فعالیت انجمن حجتیه در راستای منافع طاغوت
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قبل از پيروزى انقلاب اسلامی ايران، مردم مسلمان به خصوص شیعیان به دليل هويت ظلمستيزى، حاضر به تحمل رژيم طاغوت نبودند و همواره دست به اقداماتى عليه رژيم طاغوت مىزدند. از اين رو، حکومت طاغوت با همراهی استعمارگران براى مهار اين اقدامات، انجمن حجتيه را ايجاد کرد كه همه ويژگىهاى ظاهرى اسلام را دارا بود و افراد آن همه اهل عبادت و نماز شب بودند. با این حال سعى در مخدوش ساختن عنصر جهاد و مبارزه داشتند و همواره تأكيد مىكردند كه نبايد با رژيم پهلوی مبارزه كرد و بايد منتظر ظهور حضرت ولى عصر (عجلاللهفرجه) ماند.[1] در نتیجه باید گفت که انجمن حجتیه، بهعنوان یک جريان استعماری، قصد متوقف كردن و خنثى سازی حركت انقلابی را داشت.
ارتباط و همکاریهای رهبران انجمن حجتیه با رژیم طاغوت، سبب شده بود که حتی برخی از ردههای میانی انجمن و همچنین شعبههای آن در شهرستانها نیز، از همکاری با ساواک و رژیم طاغوت ابایی نداشته باشند و این عمل را در راستای رسیدن به هدف خود که مبارزه با بهائیت بود، بدانند. هنگامی که بخاطر این انحراف بر آنها ایراد گرفته میشد، برای این انحراف خود، توجیهات شرعی نیز میتراشیدند که از جمله آنها، بحث تقیه بود.[2] این در صورتی است که تقیه در آن شرایط نه تنها اسلامی نبود، بلکه خلاف دستورات اسلام بود.
موضوع روابط حسنه میان انجمن و ساواک نه تنها در خاطرات بسیاری از مبارزین بیان شده است، بلکه اسناد ساواک نیز بر این مسئله به روشنی شهادت میدهد؛ بهعنوان مثال، تيمسار مُبصّرى در نامهاى براى رئيس ساواك مشهد نوشت: «مگر قبلًا بخشنامه نشده بود كه اعضاى انجمن حجتيه براى تبليغ مجازند؟!» اين سندِ گويا، مبين آن است كه حتى رئيس ساواک مشهد حق ندارد، سوژه را دقيق بداند و تنها كلياتى به او گفته مىشود (چون جريان انجمن برای مقابله با شخصیتهای مبارز و انقلابی طراحی شده است) و نبايد اين توطئه فاش شود. علاوه بر این بسیاری از مبارزین نیز در خاطرات خود، به این نکته اشاره کردهاند که ساواک در بازجویی ها پیشنهاد همکاری با انجمن حجتیه را مطرح میکرد. و اگر برخی از اعضای انجمن توسط ساواک دستگیر میشدند، پس از بررسی مختصری آزاد میشدند.[3]
در واقع میتوان گفت که به دلیل همین مواضع ناصواب انجمن حجتيه و بهرهبرداریهاى رژيم طاغوت و همكارى برخى از اعضاى آن با رژيم پهلوی، امام خمينى (رحمةاللهعلیه) پس از اطلاع از اين مسائل، اجازه صادره قبلى (مبنی بر حق استفاده از وجوهات) را لغو کردند. امام خمینی (رحمةاللهعلیه) قبل از انقلاب با تیزبینی، نسبت به اقدامات انجمن، انتقادات تندی کردند. ایشان به این نتیجه رسیده بود که برگزاری جلسات انجمن حجتیه و تأکید بر غیر سیاسی بودن اقدامات و عملکردهای آنان، در نهضت مردمی و آینده حکومت اسلامی و تحقق انقلاب، خلل ایجاد میکند. به همین دلیل در پاسخ به نامه محمدعلی گرامی که از ایشان در خصوص فعالیت انجمن و شیخ محمود حلبی سؤالاتی مطرح کرده بود، مرقوم داشتند: «شخصى كه مرقوم شده (محمود حلبی) جلساتش ضررهايى دارد. از وقتى مطلع شدهام، تأييدى از او نكردهام و ان شاء اللَّه تعالى نمىكنم.»[4]
این فقط تنها بخشی از اسناد همکاری انجمن حجتیه با رژیم طاغوت و حکومت پهلوی است که نشان میدهد، اعضای انجمن حجتیه، نه تنها اعتقادی به مبارزه با رژیم سفاک و خونریز پهلوی نداشتند، بلکه حتی در مقاطع مختلف، از آن حمایت کردند و دلخوش به این بودند که رژیم پهلوی، اجازه فعالیت بر ضد بهائیان را به آنها داده است.
پینوشت:
[1]. جمعی از نویسندگان، بصيرت پرچمداران، ص314.
[2]. همان، ص320.
[3]. برگرفته از مطالب کتاب مروری بر تاریخچه تفکرات انجمن حجتیه، رضا اکبری اهنگر، ص130-170.
[4]. موسوی خمینی، روح الله، صحيفه نور، ج2، ص300. «انجمن حجتيه طى استفتائى نظر امام خمينى (ره) را درباره فعاليت خود جويا شده، خواستار استفاده از سهم امام (ع) شد. امام خمينى (ره) در پاسخ به استفتاء در تاريخ 15 مهر 1349 شمسی، 5 شعبان 1390 قمری بيان كردند كه در فرض مذكور [در نامه] اقدامات آنان مورد تقدير و رضاى خداوند و مرضى ولى عصر (عج) است و اجازه دادند در صورت لزوم، از ثلث سهم مبارك امام (ع) مؤمنين به آنها كمك كنند.»
افزودن نظر جدید