مبدع نظریه «کفرحاکمان اسلامی»
ابوالاعلی مؤدودی از بزرگترین اندیشمندان سلفی در جامعه اسلامی پاکستان است. او اندیشههای توحیدی مورد نظر سلفیان جهادی را در کتابهای خود مانند اصطلاحات چهارگانه تبیین کرد. او سیاستمداری کارکشته بود. اما به خاطر اندیشههای انحرافی خود در باب توحید ربوبی و توحید در حاکمیت، مقدمات اشتباهات بزرگتر و غیر قابل جبرانی را فراهم کرد.
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ ابو الاعلی مودودی اولین کسی است که مفهوم حاکمیت و در نگاه امروزین، سلفیان جهادی را پیریزی کرد. مودودی با وارد کردن توحید در مفهوم حاکمیت، به حاکمیت دو چهره توحیدی و مشرکانه بخشید.[1] در نظر وی و با معیار عبودیت فقط حکومتی در جامعه، حکومت توحیدی است و در نتیجه حق حاکمیت دارد که زیر مجموعه حاکمیت الله باشد. این یعنی اینکه درباره تمامی حکومتها اصل ناحق بودن آنها است؛ و تنها حکومتی که خداوند تشریع میکند، حق است. این حکومت حکومتی است که به دنبال اجرای احکم الهی است. هیچ انسانی بدون این مبنا حق حاکمیت بر دیگری را ندارد. او اسلام را با اعتقاد عملی به لا اله الا الله تعبیر میکند. این یعنی باید حاکمیت الهی و احکام الهی در جهان ظهور یابد، تا حاکمیت الهی باشد.[2]
این اندیشه بعدها خط خود را در افکار سید قطب پیدا کرد و دیگر بزرگان جهادی بر این مبنا، منهج عملی خود را استوار کردند. نویسنده محترم کتاب سلفیان جهادی، اینگونه منهج عملی سلفیان جهادی را تبیین میکند و میگوید:
«1. از آنجا که قوانین کشورهای مسلمان، قوانین کفار است، باید مسلمانان راستین علیه رهبران خود اعلام جهاد کنند.
2. رهبران کشورهایی که به قوانین اسلام عمل نمیکنند، مرتدند، اگرچه ادعای مسلمانی کنند.
3. همکاری با کافران گناه است و مجازات رهبری که بدین نحو عمل کند، مرگ است.
4. جهاد دائم علیه حکومت کافر عالیترین تعهد و یگانه راه است.
5. مبارزهی مسلحانه یگانه طریق قابلقبول جهاد است.»[3]
جدای از صحت و سقم این اندیشه باید بدانیم که این خط، فکری خطرناک است که در اندیشههای سلفیان جهادی، راه خود را تا پیشرفتهترین عملیاتهای تروریستی باز کرده است. گاهی یک سخن، ولو در ظاهر منطقی باشد، ولی در آینده، تأثیرات منفی بسیاری میگذارد.
پینوشت:
[1]. عبدالغنی عماد، الحرکات الاسلامیة فی الوطن العربی، ج1، ص 90، بیتا، بینا
[2]. سعود المولی، جماعات الاسلامیه و العنف، ص269، بیتا، بینا.
[3]. سید احمد رفعت، النبی المسلح: الرافضون، ص127، بیتا، بینا.
افزودن نظر جدید