توطئه های سیاسی ﻳﻬﻮدیان در دوران ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ اکرم(ص) قسمت دوم
یهود برای نفوذ در اسلام، افرادی را به درون حاکمیت پیامبر(ص) فرستاد. برخی از آنها منافقانی نظیر عبدالله بن اُبی و مالک بن نوفل بودند که در ظاهر مسلمان ولی در باطن تمایلی به اسلام نداشتند و درصدد یافتن فرصتی مناسب برای ضربه زدن به اسلام بودند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ازجمله اﻗﺪاﻣﺎت و کارشکنی های ﺳﻴﺎسی که ﻳﻬﻮدیان در زﻣﺎن ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ اکرم(صلیاللهعلیهوآله)، در مواجهه با اسلام داشتند، به شرح زیر است:
1. نفوذ در حکومت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله)
یهود برای نفوذ در جوامع اسلامی، گروهی را سازماندهی کرد و به درون نظام حاکمیت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) فرستاد. برخی از این گروه، «منافقانی» نظیر عبدالله بن اُبی، رفاعة بن زید و مالک بن نوفل بودند که در ظاهر مسلمان شدند ولی در باطن تمایلی به اسلام نداشتند و درصدد یافتن فرصتی مناسب برای ضربه زدن به اسلام بودند. قرآن کریم در آیات بسیاری، آنان را سرزنش کرده، صفاتشان را بر می شمارد. به گزارش تاریخ، بسیاری از این افراد، پیش از پذیرش اسلام ظاهری، یهودی بودند، یا با یهودیان ارتباط مکرر داشتند.[1]
ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ (صلیالله علیهوآله) از ﻧﻔﻮذ اﺣﺒﺎر ﻳﻬﻮد ﺑﻴﻦ ﻋﻮام ﻣﻄﻠﻊ ﺑﻮد، ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑﺎ رؤﺳﺎ و داﻧﺸﻤﻨﺪان ﻳﻬﻮدی ﻣﺪﻳﻨﻪ از ﺟﻤﻠﻪ ﻋﺒﺪاﷲ ﺑﻦ ﺻﻮر و ﻛﻌﺐ ﺑﻦ اﺳﻴﺪ ﻣﺒﺎﺣﺜﻪ ﻛﺮده، از آﻧﺎن ﺧﻮاﺳﺖ ﻛﻪ اﺳﻼم را ﺑﭙﺬﻳﺮﻧﺪ.[2] اﺑﻦ ﻫﺸﺎم اﺧﺒﺎری درﺑﺎره ﻣﺒﺎحثه آن ﺣﻀﺮت ﺑﺎ ﻳﻬﻮدﻳﺎن ﻣﺪﻳﻨﻪ آورده اﺳﺖ.[3]
حتی در تاریخ نقل شده قاتل پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) زن یهودی یا از عاملان نفوذی یهودی بود که ارتباط تنگاتنگی با منافقان و یهودی زادگان مدینه داشته است. او با ورود به نظام حکومتی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)، ایشان را زهر خورانده است.[4]
2. نفاق
برخی از ﻳﻬﻮدﻳﺎن هنگام رویارویی ﺑﺎ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن می ﮔﻔﺘﻨﺪ اﻳﻤﺎن آوردﻳﻢ ولی زﻣﺎنی ﻛﻪ ﺑﺎ یکدﻳﮕﺮ ﺧﻠﻮت می ﻛﺮدﻧﺪ، اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع را اﻧﻜﺎر می ﻛﺮدﻧﺪ. اﺑﺘﺪای روز ادﻋﺎی ﻣﺴﻠﻤﺎنی می ﻛﺮدﻧﺪ و اﻧﺘﻬﺎی روز ﻛﺎﻓﺮ می ﺷﺪﻧﺪ(ﺑﻘﺮه، 14؛ آل ﻋﻤﺮان، 72 و 118). از آنجا که برخی از منافقان در سابق یهودی بودند، از این رو در صدر اسلام میان دوگروه منافقان و یهودیان، رابطه خوبی وجود داشته است. مالک بن نوفل، عالمی یهودی بود که به اسلام پناه آورده ولی اخبار رسول خدا را به یهودیان می داده است.[5]
3. پیمان شکنی
قوم یهود پیمان های متعددی با پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) منعقد کرد اما هیچ گاه به آن عهدنامه ها پایبند نمانده است و از آزار پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و مسلمانان کوتاهی نکردند.
بدیهی است برای برپایی جامعه ای جدید بر پایه اصول و ارزش های اسلامی، نیازمند پیوندهای سیاسی و معنوی میان تمام ساکنان مدینه بود تا زمینه اتحاد سیاسی، مذهبی در پایتخت حکومت اسلامی فراهم آید. از این رو «عهدنامه مدینه»[6] توسط پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) با یهودیان، در راستای یک سلسله اقدامات و تدابیر خردمندانه صورت گرفت. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در این عهدنامه بر آن شدند تا ضمن حفظ برتری اسلام، احساس تفاخر و تضادهای قومی و مذهبی را به همزیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان و دفاع از مرکز حکومت اسلامی مبدل سازد.[7]
علاوه بر این پیمان نامه عمومی، رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) با توجه به آشنایی کامل با خلق و خوی یهود، پیمان نامه سیاسی مخصوصی را نیز با سران سه قبیله یهودی یعنی «بنی قَیْنُقاع»، «بنی نَضیر» و «بنی قُرَیْظَه» منعقد کرد. این پیمان نامه، سریع توسط یهودیان امضا شده است؛ زیرا بر اساس این پیمان، یهودیان در آزادی کامل بر عقاید خویش باقی می ماندند و از حقوق اجتماعی و امنیتی فراوانی بهره مند می شدند.
به واسطه این پیمان نامه، با یهودیان مانند مسلمانان رفتار می شد و مسلمانان، یهودیان مدینه را هم پیمان خود و جزئی از ملت خود می دانستند و رفتارشان بر پایه همین اصل محکم استوار بود.
هنوز مدتی از انعقاد عهد نامه نگذشته بود که یهودیان یکایک مفاد و بندهای عهد نامه را نقض کردند. به همین خاطر رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) بعدها با استناد به همین پیمان نامه توانست با آنها برخورد نماید.[8]
4. فتنه انگیزی
یهودیان هرگز باور نمی کردند اعراب بادیه نشین در سایه تعالیم اسلام و تدابیر خردمندانه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، اختلافات قبیله ای و کینه های دیرینه را کنار گذاشته و به یک وحدت و انسجام سیاسی و اجتماعی تحت لوای آیین توحیدی اسلام دست یابند. از این رو پیوسته در تلاش بودند با پاشیدن بذر فتنه و اختلاف در دل مسلمانان و ایجاد جوی مملو از کینه، آتش دشمنی های کهنه و قدیمی را دوباره شعله ور سازند. برای مثال گروهی از یهودیان تلاش کردند تعدادی از مسلمانان پاک و شجاع نظیر «معاذ بن جبل» و «حُذیْفه» و «عمار بن یاسر» را به آیین خود دعوت کنند و با وسوسه های شیطانی از اسلام برگردانند. خداوند پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) را از این فتنه آگاهی داد.[9]
از جمله فتنه های ایجاد شده توسط یهودیان در روزهای سخت اوایل هجرت، فتنه های قبایل بنی قینقاع، بنی نضیر، بنی قریظه و خیبر است. پس از نقض بندهای عهد نامه، پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) با همهی آنان طبق مفاد پیمان نامه رفتار کردند. بعضی از آنها بدون درگیری سرکوب شدند و عده ای هم تبعید و عده ای نیز اعدام شدند.[10]
پی نوشت:
[1]. ر.ک: قطب الدین راوندی، الخرائج والجرائح، قم: مؤسسه امام مهدی(عج)، 1409ق، ج 1، ص 101؛ احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، بیروت: مؤسسه الاعملی للمطبوعات، 1394ق، ج 1، ص 339
[2]. اﺣﻤﺪ بیهقی، اﻟﺴﻨﻦ اﻟﻜﺒﺮی، ﺑﻴﺮوت: داراﻟﻔﻜﺮ، بی ﺗﺎ، ج 2، ص 177
[3]. اﺑﻦ ﻫﺸﺎم، اﻟﺴﻴﺮة اﻟﻨﺒﻮﻳﺔ، تحقیق مصطفى السقا و ابراهیم الأبیارى و عبد الحفیظ شلبى، بیروت: دار المعرفة، بى تا، ج 1، ص 542- 543
[4]. محمد بن عمر الواقدی، المغازى، تحقیق مارسدن جونس، ط الثالثة، بیروت: مؤسسة الأعلمى، 409/1989، ج 2، ص 678- 679؛ محمد باقر مجلسى، بحار الأنوار، چاپ دوم، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403 ق، ج 21، ص 6
[5]. احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، بیروت: مؤسسه الاعملی للمطبوعات، 1394ق، ج 1، ص 329
[6] برای آگاهی کامل از متن پیمان نامه ر. ک: محمد حمیدالله، وثائق (نامه هـای حـضرت ختمی مرتبت و خلفای راشدین)، ترجمه محمود مهـدوی دامغـانی، تهـران: بنیـاد، ١٣٦٥، ص ٦٥- ٦٩
[7] غلام حسین زرگری نژاد، تاریخ تحلیلی اسلام، قم: بضعه الرسول، ١٣٨١، ص ٤٦.
[8]. ر.ک: ابی علی الفضل الطبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، بی جا: منشورات دارالکتب الاسـلامیه، بی تا، ص ٦٩؛ عباسعلی عمید زنجانی، اسلام و همزیستی مسالمت آمیز، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ١٣٤٤، ص ٩٥- ٩٦؛ علی بن برهان الدین الحلبی، السیره الحلبیه، بـیـروت: المـکتبه الاسلامیه، بی تا، ج ٢، ص ٢٠٨.
[9]. ناصر مكارم شيرازى، تفسير نمونه، تهران: دار الكتب الإسلامية، 1374 ش، ج2، ص 609 .
[10]. علی جدید بناب، تحلیلی بر عملکرد یهود در عصر نبوی. قـم: موسسه امام خمینی، ١٣٨٥، ص ٤٩- 51؛ جعفر سبحانی، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، 1375، ج6، ص 322.
افزودن نظر جدید