همزیستی مسالمت آمیز پیامبر(ص) با یهود (قسمت دوم)
پیامبراکرم(ص) رفق و مدارا با یهودیان داشته است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ واکنش پیامبر رحمت(صلیاللهعلیهوآله) در برابر رفتارهای نادرست یهود مبتنی بر عطوفت، رفق، مدارا و همزیستی با آنان بوده است.
1. عیادت از بیماران یهود
حضرت علی(علیهالسلام) فرموده اند: «أَنَّ النَّبِیَّ عَادَ یَهُودِیّاً فِی مَرَضِهِ؛ پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) از یک بیمار یهودی عیادت کرد.»[1]
2. ترحم و عطوفت با اسیران یهود
پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) حتی با اسیران یهودی با ترحم و عطوفت برخورد میکرد. دو زن یهودی در جنگ خیبر به اسارت مسلمانان در آمدند. یکی از زنان با دیدن کشته شدگان خویش به صورت خود می زد و بی تابی میکرد. رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) دستور دادند آن زن را از آن محل دور کنند و ردای خود را بر سر یکی دیگر از آنها افکند و با سرزنش بلال که آنها را از محل کشته شده ها گذر داده بود فرمودند: ای بلال مگر رحم نداری که دو زن را بر کشتگان شان عبور دادی.[2]
3. رفق و مدارا با یهودیان
«عبداللَّهبنابیّ»، یكی از دشمنان سرسخت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) بود. او تقریباً تا سال آخر زندگی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) زنده بود؛ اما پیغمبر با او رفتار بدی نكرد. در عین حال كه همه می دانستند او منافق است؛ ولی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با او مدارا می كرد. ایشان مانند بقیهی مسلمان ها با او رفتار كرد؛ سهمش را از بیت المال داد، امنیتش را حفظ كرد، حرمتش را رعایت كرد. با اینكه امثال عبداللَّه بن ابیّ، این همه بد جنسی و خباثت می كردند.[3]
هنگامی که عبدالله بن اُبی، از دنیا رفت، یهودیان در مرگ وی عزا گرفته و می گریستند. از طرف پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نه تنها مورد تعرض واقع نشدند، بلکه شخص ایشان در عزای شان شرکت جست و به یهودیان و فرزند «عبدالله بن ابی» تسلیت گفتند.[4]
ایشان بر مبنای کرامت انسانی و رأفت اسلامی، چشم پوشی و خوش رفتاری بسیاری نسبت به یهود ابراز می داشتند؛ به حدی که نزدیکان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در برابر این همه نرمش و مدارای پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نسبت به آنان، بی تاب شده و زبان به شکوه می گشودند.
امام باقر (ع) فرمودند: «مردی یهودی به محضر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) رسید. عایشه هم نزد ایشان بودند. یهودی گفت: اَلسّامُ عَلَیکُم (غضب و لعنت بر شما). پیامبر فرمود: عَلَیکَ. یهودی دیگری وارد شد. او هم گفت: اَلسّامُ عَلَیکَ. باز پیامبر همان پاسخ را فرمود. عایشه به غضب در آمد و گفت: سام و غضب و لعنت بر شما باد ای کسانی که جمعی از شما به صورت بوزینه و خوک شدند.[5] پیامبر فرمود: عایشه! اگر فحش مجسّم می شد، زشت بود و نمایش بد داشت اما نرمش و مدارا در هر کار آید، آن کار را خوب می کند و از هر کاری که دور باشد، آن را بد می نماید. عایشه گفت: ای رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله)! مگر نشنیدی که به جای سلام، سام گفتند. فرمود: مگر نشنیدی که من هم در جواب، علیک گفتم.»[6]
متأسفانه شیوه های مسالمت آمیز و مدارای پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) با این گروه، در اوج تلاش های تخریبی آنها علیه حکمت اسلامی مدینه و عقاید و باورهای مسلمانان، تأثیر لازم و کافی در آرامش فضای مدینه به دنبال نداشت. از این رو فتنه گری های آنان موجب تغییر تدریجی شیوه برخورد پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) با آنان شده است.
پی نوشت:
[1]. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، الطبعة الثانیة، بیروت، ۱۴۰۸، ج ۲، ص ۷۷
[2]. واقدی، المغازی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، الطبعة الثالثة، ۱۴۰۹، ج ۲، ص ۶۷۳- 674
[3]. بیانات حضرت آیت الله خامنه ای(حفظهالله) در خطبه های نماز جمعهی تهران در تاریخ 28/ 2/ 1380
[4]. حمد بن الحسین بیهقی، دلائل النبوه، بیروت: دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق، ج ۵، ص ۲۸۵
[5]. عایشه بر اساس آیه ١٦٦ سوره اعراف چنین چیزی گفته است.
[6]. محمد كلينى، الکافی، چاپ چهارم، تهران: دار الكتب الإسلامية، 1407 ق، ج 4، ص 5
افزودن نظر جدید