نفاق در گفتار و عمل
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از بنبستهایی که صوفیان باید از آن بگذرند با توجه به اسلاف و بزرگان این است که مذهب خود را مشخص کنند، آیا شیعه حضرت علی(علیهالسلام) هستند و یا پیرو مذهب اهل تسنن و پایبند به احکام آنها میباشند؟
وقتی در اعمال و گفتار بزرگان صوفی دقت میکنیم تناقضی آشکار بین علمای سلف و متأخرین آنها میبینیم که قابلجمع نیست "مگر اینکه شتر در سوراخ سوزن جا شود".[1] از گفتار علمای گذشته صوفی؛ پیروی متعصبانه از روش اهل تسنن برمیآید درحالیکه علمای معاصر آنها اظهار تعصب شدید نسبت به تشیع را ابراز میکنند گویا که ضربالمثل «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت باش» برای آنها حکم مستندی قوی را دارد که در هرزمانی تابع فضای حاکم بر زمان خود میشوند.
این عبارات؛ بعضی از اشعار شاه نعمتالله ولی[2] مؤسس فرقه نعمت اللهی است که فرقهی گنابادی از انشعابات همین فرقه ست.
ره «سنی» گزین که مذهب ماست ورنه گمگشته ای و در خللی[3]
و در ادامه این مطلب آمده که:
رافضی کیست دشمن بو بکر خارجی کیست دشمنان علی
هر که او چهار یار دارد دوست امت پاک مذهب است ولی
دوستدار صحابهام به تمام یار سنی و خصم معتزلی[4]
و در جای دیگر:
پرسند ز من چه کیش داری ای بیخبران چه کیش دارم
از شافعی و ابوحنیفه آیینه خویش پیش دارم
در علم نبوت و ولایت ازجمله کمال بیش دارم
ایشان همه بر طریق جدند من مذهب جد خویش دارم[5]
با این گفتار توجیه تقیه و امثال آن برای این معانی تند و غلوآمیز بسیار دور از ذهن است. مخصوصاً شاه نعمتالله که به شهادت تاریخ مریدان زیادی داشته ست و به پشتیبانی آنها نیازی به تقیه نداشته است. و یا حسن بصری که مخالفتهای او با امامان معصوم(علیهمالسلام) بسیار نقلشده و در عداوت او با اهلبیت(علیهمالسلام) همین بس که مرحوم طبرسی در کتاب احتجاج ضمن حدیثی طولانی در وصف او از امیرالمؤمنین چنین نقل کرده است: «...قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیهالسلام بِأَعْلَی صَوْتِهِ مَا تَصْنَعُ؟ فَقَالَ نَکْتُبُ آثَارَکُمْ لِنُحَدِّثَ بِهَا بَعْدَکُمْ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ أَمَا إِنَّ لِکُلِّ قَوْمٍ سَامِرِیٌّ وَ هَذَا سَامِرِیُ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَمَا إِنَّهُ لَا یَقُولُ لا مِساسَ وَ لَکِنْ یَقُولُ لَا قِتَالَ.[6] حضرت امیرالمؤمنین علی با آواز بلند گفت: ای حسن، چه میکنی؟ گفت: یا علی آثار و گفتار شما را مکتوب میگردانم تا بعد از شما از آن حدیث و حکایت به امت کنم. حضرت علی (علیه السلام) فرمود: که هر قوم را سامری است و این حسن بصری سامری این امت است مواظب باشید که او "لا مساس" نمیگوید لکن"لا قتال" میگوید.»
این حالات دو نفر از اقطاب معروف صوفیان است که عدم همراهی آنها با اهلبیت پیامبر(علیهم السلام) را بر همگان عیان میسازد. اما با همه این توصیفات صوفیان معاصر اصرار دارند که خود را از پیروان امیرالمؤمنین (علیه السلام) قلمداد کنند درحالیکه اعتبار سلسله خود را وابسته به همین افراد و امثالهم میدانند.
حال عقل سلیم میماند که آیا قسم صوفیان معاصر را باور کند یا گفتار علمای سلفشان را و یا به قول معروف «قسم روباه را باور کنم یا دم خروس را؟»
پینوشت:
[1]. اعراف/40
[2]. سید نورالدین نعمتاللهبنمحمدبنکمالالدین یحیی کوه بنانی کرمانی
[3]. شاه نعمتالله، دیوان شاه نعمتالله ولی، به اهتمام محمود علمی، تهران، 1328، ص 550 البته
بعضی از نسخههای جدید کلمه «مستی» را جایگزین کلمه «سنی» کردهاند که جعل بهحساب میآید.
[4]. همان صفحه 550
[5]. همان صفحه 579
[6]. طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج علی أهل اللجاج (للطبرسی)، ج 1، محقق/مصحح: خرسانی، محمدباقر، ناشر: نشرمرتضی، سال چاپ: 1403 قمری، صفحه 173
افزودن نظر جدید