين بن روح نوبختی» و «علی بن محمد سمری» كه ایشان بهعنوان آخرین نائب، در نيمه شعبان سال 329 پس از حدود سه سال نيابت از دنيا رفت. شش روز قبل از رحلت علی بن محمد سمری، توقیعی[1] از جانب امام زمان عجلاللهتعالیفرجه به دست ایشان رسید که دوران غیبت صغری به اتمام رسیده است. برای علی بن محمد سمری، جانشینی تعیین نشد و در آن نامه به شیعیان گوش زد شد که اگر کسی قبل از خروج سفیانی، ادعای مشاهده و نیابت خاصه از جانب حضرت داشت، باید تکذیب شود.[2]
امام زمان عجلاللهتعالیفرجه برای نجات شیعیان از سرگردانی در غیبت کبری، عالمان دینی را حجت خویش بر مردم معرفی کرده و اطاعت از آنها را واجب فرموده است. اسحاق بن یعقوب درباره تکلیف شیعیان در غیبت کبری از امام مهدی علیهالسلام سؤال کرد و توقیع ذیل، در پاسخ او صادر گردید: «در پیشامدهایی که برای شما رخ میدهد، باید به راویان اخبار ما (علما) رجوع کنید، ایشان حجت من بر شما هستند و من حجت خدایم».[3]
متصوّفه برای اعتباربخشی به سلسله خویش تلاش کردهاند تا سران خویش را نائب خاص اهلبیت علیهمالسلام و مرتبط با ایشان معرفی کنند. نورعلی تابنده در یک سخنرانی، علاوه براینکه به نائب خاص بودن «جنید بغدادی» قائل شده بلکه او را در زمره نواب اربعه معرفی کرده و میگوید: «البته در زمان خود حضرت امام دوازدهم که غیبت فرمودند نواب اربعه بودند از این نواب اربعه شیخ «جنید بغدادی» هم از جنبه شریعت و هم از جنبه طریقت با امام در ارتباط بود و نمایندگی داشت و بعد هم اختیارات ولایتی خودش را منتقل کرد و جانشین تعیین کرد تا قیام قیامت. در این دوره برخی این برخی ارتباطی که این شخص دارد را از نوع وکالت میدانند و معتقدند که این شخص، وکیل از طرف امام زمان است. در این صورت اختیاراتی که دارد به وکالت از او است نه از نوع خود او.» [4]
بطلان دیدگاه اقطاب سلسله گنابادی در مورد «جنید بغدادی»، با وجود قرائنی روشن خواهد شد. «جنید بغدادی» دارای مذهب شافعی بوده به این خاطر با اهلبیت علیهمالسلام ارتباط نداشت، البته سران صوفیه تلاش کردهاند، «جنید» را شیعه معرفی کنند. اما در رساله قشریه که نزد صوفیه یکی از کتابهای معتبر است، او را سنی مذهب دانسته و درباره مذهب «جنید بغدادی» میگوید: «به گواهی تاریخ پیرو مذهب اباثور بوده و فقیه شافعی به شمار میرفته است».[5]
باید توجه کرد که این گروه مدعی، نتوانستهاند برای چنین ادعایی مدركی ارائه دهند، و طبق منابع شیعه نیز امام زمان عجل الله فرجه چهار نائب خاص داشته و بعد از فوت علی بن محمد سمری، باب نیابت خاصه بسته شده است و طبق توقیع علی بن محمد سمری، باید در مقابل این افراد ایستاد و آنها را تکذیب کرد.
پینوشت:
[1]. توقيعات حضرت مهدى(عج) همان مطالبى بود كه حضرت به خط مبارك خود در جواب سؤال ها و عريضه ها ذيل نامه ها مرقوم مى داشتند و توسط يكى از سفرا به صاحبان نامه باز مى گرداندند.
[2]. علي بن محمد سمری شش روز قبل از وفاتش، شيعيان خاص را به حضور طلبيد، و توقيعی را كه امام زمان (عج) براي او نوشته بود، برای حاضران خواند، كه متن آن چنين بود: به نام خداوند بخشنده بخشايشگر، ای علی بن محمد سمری، خداوند به برادران دينی تو (به خاطر صبر) در سوگ مرگ تو، اجر و پاداش دهد، تو از امروز تا شش روز از دنيا می روی، ...به كسی وصيت نكن كه پس از تو نايب و قائم مقام تو شود، غيبت كامل فرارسيد، ... به زودی بعضی از شيعيان من در آينده می آيند، و ادعا می كنند كه مرا ديده اند، آگاه باشيد كه كسی كه قبل از خروج سفيانی (يكی از طاغوت های جنايتكار) و قبل از شنيدن صيحه آسمانی، چنين ادعايی كند، دروغگو و تهمت زننده است» ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، اسلاميه، تهران، دوم، 1395ق، ج2 ؛ ص516.
[3]. ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، ج2 ؛ ص484، اسلاميه - تهران، چاپ: دوم، 1395ق.
[4]. https://www.adyannet.com/fa/news/18424
[5]. عبدالکریم بن هوازن قشیری، رساله قشیریه، تهران، زوار، 1389، ص 51.
افزودن نظر جدید