توطئه های سیاسی ﻳﻬﻮدیان در دوران ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ اکرم(ص) قسمت اول
در ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺳﻴﺎسی زﻣﺎن ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ (ص) ﻳﻬﻮدﻳﺎن دﺧﺎﻟﺖ جدی داشته اند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ﻳﻬﻮدیان در زﻣﺎن ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ اکرم(صلیاللهعلیهوآله)، اﻗﺪاﻣﺎت و کارشکنی های ﺳﻴﺎسی در مواجهه با اسلام داشتند که در ادامه به ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ آنها اشاره خواهد شد:
1. جنگ افروزی
ﻳﻬﻮدﻳﺎن در دوران پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و پیش از ﺑﻌﺜﺖ ایشان در ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺳﻴﺎسی دوران ﺟﺎﻫﻠﻴﺖ دﺧﺎﻟﺖ می ﻛﺮدﻧﺪ و در ﺟﻨﮓ ﻫﺎی ﻗﺒﻴﻠﻪ ای ﺑﺎ ﻗﺒﺎﻳﻞ مختلف، ﻣﺘﺤﺪ می ﺷﺪﻧﺪ. جمعیت زیادی از آﻧﺎن در منطقه ﻳﺜﺮب ﭘﺮاﻛﻨﺪه ﺑﻮدﻧﺪ و در ﺳﺎﺧﺖ ادوات جنگی از ﻗﺒﻴﻞ ﺷﻤﺸﻴﺮ و زره دﺳﺖ داﺷﺘﻨﺪ.[1] از این رو ﻃﻮاﻳﻒ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺎ ﻳﻬﻮدﻳﺎن ﻣﺘﺤﺪ می ﺷﺪﻧﺪ؛ برای مثال در ﻓِﺠﺎر دوم،[2] قبیله اوس ﺑﻪ قبیله قُرَیْظَه ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد اﺗﺤﺎد داد.[3]
به ﺟﻨﮓ اﻓﺮوزی یهودیان در قرآن کریم نیز اشاره شده است: «كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ یسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً وَ اللَّهُ لا یحِبُّ الْمُفْسِدِینَ (مائده، 64)؛ [یهود] هر زمان آتش جنگى افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت؛ و براى فساد در زمین، تلاش مى كنند؛ و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.»
2. تفرقه افکنی میان قبایل
ﻳﻬﻮدﻳﺎن ﺑﻪ ﻣﻨﺎزﻋﺎت ﻗﺒﺎﻳﻞ داﻣﻦ می زدﻧﺪ و ﻣﺨﻔﻴﺎﻧﻪ ﻣﺎﻧﻊ وﺣﺪت آن ﻫﺎ می ﺷﺪﻧﺪ.[4] آنان حتی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻛﺎرﮔﺰاران ﻗﺪرت ﻫﺎی ﺑﺰرگ، ﻧﻔﻮذ اﻳﻦ قبایل و دوﻟﺖ ﻫﺎی آنان را در ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺣﻔﻆ می ﻛﺮدﻧﺪ.[5]
یهودیان که قبل از ظهور اسلام همواره بین دو گروه اوس و خزرج تفرقه می انداختند و اقلیت خود را سرپا نگاه می داشتند، پس از ظهور اسلام کوشیدند با ایجاد تفرقه، وحدت و یکپارچگی مسلمانان را خدشه دار کنند. برای نمونه شأس بن قیس وقتی اتحاد مسلمانان را دید، توسط یک جوان یهودی، خاطرات جنگ های گذشته و جنگ بُعاث[6] را - که در نتیجه آن، قبیله اوس پیروز شدند- با آب و تاب نقل کرد و در مدتی اندک، آتش اختلاف شعله ور شد ولی با آمدن پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)، این فتنه خاموش شد.
در همین واقعه بود که خداوند این آیه شریفه را نازل فرمودند: «قُلْ یا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ، تَبْغُونَها عِوَجاً وَ أَنْتُمْ شُهَداءُ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ. یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا فَرِیقاً مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتابَ یرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِیمانِكُمْ كافِرِینَ. وَ كَیفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى عَلَیكُمْ آیاتُ اللَّهِ وَ فِیكُمْ رَسُولُه وَ مَنْ یعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِی إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ. (آل عمران، 99- 101)؛ بگو: «اى اهل كتاب! چرا افرادى را كه ایمان آورده اند، از راه خدا بازمى دارید و مى خواهید این راه را كج سازید؟! در حالى كه شما (به درستى این راه) گواه هستید؛ و خداوند از آنچه انجام مى دهید، غافل نیست!». اى كسانى كه ایمان آورده اید! اگر از گروهى از اهل كتاب (كه كارشان نفاق افكنى و شعله ور ساختنِ آتش كینه و عداوت است) اطاعت كنید، شما را پس از ایمان، به كفر باز مى گردانند. و چگونه ممكن است شما كافر شوید، با اینكه (در دامان وحى قرار گرفته اید و) آیات خدا بر شما خوانده مى شود، و پیامبر او در میان شماست؟! (بنا بر این، به خدا تمسّك جویید!) و هر كس به خدا تمسّك جوید، به راهى راست، هدایت شده است.»[7]
قرآن کریم به تفرقه افکنی یهودیان میان قبایل مهاجر و انصار نیز اشاره فرموده است. آنان نزد مسلمانان «انصار» می آمدند و با اظهار خیرخواهی به آنها می گفتند اموال خود را به «مهاجران» ندهید تا تنگدست و بی چیز نگردید(نساء، 37).
3. دشمنی و صف آرایی در مقابل رسول الله (صلیاللهعلیهوآله)
پس از ظهور پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از میان عرب، یهودیان که نمی توانستند ببینند شخصی از نژاد عرب و غیر از قوم بنی اسرائیل به مقام والای نبوت نایل شده است، در کنار مشرکان قریش و منافقان مدینه، به مقابله و دشمنی با اسلام، پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و مسلمانان روی آوردند.[8]
4. جاسوسی به نفع کفار و مخالفین اسلام
یهودیانی نظیر ابو رافع یهودی، در امور مسلمانان تجسّس کرده و در واقع با افشای اسرار نظامی و عملیاتی مسلمانان برای اشراف قریش و مشرکان مکه، در پی نابودی مسلمانان بودند.[9]
پی نوشت:
[1]. ﺟﻮاد علی، اﻟﻤﻔﺼﻞ فی ﺗﺎرﻳﺦ اﻟﻌﺮب ﻗﺒﻞ اﻻﺳﻼم، ﺑﻴﺮوت: داراﻟﻌﻠﻢ ﻟﻠﻤﻼﻳﻴﻦ، ﺑﻐﺪاد: ﻣﻜﺘﺒﺔ اﻟﻨﻬﻀﺔ، 1987م، ج 1، ص 140
[2]. جنگ هاى «فِجار» از حوادث مشهور عهد جاهلیت و دوران قبل از اسلام است. عرب که پیوسته در صحراهای سوزان خود به غارت گرى و جنگ و نزاع اشتغال داشتند؛ تعهد کرده بودند که چهار ماه رجب، ذى القعده، ذى الحجه و محرم دست از جنگ و کشتار بکشند و در بازارهای خود به خرید و فروش، شعر و خطابه بپردازند. با وجود این، چهار بار حرمت احترام ماه هاى حرام شکسته شد و اعمالی انجام گرفت که کار به جنگ کشید. فجار از فجور یعنى اعمال ناشایستى گرفته شده است که در آن ماه هاى محترم به وقوع پیوست.
[3]. ﻋﺰاﻟﺪﻳﻦ اﺑﻦ اﺛﻴﺮ، اﻟﻜﺎﻣﻞ فی اﻟﺘﺎرﻳﺦ، ﺑﻴﺮوت: دارﺻﺎدر، 1358ق/1965م، ج 6، ص 261
[4]. ﻏﻼم حسین زرﮔﺮیﻧﮋاد، ﺗﺎرﻳﺦ ﺻﺪر اﺳﻼم، ﺗﻬﺮان: ﺳﻤﺖ، 1378، ص 120
[5]. جی.آ. ﺑﻮﻳﻞ، ﺗﺎرﻳﺦ اﻳﺮان ﻛﻤﺒﺮﻳﺞ، ﺗﺮﺟﻤﺔ ﺣﺴﻦ اﻧﻮﺷﻪ، ﺗﻬﺮان: اﻣﻴﺮﻛﺒﻴﺮ، 1368، ج 3، ص 714
[6]. جنگ بُعاث، به آخرین نبرد و نزاعی که پیش از اسلام در جنوب شرقی مدینه بین دو قبیله اوس و خزرج روی داد، گفته می شود. بعد از پایان این جنگ بود که زمینه روانی لازم برای نفوذ و انتشار اسلام در یثرب فراهم شد.
[7]. ر.ک: اﺑﻦ ﻫﺸﺎم، اﻟﺴﻴﺮة اﻟﻨﺒﻮﻳﺔ، تحقیق مصطفى السقا و ابراهیم الأبیارى و عبد الحفیظ شلبى، بیروت: دار المعرفة، بى تا، ج 1، ص 557.
[8].سید جعفر شهیدی، تحلیلی از تاریخ اسـلام، تـهران: نهضت زنان مسلمان، ١٣٧٩، ص ٥٦.
[9]. ﻋﺰاﻟﺪﻳﻦ اﺑﻦ اﺛﻴﺮ، اﻟﻜﺎﻣﻞ فی اﻟﺘﺎرﻳﺦ، همان، ج 2، ص 146- 147
افزودن نظر جدید