ترفند جدید استعمار در خصوص مهدویت
کشورهای استعمارگر در راستای سیاست استعماری خویش همواره به دنبال پیداکردن راههایی برای رسوخ در بین مردم و خصوصاً در میان جوامع اسلامی هستند تا با به انحراف کشاندن اذهان و سست نمودن عقیده مردم، ایشان را از داشتن اعتقادات صحیح و راستین خود منحرف نموده تا در نهایت بتوانند آنها را برای مدت طولانی به استثمار بکشانند.
اعتقاد به منجی و آمدن آن در ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی وجود دارد و پیروان این آیینها باورهای اعتقادی خود را در طول زمان استمرار بخشیدهاند و در طول دورانهای مختلف، این اعتقاد مستمر بوده، و استعمارگران که همواره دنبال به استثمار کشیدن ملتها و مردم در جوامع مختلف هستند، از این اعتقاد و باور مذهبی مردم غافل نبوده و برنامههایی را برای بهروهوری خود در این راستا تدارک دیدند.
سوداگران غربی در راستای استحاله فرهنگی و ایجاد تفرقه دینی برای بهدست آوردن سلطه سیاسی و فرهنگی بر کشورهای اسلامی شروع به ساخت فرقهها و جریانات مذهبی نمودند، مانند فرقه ضاله وهابیت در عربستان؛ فرقه بهائیت در ایران؛ قادیانیه در پاکستان و هندوستان.
این فرق انحرافی مشترکاتی نیز دارند، از جمله: پنهانی بودن سرکرده فرقه از دید عموم و ادعاهایی در مورد صعود پلکانی در عقاید.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وجود منجی و اعتقاد به آمدن آن به طرق مختلف و با استفاده از براهین عقلی و نقلی در جای خود ثابت شده است، به طوریکه میتوان گفت تمامی ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی بر آن اعتقاد راسخ دارند و پیروان آیینها باورهای اعتقادی خود را در طول زمان استمرار بخشیدهاند و در طول دورانهای مختلف، این سیر اعتقادی به هیچ وجه گسسته نشد. استعمارگران که همواره دنبال به استثمار کشیدن ملتها و مردم در جوامع مختلف هستند، از این اعتقاد و باور دینی مذهبی مردم نیز غافل نبوده و برنامههایی را برای بهروهوری خود در این راستا تدارک دیدند.
از آنجایی که در خصوص مهدویت، نشانهها و علائم ظهور دارای جذابیت فوق العاده است، این موضوع باعث اقبال و رویکرد عمومی نسبت به مسئله مهدویت شده است، در عین حال همین امر در جهت منفی، زمینه را برای ورود خرافات و مدعیان دروغین مهدویت فراهم آورده تا با تحریف روایات مهدویت اهداف پلید و غیر انسانی خود را دنبال نمایند.
سوداگران غربی در راستای استحاله فرهنگی و ایجاد تفرقه دینی برای بهدست آوردن سلطه سیاسی و فرهنگی بر کشورهای اسلامی شروع به ساخت فرقهها و جریانات مذهبی نمودند. با اندک تحقیق و تفحص در مورد فرقه ضاله وهابیت میتوان به آغاز پیدایش و تاسیس آن در کشور عربستان دست یافت و نحوه به وجود آمدن و اهداف آن را نیز به راحتی دنبال کرد.[1]
البته استعمارگران به همین یک مورد بسنده نکرده و نمونههای دیگری را نیز در طول زمان، مانند: فرقه بهائیت در ایران،[2] قادیانیه در پاکستان و هندوستان بهوجود آوردند و برای هر یک احکام و دستورالعملهایی را به عنوان اختصاصات آن فرقه تدوین کردند که بهعنوان مثال به نمونهای از آن اشاره میکنیم.
در احکام ویژه قادیانیه آوردهاند: در نماز جماعت اقتدا به غیر احمدیه حرام است؛ تزویج دختر احمدیه به غیر احمدیه حرام است؛ اما مرد احمدی میتواند دختر غیر احمدیه را به ازدواج خود در آورد؛ نماز بر جنازه مسلمان غیر احمدی حرام است و پیروان احمدیه درصدی از اموال خود را باید بهعنوان زکات به رهبر خود بپردازند؛ امام خمینی (رحمه الله علیه) در فتوای خود فرمودند: اگر کسی ادعاهای غلام احمد قادیانی مبنی بر ادعای نبوت را بپذیرد، کافر است.»[3]
فرق انحرافی مهدویت مشترکاتی را نیز در بین خود دارند، که از جمله آن میتوان به مواردی همچون پنهانی بودن سرکرده فرقه از دید عموم و ادعاهایی در مورد صعود پلکانی در عقاید را میتوان برشمرد. نمونه موارد فوق را میتوان محمد علی باب شیرازی دانست، که مدعی بیعت با امام زمان بود. در ادامه ایشان ناگهان و به یکباره جانشینی امام زمان را برای خود مصادره نموده و از قائم و منجی بودن خود سخن بهمیان آورد.
پینوشت:
[1]. تبیان، تاریخچه وهابیت،4 آبان 1390
[2]. نقش استعمارگران در ایجاد و حمایت از بهائیت
[3]. امام خمینی، تحریر الوسیله، دار العلم قم، ج1، ص118
افزودن نظر جدید