اندیشه‌های پولس از کجا مایه گرفت؟

  • 1391/12/03 - 11:04
با توجّه به اینکه پولس در روزگار مسیح (ع) به او ایمان نیاورد تا از تعالیم عیسی (ع) بی‌واسطه برخوردار شود، باید پرسید: که پولس انجیل را از کدام حواری تعلیم گرفت؟ و انجیلی که بدان بشارت می‌داد، اساساً چه بود؟
پولس رسول

با توجّه به اینکه پولس در روزگار مسیح (ع) به او ایمان نیاورد تا از تعالیم عیسی (ع) بی‌واسطه برخوردار شود، باید پرسید: که پولس انجیل را از کدام حواری تعلیم گرفت؟ و انجیلی که بدان بشارت می‌داد، اساساً چه بود؟

 پولس در نامه خود به غلاطیان، پرسشِ نخست را بدین گونه پاسخ می‌دهد: «ای برادران، می‌خواهم بدانید انجیلی که من به شما دادم، ساخته و پرداخته دست انسان نیست. من آن را از کسی نگرفتم و کسی هم آن را به ما نیاموخت بلکه عیسی مسیح به وسیله الهام آن را به من آشکار ساخت» (غلاطیان 1: 11-12).

بدین ترتیب، پولس خود را «نخوانده، ملاّ می‌شمرد»! و نیازی برای رجوع به حواریّون در خویشتن نمی‌یافت و از این‌رو در آثار وی ظاهراً نمی‌بینیم که از انجیلِ فلان حواری گزارشی آورده و نقلِ قول کند.

 امّا به سؤال دوّم چگونه می‌توان پاسخ داد؟ پولس چنان نبود که همواره در سرزمینی آرام گیرد. بنابراین، بزودی به روم و یونان سفر کرد و مدّتی در شهرهای «آتنِ» و «کورینت Corinth» اقامت گزید و با آراء یونانیان آشنا شد. وی می‌کوشید نظر رومیان و یونانی‌ها را به سوی آرمان‌هایش جلب کند. نامه پولس به «رومیان» به همراه انجیل به چاپ رسیده و در دسترس قرار دارد و نامه دیگرش به «قرنتیان» از شدّت دلبستگیِ وی به مجذوب ساختن یونانی‌ها حکایت می‌کند. پولس در این نامه می‌نویسد: «من انجیل را مفت و مجّانی به شما رسانیدم، من خود را حقیر ساختم تا شما سرفراز شوید. آیا با این کار، من مرتکب گناه شدم؟ من معاش خود را از کلیساهای دیگر گرفتم و یا به اصطلاح، آنها را غارت کردم تا بتوانم مجّانی به شما خدمت کنم ... به حقانیّتِ مسیح که در زندگیِ من است سوگند یاد می‌کنم که هیچ چیز نمی‌تواند مانع فخر من در تمام سرزمین یونان باشد» (قرنتیان 11: 7-11)

پیوند پولس با یونانیان – در عین آنکه قصد تبلیغ انجلیش را داشت - وی را تحت تأثیر آنها قرار داد. کشیش آمریکایی، مستر هاکس در «قاموس کتاب مقدّس» (صفحه 230) درباره تأثیرپذیریِ پولس از یونانی‌ها می‌نویسد: «از مهارت و تسلّطی که در زبان یونانی داشته است معلوم می‌شود که از نوشته‌های یونانیان نیز بی‌اطّلاع نبوده، با فیلسوفان ایشان مباحثات بسیار نموده، از شعرای آنها مثل اریتس و میندر و اپای مندیز اقتباس می‌کند».

 با رجوع به مراسلات پولس که در واقع، «انجیل پولس» را بازگو می‌نماید، ملاحظه می‌شود که آراء پولس به تثلیث یونانی و اندیشه‌های «فیلون Philon»، فیلسوفی که حدود بیست سال قبل از میلاد مسیح متولد شده، نزدیک است. فیلون، متفکّری یهودی بود که در «اسکندریّه» به دنیا آمد و از یونانیان مایه گرفت و حکمت خود را بر اساس «تأویل» بنا نهاد و از این راه میان تعالیم تورات و فلسفه یونانی را جمع کرد. آراء و اندیشه‌های او در مردمِ یونان مؤثّر افتاد و از طریق یونان در افکارِ آباء کلیسا نیز تأثیر گذاشت. کشیش لبنانی «فردینان توتل» در این باره می‌نویسد: «(فیلون) با زیرکی عقاید دینی خود را به کمک فلسفه یونانی بیان کرد و در آثارش شیوه رمز را فراوان بکار گرفت. او تأثیر جدّی بر آباءِ کلیسایِ شرقی بجای نهاد» (معجم لأعلام الشرق و الغرب، چاپ بیروت، ذیل نام «فیلون»).

یکی از محقّقان معاصر می‌نویسد: «از جمله آراء فیلون یکی این است که: خدا یکی است و موجودِ مجرّد است و اوّل صادر از خدا (کلمه یا لوگوس) است. کلمه، واسطه بین خدا و عالم است و روح صادر از کلمه، روحِ عالم است. این تثلیث، شبیه تثلیث مسیحی است که بعدها پیدا شد و در دو لفظ کلمه و روح با یکدیگر مشترکند» (تاریخ تصوّف در اسلام (بحث در آثار و افکار و احوال حافظ)، تألیف دکتر قاسم غنی، صفحه 96).

بنا به تحقیق و تعبیر فردریک کاپلستن P. Copleston کشیش متفلسفِ مسیحی در کتاب «تاریخ فلسفه»: فیلون میان خداوند و جهان مادّی خلأ و فاصله‌ای عظیم می‌دیده و از این‌رو ناچار شده به پیروی از فلسفه یونانی با «واسطه‌ای» فاصله مزبور را پر کند! و آن واسطه، «کلمه» یا عقل (لوگوس) بوده که به عنوان «نخستین مولود خدا» تلقی شده است(تاریخ فلسفه، اثر فردریک کاپلستن، ترجمه جلال الدّین مجتبوی، جلد اوّل – قسمت دوم، صفحه 638).

اینک هنگام آن فرا رسیده که اصول مبادی افکار پولس را از خلال نامه‌هایش بیاوریم تا معلوم شود که وی، آیین پاک مسیحیّت را به کدام راه کشانده است؟

پولس در آغاز رساله خود به «عبرانیان» می‌نویسد: «خدا در ایّام قدیم، در اوقات بسیار و به راه‌های مختلف به وسیله پیامبران با پدران، تکلّم فرمود، ولی در این روزهای آخر به وسیله پسر خود با ما سخن گفته است. خدا این پسر را وارثِ کلّ کائنات گردانیده و به وسیله او همه عالم هستی را آفریده است. آن پسر، فروغ جلال خدا و مظهر کامل وجود اوست و کائنات را با کلامِ پر قدرت خود نگه می‌دارد و پس از آنکه آدمیان را از گناهانشان پاک گردانید در عالم بالا در دستِ راستِ حضرت اعلی نشست» (عبراینیان 1: 1-3).

و در نامه دیگرش به کلیسای شهر «کولسیه» می‌نویسد: «مسیح، صورت و مظهر خدای نادیده است و از همه مخلوقات برتر است، زیرا به وسیله او هر آنچه در آسمان و زمین است، دیدنی‌ها و نادیدنی‌ها، تخت‌ها، پادشاهان، حکمرانان و اوّلیاءِ امور آفریده شدند. آری، تمام موجودات به وسیله او و برای او آفریده شد، او قبل از همه چیز وجود داشت و همه چیز به وسیله او بهم می‌پیوندند و مربوط می‌شود» (کولسیان 1: 15-17).

و در نامه دیگر به کلیسای شهر «فیلپی» چنین می‌نگارد: «اگر چه او (عیسی مسیح) از ازل دارای الوهیّت بود ولی این را غنیمت نشمرد که برابری با خدا را به هر قیمتی حفظ کند، بلکه خود را از تمام مزایای آن محروم نمود به صورت یک غلام درآمد و شبیه انسان شد» (فیلپیان 2: 6-7).

چنانکه ملاحظه می‌شود «انجیل پولس» تا حدود زیادی به فلسفه فیلون که در میان یونانیان و رومی‌ها تأثیر نهاده بود، شباهت دارد. از دیدگاه پولس، شخصیّت مسیح در جای «لوگوس» قرار داشت که نخستین مولود خداوند! شمرده می‌شد و همه کائنات از او پدید آمده بودند. بدین صورت، پولس با پیروی از فلسفه فیلونی، فاصله نامحدود! میان خلق و خدا را – به گمان خود – پر کرده است.

تفاوتی که انجیل پولس با الهیّات فیلونی دارد آنست که فیلون، به حلول یا اتّحاد لوگوس با پیکر یک انسان اشاره نمی‌کند و به اصطلاح از تجسّد Incarnation سخن بمیان نمی‌آورد، ولی پولس به اتّحاد مولود نخستین با «عیسی ناصری» تصریح می‌نماید! همان دکترین نادرستی که مشرکان هند، قرن‌ها پیش از پولس در دنیا شایع ساخته بودند و «ویشنو» نخستین مولودِ «برهما» را در صورت انسانی بنام «کریشنای هندی» متجلّی می‌شمردند که در اعصار کهن به جهان مادّی نزول کرده تا نجات آدمیان را عهده‌دار شود!

 برخی از پژوهشگران معاصر از تأثیر فلوطین Plotin فیلسوفی که حدود دو قرن و نیم بعد از میلاد مسیح می‌زیسته، در عقاید مسیحیان سخن گفته‌اند و تثلیث عیسوی را تقلیدی از آراء وی شمرده‌اند. از جمله متفلسف آلمانی، کارل یاسپرس Karl Jas pers در کتاب «فلوطین» می‌نویسد: «أقانیم سه‌گانه فلوطین (واحد، عقل، روح جهان) جای خود را به اقانیم سه‌گانه دین مسیح داد و روابط اسرارآمیز أقانیم سه‌گانه مسیحی با یکدیگر و اندیشه آفرینش جهان، جای اندیشه فیضانِ واحدِ فلوطینی را گرفت» (فلوطین، اثر کارل یاسپرس، ترجمه محمّد حسن لطفی، صفحه 144) ولی چنانکه ملاحظه شد تحقیقات ما، این تأثیرپذیری را در دورانی پیش از روزگار فلوطین نشان می‌دهد هر چند تأثیر فلوطین را بر اصحاب کلیسا نیز انکار نمی‌کنیم.

------------------------------------------------------------------------

منابع:

کتاب مقدس

 قاموس کتاب مقدّس، اثر مستر هاکس.

معجم لأعلام الشرق و الغرب، چاپ بیروت، ذیل نام «فیلون».

تاریخ تصوّف در اسلام (بحث در آثار و افکار و احوال حافظ) تألیف دکتر قاسم غنی.

تاریخ فلسفه، اثر فردریک کاپلستن، ترجمه جلال الدّین مجتبوی.

فلوطین، اثر کارل یاسپرس، ترجمه محمّد حسن لطفی.

 

دیدگاه‌ها

لطفا منبع مطلب را هم ذکر کنید تا حلال و حرام هم رعایت شود. کتاب < دعوت مسیحیان به توحید اثر استاد گرانقدر < سیّد مصطفی حسینی طباطبائی ممنون

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.