نقد دیدگاه مصطفی طباطبایی در مسئله عزاداری
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در سدههای اخیر، در ایران جریانهایی موسوم به اصلاحگر دینی به وجود آمدند که هر کدام روشها و مبانی خاصی برای اصلاحگری داشتند. یکی از این جریانات، جریان «قرآنیان» شیعی است. «سید مصطفی حسینی طباطبایی » یکی از افراد این جریان است. قرآنیان کسانی هستند که برای احادیث اهمیت لازم را قائل نمیشوند و بسیاری از احادیث را جعلی و ناصحیح میدانند. وی با نقد مبانی تشیع و رد احادیث، از مبانی امامیه فاصله گرفته است. او با نقد افراطی عقاید شیعه، به مخالفت با آنها میپردازد و قرآن را مهمترین منبع دریافت عقاید و احکام الهی میداند و به رد احادیث شیعه میپردازد.
یکی از مسائلی که حسینی طباطبایی در آن دارای آرای غیرهمسو با علمای شیعه است، بحث عزاداری و گریه بر مصائب اهل بیت عصمت و طهارت بوده و عزاداری برای سیدالشهدا علیهالسلام که همواره در جامعه شیعه بهعنوان یکی از بزرگترین شعائر دینی مورد تأکید علما بوده، توسط ایشان به نقد کشیده شده است. وی در یکی از محافل سخنرانی خود که فیلم آن موجود است، ضمن تفسیر آیه: «الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا»؛ [1] «آنهایی که دین خدا را فسوس و بازیچه گرفتند و (متاع) حیات دنیا، آنها را مغرور و غافل کرد» نوحه خوانی و گریه کردن بر مصائب اهل بیت عصمت و طهارت را مصداق سرگرمی و بازیچه در دین دانسته است.[2] او با استناد به روایتی که علامه مجلسی آن را ضعیف دانسته،[3] سعی دارد عزاداری برای اهل بیت عصمت و طهارت که یکی از شعائر دینی است را زیر سؤال ببرد.
این ادعای طباطبایی در حالی است که خداوند در قرآن مجید داستان حضرت یوسف علیهالسلام را بهصورت کامل بیان کرده است و در آن اشاره به فراغ یوسف از پدر و گریه و مویه حضرت یعقوب پرداخته است که در اینجا به شرح آن میپردازیم؛ توجه به این نکته حائز اهمیت است که در این جریان، مرگ حضرت یوسف حتمی نبوده و او تنها یک مفقودالاثر بود، اما با این حال پیامبر الهی حضرت یعقوب علیهالسلام چنان در فراق فرزندش میگریست که قرآن میفرماید: «وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ»؛ [4] «و گفت: ای اندوه (بر فراق) یوسف و چشمان او از اندوه سفید شد، امّا خشم خود را فرو میبرد» و گریه او به حدی بود که برادران یوسف از گریه پدر به ستوه آمده و گفتند: «قَالُوا تَاللَّهِ تَفْتَأُ تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضًا أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ»؛ [5] «به خدا قسم! تو آن قدر یاد یوسف میکنی تا در آستانه مرگ قرار گیری یا هلاک گردی». او در جواب گفت: «قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ»؛ [6] «من غم و اندوهم را تنها به خدا میگویم (و شکایت نزد او میبرم) و از خدا چیزهایی میدانم که شما نمیدانید».
ذکر این آیات، به خوبی گریه حضرت یعقوب در فراغ فرزندش را ترسیم میکند؛ علاوه بر آن، چه در میان شیعه و چه اهل سنت (که جناب طباطبایی از برخی بزرگان آنها، اجازه اجتهاد دریافت کرده)[7] احادیثی وجود دارد که بر جواز این عمل دلالت دارد؛ به عنوان مثال، بخاری در کتاب صحیح خودش روایتی را بیان کرده که به صراحت بیان میکند که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در سوگ فرزند عزيزش ابراهيم، گریست.[8]
در نتیجه باید گفت در تأیید عزاداری و حزن و گریه بر مصائب، علاوه بر آیات شریفه قرآن، هم در کتب شیعه وهم اهل سنت، روایاتی وجود دارد که دلالت بر جواز این عمل میکند.
پینوشت:
[1]. سوره اعراف، آیه 51.
[2]. پیج یوتیوب سید مصطفی طباطبایی، موضوع شادی و غم در قرآن.
[3]. علامه مجلسی، مرآةالعقول، ج14، ص182.
[4]. سوره یوسف، آیه 84.
[5]. سوره یوسف، آیه 85.
[6]. سوره یوسف، آیه 86.
[7]. سایت زیتون، «سید مصطفی پیر علم و دیر تقوی»
[8]. بخاری جعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل، الجامع المسند الصحيح المختصر من أمور رسول الله صلى الله عليه وسلم وسننه وأيامه، ج2، ص83.
افزودن نظر جدید