انتساب عقائد غلات به شیعه توسط وهابیت
وهابیت با دستاویز قرار دادن عقاید باطل و پوچ غلات و افراد و گروههای غالی در دوران اولیه اسلام و همچنین نسبت دادن آنها به مذهب تشیع، سعی زیادی کردهاند تا شیعه را متهم به غلوّ و عقاید کفرآمیز کنند. لذا با هجمههای وسیع و حملات ناجوانمردانه خود اتهاماتی را به این مذهب وارد کنند، مذهبی که پیرو اهل بیت پیامبرند.
پایگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ عقاید مختلف غالیان در قرون اولیه دین مبین اسلام، دستاویزی را برای دشمنان و مخالفان شیعه پدید آورد. لذا فرقهی ضاله وهابیت که یکی از مهمترین دشمنان مذهب تشیع است، با مطرح کردن عقاید غلات و انتساب آن عقاید باطل و پوچ به شیعه، باعث گردیدند تا این مذهب حقهّ اثنی عشری را مورد هجمه و حملات ناجوانمردانه خود قرار دهند و برای جهان اسلام که مذاهب گوناگون دارند، بهعنوان علامت سؤالی نسبت به این مذهب، در ذهن بهوجود بیاورند که چرا مذهب شیعه با اینکه ادعای حق بودن دارد، نسبت به اصل دین، با اینگونه عقاید باطل و بیاساس آمیخته شده است و از طرف دیگر هم، حتی هیچ انسان عاقلی، پذیرای این خرافات بیاساس نیست، چه برسد به اینکه آن را از قول خداوند و گفتار پیامبر اکرم در استدلالات خودشان بیان بدارند.
در جواب باید بگوییم که این تفکر آنان حاکی از بیاطلاعی آنها نسبت به عقاید خاصه شیعه است و مخالفین تشیع آن را به دروغ و تهمت ناروا به تشیع نسبت دادهاند، خصوصاً فرقهی ضاله وهابیت که اینگونه اتهامات را از اسلاف گذشتهی خود به صورت طوطیوار و سینه به سینه فرا گرفته و در کتب خود تکرار کردهاند، هر چند که جواب قاطع و محکمی را از طرف بزرگان شیعه در ردّ اینگونه اتهامات دریافت کردهاند، اما باز دست بردار نیستند و همان حرفهای نامربوط را تکرار میکنند، منتها با عناوین دیگر و مقداری هم با رنگ و لعاب بیشتر، و این حاکی از جهل و نادانی و تعصّب جاهلیت این فرقهی منفور در جهان اسلام است که از زمان نه چندان دور به همین روش عمل میکرده تا خود را پرچمدار اسلام اصیل در میان دیگر مذاهب اسلامی قلمداد کند.
ما دراین نوشتار مختصر به تعدادی از این عقاید باطل که توسط علمای معاصر وهابیت به تشیع نسبت داده شده، میپردازیم و این در حالی است که حتی عوام الناس شیعه اصلاً اعتقادی به این موارد که وهابیت از آن دم میزند، ندارند؛ چه برسد به بزرگان مذهب تشیع، و فقط فرقهی ضالهی وهابیت با طرح آن خود را رسوای عام و خاص کردهاند.
یکی از نویسندگان وهابی عصر حاضر، شخصی به نام عبدالله علی قمیصی است که در کتاب خود شیعه را بهعنوان – وثنی - یعنی بتپرست معرفی کرده و در مقابل دین اسلام قرار داده است، در این کتاب مطالب فراوانی را بهصورت تهمت و افتراء نسبت به شیعه وارد کرده است و اهل سنت را هشدار جدیّ میدهد که علاوه بر عدم تقریب و همبستگی با ایشان، باید مذهب شیعه را بهعنوان دشمن اصلی مذاهب خود بدانند. این نویسنده وهابی در مبحث غلات اینگونه مینویسد که: گروهی از شیعیان میگویند، واجبات و محرمات، کنایه از اشخاصی هستند – دوست و دشمن - و با این بهانه همهی محرمات را حلال شمردند و واجبات را ترک کردند.[1]
یکی دیگر از وهابیون سلف به نام ابراهیم سلیمان جبهان و از مخالفین سرسخت تاسیس دارالتقریب است. او در مورد ردّ موسسین دارالتقریب اهل سنت مینویسد: «شیعیان اعتقاد دارند که خداوند به جبرئیل فرمان داد که حضرت علی (علیه السلام) را مامور ابلاغ اسلام کند، اما جبرئیل، مخالفت فرمان الهی کرد و وحی را بر پیامبر اکرم فرود آورد و بعد در دنباله مینویسد: بعضی از علمای اهل سنت، برای پوشاندن این سخنان کفرآمیز زندقه، دارالتقریب را در مصر پدید آوردند.»[2]
و همچنین یکی دیگر از همین افراد وهابی در کتاب خود مینویسد: برخی از شیعیان در توجیه حقانیت حضرت علی (علیه السلام) برای خلافت، غلوّ کردند و به او بعضی از صفات مقدس و برخی نیز بعضی از صفات الوهیّت را نسبت دادهاند.[3]
و یک نویسندهی دیگری که فرقهی ضالهی وهابیت از آن پیروی میکنند، در مقدمهی کتاب خود نوشته است که: شیعیان به برتری دادن حضرت علی (علیه السلام) بر دیگران اکتفاء نکردند و به این هم قانع نشدند که علی افضل مردمان و فردی معصوم است، بلکه او را تا حدّ خدایی بالا بردند، به طوریکه برخی از آنان گفتند که علی (علیه السلام) در جزء الهی حلول کرده است، ... اینان قائل به نظریه رجعت و ... هستند.
همچنین بسیاری از عقاید تندرو در میان شیعیان ساختهی دست زندیقان فارسی مانند مزدکیها و مانویها و ... بهویژه یهودیان میباشند، چرا که اصل اعتقاد شیعیان در میان این گروهها یافت میشود.[4]
با توجه به این مطالب گفته شده، بیپایگی این ادعاهای دروغ از طرف اینان نسبت به شیعه روشن میشود، چرا که عقاید شیعه فراتر از آن چیزی است که گروهی بخواهند با اتهامات سست و باطل خود به آن خدشه وارد کنند.
پینوشت:
[1]. الصراع بین الاسلام و الوثنیه، عبدالله علی قمیصی، المطبعه السلفیه، قاهره، مصر، (1356ق)، ج1 ص8.-ع-
[2]. تبدید الظلام و تنبیه النیام، ابراهیم سلیمان جبهان، مکتبه الحرمین، ریاض، عربستان، (1400ق)، ص222.
[3]. تطور المجتمع الاسلامی العربی، مصطفی بن ابراهیم بن دجیلانی(دجیدانی)، مکتبه الحرمین، ریاض، عربستان، ص48.
[4]. التنبیه و الردّ علی اهل الاهواء و البدع، الملطی عسقلانی شافعی، مکتبه المعارف، بیروت، لبنان، تعلیق زاهد کوثری، (1388 ق)، ص30.
افزودن نظر جدید