ضعیف بودن حدیث منع از کتابت

  • 1401/03/12 - 11:05
قرآنیون معتقدند فقط قرآن بر پیامبر (ص) وحی شده است و سنت آن حضرت، منشأ وحیانی ندارد؛ لذا فاقد حجیت است. اما از نگاه قرآن کریم، آیات متعددی دال بر وجود وحی دیگر، غیر از وحی قرآنی دارد و از نظر حجیت، مثل وحی قرآنی است و آن همان سنت است.
قرآن ناطق مبین و مفسر قران صامت

صبحی منصور که خود منکر حجیت احادیث است، حدیث منتسب به رسول خدا (ص) را در مواردی كه با آراء وی موافق باشد می پذیرد و مکرر به آن استناد می جوید حتی وقتی که در مقام احتجاج نیست.

پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ احمد صبحی منصور یکی از سران جریان قرآن بسندگی اهل سنت، قرآن را جامع، ‌فرازمانی و فرامکانی و تنها مصدر تشریع در اسلام می‌داند. وی که منکر حجیت احادیث است و برای اثبات ادعای خود به چند روایت، از جمله به روایت منع از کتابت ابوسعید خدری استناد می‌كند، در این زمینه می‌نویسد: «احمد بن حنبل، مسلم، دارمی، ترمذی و نسائی از ابوسعید خدری نقل كرده‌اند كه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: (از من چیزی جز قرآن ننویسید) هر كس از من غیر قرآن چیزی نوشته است، آن را محو سازد.»
صبحی منصور در مقابل احادیث إذن به كتابت حدیث می‌گوید: «محققین از علمای حدیث، احادیث نهی را ترجیح داده‌اند. در نهایت نتیجه می‌گیرد كه تدوین احادیث منسوب به نبی، نافرمانی از دستور نبی و مخالف امر ایشان است و علاوه بر آن، مخالف شرع خدای تبارک و تعالی و وصیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است كه دو قرن بعد از رحلت نبی پدید آمده است.»[1]
همچنین وی ایجاد منبع دوم و وضع احادیث دروغین را به منافقان در زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نسبت می‌دهد و برای تأیید نظر خویش، حدیث: «من كذب علي متعمدا فليتبوأ مقعده من النار» را بیان می‌کند.[2]

به این استدلال صبحی منصور اشکالاتی از جانب علمای حدیث وارد شده است[3] كه برخی از آنها عبارتند از اینکه:
علمای رجال، در سند روایت و همچنین در مورد وثاقت زید بن اسلم اتفاق نظر ندارند.[4] این روایت را فقط همام بن یحیی از زید بن أسلم روایت كرده است.[5] این حدیث از همام با الفاظ دیگری نقل شده كه در آن اضطراب در متن مشاهده می‌شود ... و این امر دلالت بر عدم ضبط راوی دارد.[6]
شهرستانی نیز در این زمینه می‌نویسد: «اگر این حدیث صحیح باشد كه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده: (لا تکتبوا عنی) یا (من كتب عنی غیر القرآن فلیمحه) و این سخنان در عهد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) صدور یافته بود، باید اصحاب آن را می‌دانستند و لازم بود كه دلیل اول خلیفه اول و دوم در منع از تدوین حدیث، سخن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)  باشد، در حالی كه شیخین به منع پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از تدوین، احتجاج نکردند و همین برای بطلان ادعای نهی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از تدوین كفایت می‌كند.»[7]

افزون بر ایرادات وارده، این نکته را هم باید بیان کرد که صبحی منصور که خود منکر حجیت احادیث است، حدیث منتسب به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را در مواردی كه با آراء وی موافق باشد، می‌پذیرد و مکرر به آن استناد می‌جوید.

پی‌نوشت:
[1]. صبحی منصور، احمد، القرآن و کفی مصدرا للتشریع الاسلامی، ص65-72.
[2]. همان، ص73.
[3]. «حدیث ابوسعید در منع تدوین حدیث و نقد آن»
[4]. خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج7، ص335.
[5]. خطیب بغدادی، احمدبن علی، تقییدالعلم، ص21.
[6]. حسینی جلالی، محمدرضا، تدوین السنه الشریفه، ص289.
[7]. شهرستانی، علی، منع تدوین حدیث، ص324.
«نگرانی از آمیختن حدیث با قرآن، دلیل ناموجه بر منع تدوین حدیث»

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.