پیامدهای نحوه برخورد امام راحل با انجمن حجّتیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حضرت امام (ره) به عنوان رهبر نهضت اسلامی در دوران شاه، به علّت مشی غیر سیاسی انجمن حجّتیه و تشویق جوانان به شرکت در مبارزات بیخطر با بهائیت به عوض مبارزه با شاه، این حرکت را مورد تأیید قرار نمیدادند.[1] به عنوان نمونه به دنبال برخی توجیهات انجمن برای نفی مبارزه با حکومت طاغوتی، حضرت امام (ره) که در آن زمان به نجف اشرف تبعید شده بود، در بهمن 1348 و درپی تدریس اصول ولایت فقیه، انتساب این اتهامهای ناروا به مراجع شیعه را محکوم و خاطرنشان مینماید: «...اسلام را به مردم معرفی کنید تا نسل جوان تصور نکند که آخوندها در گوشه نجف یا قم دارند احکام حیض و نفاس میخوانند و کاری به سیاست ندارند و باید سیاست از دیانت جدا باشد. این را که باید دیانت از سیاست جدا باشد و علمای اسلام در امور اجتماعی و سیاسی دخالت نکنند، استعمارگران گفته و شایع کردهاند...»
از نظر امام راحل،[2] در زمان غیبت مسلمین میبایست در جهت تشکیل حکومت نائب امام عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تلاش نمایند و حکومت اسلامی را تشکیل دهند.[3] بر این اساس عزم خویش را برای مبارزه مستمر با رژیم پهلوی اعلام میدارند و با تأکید بر این که علمای اسلام باید دِینِ خود را به اسلام و پیامبر (صلی الله علیه و آله) اداء نمایند، میفرمایند: «اسلام به ما حق دارد. پیغمبر اسلام حق دارد. باید در این زمان که زحمات جان فرسای آن سرور در معرض زوال است، علمای اسلام و وابستگان به دیانت مقدسه دِینِ خود را ادا نماید. من مُصمم هستم که از پای ننشینم تا دستگاه فاسد را به جای خود بنشانم...»[4] که مُبَیّن اوج اختلاف مبانی فکری و شیوه مبارزاتی حضرت امام (ره) با انجمن حجّتیه میباشد. از اینرو پس از پیروزی انقلاب اسلامی انجمن حجّتیه تا مدتها دچار سردرگمی بود و از هرگونه موضعگیری خودداری مینمود و پس از مدتی با اصلاح اساسنامهاش سعی در همراهی انقلاب کرد. لیکن شواهد متعدد همچنان حکایت از باقی ماندن روحیه دینداری بیخطر، عدم اعتقاد به تشکیل حکومت اسلامی، عملکرد مغایر با اهداف جمهوری اسلامی و... داشت.[5] لذا حضرت امام خمینی (ره) در سخنرانی مورخ 21/4/1362 با اشاره غیر مستقیم، انجمن را چنین مورد خطاب قرار میدهند: «یک دسته دیگر هم، تزشان این است که بگذارید که معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید، حضرت صاحب مگر برای چه میآید؟ حضرت صاحب میآید معصیت را بردارد. ما معصیت کنیم که او بیاید؟! این اعوجاجات را بردارید، این دستهبندیها را برای خاطر خدا، اگر مسلمید و برای خاطر کشورتان اگر ملّی هستید این دستهبندیها را بردارید. در این موجی که الآن ملّت را به پیش میبرد در این موج خودتان را وارد کنید و بر خلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست».[6] در پی این سخنان حضرت امام خمینی (ره) انجمن حجّتیه در بیانیهای در تاریخ 1/5/1362 که سراسر نشان از اختلافات فکری و اعتقادی آنها با خط امام داشت تعطیلی خود را اعلام نمود.
در سال 57 با تشدید مخالفتها و اعتراضات مردمی که امواج سهمگین آن سلطنت پهلوی را به لرزه درمیآورد، خبر از وقوع انقلابی عظیم به رهبری امام خمینی (ره) میداد. لذا رهبران تشکیلاتی این فرقه (بهائیت) احساس خطر کردند و با خروج از ایران به دامان سرکردگان غربی خود پناه بردند. دکتر ایادی از کسانی بود که قبل از شاه ایران را ترک کرد.[7] و به دنبال او کسانی که از عناصر مهم بهائیت در ایران محسوب میشدند، فرار را بر قرار ترجیح دادند. و آنان که ماندند، با ترس و اضطراب به ادامهی نقش جاسوسی خود ادامه دادند.[8]
با پیروزی انقلاب اسلامی این فرقه (بهائیت) به یکباره تمام پشتوانه سابق خود در کشور را از دست داد و تمام آمال و آرزوهای جامعه بهائیت نقش بر آب شد. بدین گونه مشی صحیح و اصولی حضرت امام (ره) در انتخاب مبارزه فرهنگی و سیاسی بر علیه رژیم شاه و توطئه استعمار در زمینه ترویج و گسترش بهائیت، باعث شد تا این فرقه ضاله که سیسال انجمن حجّتیه به اصطلاح با آن مبارزه نمود، در یک حرکت ریشهای و بنیانی امام (ره) در هم پیچیده شده و از بین برود. مبارزات حضرت امام (ره) با بهائیت تا پس از انقلاب اسلامی همچنان ادامه داشت. در پایان اینگونه نتیجه میگیریم که حرکت بنیادی امام راحل در مبارزه با بهائیت آنها را بصورت گسترده از ایران بیرون و ریشهکن کرد و از بین برد حال آنکه مبارزه انجمن حجّتیه با بهائیت تنها به از بین بردن شاخ و برگ محدود میشد با آنکه بهائیت در ایران ریشه بسیار قوی پیدا کرده بود و اینگونه مبارزات جلوی رشد آنان را نمیگرفت و محدود نمیکرد.
پینوشت:
[1]. صحیفه امام، ج2، ص300.
[2]. ولایت فقیه، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1374، ص16.
[3]. جهت آشنایی با نظرات امام راحل در این زمینه، ر.ک: روحالله موسوی خمینی، ولایت فقیه، پیشین.
[4]. نامه مورخه اردیبهشت 1342، صحیفه نور، ج1، ص44.
[5]. ر.ک: بازشناسی مبانی فکری انجمن حجتیه، مرتضی فیروزآبادی، مرکز انقلاب اسلامی.
[6].صحیفه نور، ج18، ص37-36.
[7]. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، پیشین، ص204.
[8]. امام خمینی (ره) و بهائیت، مریم رفیعی، ویژهنامه ایام، ش29.
افزودن نظر جدید