پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آیا مردم در عصر پیامبر و در دوران صدر اسلام به حدیث تقلین عمل کردند؟ برای پاسخ به این سؤال جا دارد به جهت یادآوری، مقداری در مورد حدیث ثقلین گفتگو کرده و سپس به جواب سؤال مزبور بپردازیم؛ پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) برای بعد از وفات خود توصیه‌ای را به مردم گوشزد کرد، که فلاح و رستگاری ایشان را تضمین می‌کند. ایشان در واقع ثمره خود را در جهت حفظ اسلام و دستاوردهای آن، در کتاب خدا و اهل بیت طاهرینش خلاصه کرده و تمسک به آن را برای اهل ایمان لازم و ضروری دانست.

قال النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا، کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی؛ أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ.[1] میان شما دو چیز سنگین و گران‏‌بها مى‌گذارم، اگر بدان چنگ زنید، هرگز پس از من گمراه نشوید: قرآن و عترت من أهل بیتم، و این دو از هم جدا نشوند تا در كنار حوض بر من درآیند.»

در ادامه سؤالی که در اول متن آمده بود، این پرسش مطرح است که آیا فاطمه (سلام الله علیها) در زمره «عترت» بود یا نه؟ آیا این امانت در زمان پس از پیامبر، به درستی محافظت شد یا نه؟ اگر به عترت پیغمبر استعانت شد و این امانت به درستی محافظت شد، که جای بحث نیست، اما اگر بر خلاف آن اتفاق افتاده است، این پرسش نیز مطرح خواهد بود که چه کسی به خود جرأت داد تا نسبت ایشان هتک حرمت نماید و مایه ضلالت و گمراهی خود گردد؟

جواب تمام این سؤالات را می‌توان در یک حدیث با توجه به نقل آن از کتب اهل سنت بیان نمود: «عمر به خانه علی و فاطمه رسيد و آن‌ها را صدا زد، اما آن‌ها اعتنايی نكردند و از خانه خارج نشدند. عمر هيزم خواست و گفت: سوگند به خدايی كه جان عمر در دست اوست، يا بيرون می‌آييد و يا خانه را با اهلش به آتش می‎كشم. به عمر گفتند: يا اباحفص! فاطمه در اين خانه است. عمر جواب داد: اگر چه فاطمه باشد.»[2] و نیزمقاتل بن عطيه می‌نويسد: «هنگامی‌كه ابوبكر از مردم با تهديد و شمشير و زور بيعت گرفت، عمر، قنفذ و جماعتی را به سوی خانه علی و فاطمه فرستاد و عمر بر خانه فاطمه هيزم جمع كرد و در خانه را آتش زد.»[3]

جای تعجب دارد که چگونه کسی که آتش به درب خانه عترت رسول الله می‌برد را عده‌ای مستحق و لایق جانشینی پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌دانند؟ آیا چنین کسی می‌تواند هدایت‌گر باشد؟ حاشا و کلّا

پی‌نوشت:

[1]. بخاری، صحیح بخاری، باب کتابه العلم من کتاب العلم، بیروت، ۱ج1، ص22
[2]. عمر رضا كحاله، اعلام النساء، چاپ بیروت در قسمت حرف فاء ذیل نام فاطمه/الرياض النضره محب طبري، ج1، ص167، و 341
[3]. ابن قتیبه، الامامه و السياسه، ج1، ص 12