آیا کشتار یهودیان بنی قریضه صحت دارد؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_یکی از اشکالاتی که معمولاً مسیحیان به اسلام وارد میکنند، جریان کشتن یهودیان بنی قریضه به دستور پیامبر اکرم (ص) است. آیا چنین حادثهای حقیقت دارد؟
آري اين مطلب در کتب روايي و تاريخي شيعه از جمله کتاب ارشاد شيخ مفيد ج 1 ص 111 آمده است؛ که بني قريظه بعد از خيانت به رسول خدا و توطئه براي حمله به مدينه، بعد از محاصره اي شديد و وقتي قدرت اسلام را ديدند، همگي تسليم شدند و قبول کردند که هرچه سعد معاذ در مورد آنان حکم کند اجرا شود؛ سعد نيز حکم کرد که همه مردان اين قبيله اعدام شده و زنان و کودکان و پيرمردان به اسارت گرفته شوند که حکم اعدام را به دستور رسول خدا امير مومنان و چند تن ديگر از اصحاب به عهده گرفتند.
اما باید توجه داشت که در واقع او به قانون خود يهود دستور داده است. در کتاب مقدس موارد زیادی راجع به قتل عام دشمنان دستور آمده است. به مواردی چند از این گزارشها خواهیم پرداخت:
1. سرزمین حشبون
حضرت موسی تصمیم میگیرد تا با بنیاسرائیل از سرزمین حشبون عبور نماید. به همین منظور قاصدانی را نزد پادشاه آن مرز و بوم فرستاده و از وی اجازه عبور می طلبد. سیحون که پادشاه این منطقه بود از پذیرش این خواسته امتناع نمود. پس از این واقعه، بنی اسرائیل به رهبری حضرت موسی به آن سرزمین حملهور شده و آن را به تصرف خویش در میآورند.
گزارش کتاب مقدس از برخورد بنیاسرائیل حیرتانگیز است. آنان تمامی شهرهای آن سرزمین را فتح کرده و تمام مردم را از مرد و زن، بزرگ و کوچک، قتل عام مینمایند و حتی یک نفر را زنده نمیگذارند. [1]
2. مدیانیان
بنی اسرائیل پس از حمله به مدیان، تمامی مردان را از دم شمشیر می گذرانند. آنان پس از این کشتار، زنان و کودکان را به اسیری میگیرند و هنگام مراجعت تمامی شهرهای آنان را آتش میزنند. پس از بازگشت سپاه بنی اسرائیل، حضرت موسی با دیدن زنان اسیر خشمگین میشود و سرداران لشکر را توبیخ می نماید که چرا تمام زنها را زنده نگاه داشتید؟ بنی اسرائیل به دستور حضرت موسی تمام اسیران را قتل عام می نمایند و تنها دختران باکره را زنده نگاه میدارند. [2]
3. سرزمین باشان
بنی اسرائیل در جنگ با مردم این سرزمین موفق به فتح آن می شوند. آنان شصت شهر این منطقه را تصرف می نمایند و به دستور خداوند، تمامی این شهرها را با ساکنان آن از بین میبرند و حتی به اطفال آنان نیز رحم نمینمایند. [3]
4. اریحا، لبنه، عای، مقیده و ...
پس از حضرت موسی، نیز این کشتارها ادامه مییابد و بنیاسرائیل باز هم به نسل کشیهای خویش ادامه میدهند و پس از فتح هر شهر تمام ساکنان آن را قتل عام مینمایند. گزارش جنگهای بنیاسرائیل که (طبق گزارش کتاب مقدس) به رهبری حضرت یوشع صورت میپذیرد، در کتاب یوشع ذکر شده است. [4]
نکته قابل توجه آن است که طبق گزارش کتاب مقدس تمامی این جنگها به دستور خداوند صورت میپذیرد و آنان موظف به نسل کشی و قتل عام مردم سرزمینهای فتح شده میشوند؛ سرزمینهایی که گاه دارای جمعیت بسیار زیاد میباشند.
چنانکه در کتاب تثنیه آمده است، بنی اسرائیل از سوی خداوند مأمور میشوند تا با سرزمینهایی که حاضر به خدمت به آنان و پرداخت جزیه نیستند نبرد نمایند. آنان میبایست مردان را کشته و زنان و اطفال را به اسارت در آورند. البته ترحم به کودکان و زنان در مورد مردم چند منطقه مجاز نیست:
«اما از شهرهای این امت هایی که یهوه خدایت تو را به ملکیت می دهد هیچ ذی نفس را زنده مگذار بلکه ایشان را یعنی حتیان و اموریان و کنعانیان و فرزیان و حویان و یبوسیان را چنانکه یهوه خدایت تو را امر فرموده است، بالکل هلاک ساز».[5]
تعداد مردم این مناطق به طور مشخص ذکر نشده است اما به طور اختصار در مورد آنان آمده است که از بنیاسرائیل بیشتر بودهاند. [6]
از طرفی با مراجعه به کتاب اعداد می توان دریافت که تنها تعداد جنگجویان بنی اسرائیل، بیش از ششصد هزار نفر بوده است. [7] بدون شک قومی که تعداد جنگجویان آنها ششصد هزار نفر بوده است دارای جمعیتی چند میلیونی باید بوده باشند.
بر همین اساس، میتوان به عظمت اقوامی که بنی اسرائیل موظف به قتل عام آنان شدهاند پی برد، چه اینکه تعداد آنها از بنی اسرائیل نیز بیشتر بوده است.
اما اين سوال را بايد مطرح کرد که چرا رسول خدا به جاي آنکه به بني قريظه اجازه دهد که مانند ساير يهوديان اموال خود را در اختيار مسلمانان گذارده و جلاي وطن کنند، با نظر سعد معاذ موافقت کرده و دستور قتل همه آنها را دادند؟
پاسخ روشن است : زيرا هيچ بعيد نبود که اين گروه مانند بني نضير و بني قين قاع، وقتي از دسترس مسلمانان بيرون رفتند باز با تحريک نيروهاي عرب بت پرست اسلام و مسلمانان را با خطرات بزرگي مواجه سازند؛ (زيرا بني قين و قاع بعد از بيرون رفتن از مدينه سبب بروز جنگ احد و کشته شدن بسياري از مسلمانان شده و بني نضير نيز بعد از تبعيد از مدينه مشغول فعاليت بر ضد مسلمانان شده و ايشان بودند که سبب بسياري از جنگ ها مانند جنگ خندق شدند) و باعث شوند که خون عده زيادي ريخته شود؛ از اين جهت پيامبر با اين نظر موافقت نکرده و نظر سعد را كه خود يهود او را به عنوان حكم قرار داده بودند، پذيرفتند؛ و نظر سعد نظري بود که از روي مدارک و دلائل مستحکم داده شده بود :
1 . يهود بني قريظه با رسول خدا پيمان بسته بودند که اگر بر ضد مصالح اسلام قيام کنند مسلمانان در کشتن آنان آزاد باشند و در عوض بتوانند در مدينه بدون هيچ گونه محدوديتي رفت و آمد داشته باشند ودر حقيقت نبض اقتصادي مدينه را در دست گرفتند؛ زيرا مسلمانان نمي توانستند به طور مستقيم با کفار در ارتباط باشند و يهود بني قريظه در بسياري مواقع نقش واسطه را ايفا مي کردند.
2 . يهود بني قريظه با خود فکر مي کردند که بعد از حمله به مدينه عملي مي شد، تمامي مردان را اعدام کرده و زنان و کودکان به اسارت مي گيرند و اين عمل سعد دقيقا مطابق با طرحي بود که ايشان براي مسلمانان داشتند.
----------------------------------------------------------------------------
ارجاعات:
[1] - تثنیه 2: 31 - 34
[2] - اعداد 31: 7 - 18
[3] - تثنیه 3: 1 – 6
[4] - ر. ک: یوشع 6: 21، 8: 26، 10: 28 و 30 و 32 و ...
[5] - تثنیه 20: 16 – 17
[6] - تثنیه 7: 1
[7] - اعداد 1: 45 – 46
دیدگاهها
...
1392/10/05 - 16:15
لینک ثابت
عجــــــــــب !!!
ahmad
1392/10/20 - 17:26
لینک ثابت
این دیدگاه یهودیان و مسیحیان
ابراهیم
1393/09/17 - 08:06
لینک ثابت
اینکه گفتین سعد بن معاذ طبق
ناشناس
1396/04/26 - 18:49
لینک ثابت
سلام، واقعا از شما بعیده،
افزودن نظر جدید