حضور قلب یا عمل به سنّت!
مسئله خاتم بخشی امیرالمومنین علی (ع) یکی از واقعیات انکار ناپذیری است که خداوند در قرآن به آن اشاره نموده و بسیاری از بزرگان و علمای اهل سنت بر این حقیقت اعتراف و اذعان دارند. اما عدهای که این سخن برایشان سخت و گران آمده در یک اقدام شیطنت آمیز این عمل را منافی با حضور قلب دانسته و میخواهند بدین وسیله آن را کم اهمیت جلوه دهند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ خداوند در قرآن مجید به خواندن نماز امر فرموده «أَقِمِ الصَّلاَةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ و َقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا.[أسراء/78] نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكى شب برپادار، و [نيز] نماز صبح را، زيرا نماز صبح همواره [مقرون با] حضور [فرشتگان] است.» و در روایات اسلامی شرایط صحت نماز به تفصیل بیان شده است و علماء و مراجع اسلامی نیز پس از استخراج احکام از منابع آن، احکام مربوطه را در کتب توضیح المسائل آوردهاند. در این میان عرفا و دانشمندان اسلامی شرایط کمال را نیز که مرتبه بالاتری از أدای تکیف را در بر میگیرد را بیان نمودند که از جمله مهمترین آن، حضور قلب و حالت خشوع در نماز است و این است که انسان را به درجات بالا در کسب معارف الهی رهنمون میشود.
بنابراین جای هیچگونه شک و تردیدی وجود ندارد، که مسئله حضور قلب برای هرچه نزدیکتر شدن به معبود کاملاً ضروری است و این عمل برای بزرگان و پیشوایان دینی بیشتر از سایر مردم مورد انتظار است. وهابیت از روی عداوت و کینهای که نسبت به امیرالمومنین علی (علیه السلام) دارند و در نقل کمالات ایشان حداکثر اهمال و کم کاری را میکنند، پس از آنکه در انکار آیه قرآنی مبنی بر خاتم بخشی آن حضرت نتوانستند راه به جایی ببرند، شیطنت جدیدی را اعمال کردند و آن اینکه این جریان حاکی از نداشتن حضور قلب امیرالمومنین (علیه السلام) دانسته و گفتند: ایشان در نماز حواسشان کاملاً به معبود نبوده و بلکه به اطراف معطوف بوده است!
در جواب ایشان سخن بسیار است و بالطبع بیان همه آن در یک مقاله نمیگنجد؛ بنابراین به یکی دو نمونه جواب نقضی بسنده میکنیم:
در صحیحترین کتب روایی که مورد قبول شما است، از ابوهریره روایت شده: «عُقبه روایت میکند پشت سر پیامبر در مدینه نماز عصر را خواندم؛ به محض آنکه پیامبر نماز خود را تمام کرد، از جای برخاست و با عجله از روی سر و گردن مردم، خود را به حجره یکی از زنان خود رساند و دوباره بازگشت و چون مشاهده کرد مردم از این همه عجله متعجب گردیدهاند، فرمود: در منزل اندکی طلا داشتم و چون نخواستم در آنجا بماند، رفته و دستور دادم تا آن را بین خود تقسیم کنند!»[1]
در روایت دیگری که با وضوح بیشتری بر عدم حضور قلب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تصریح دارد، از قول عایشه آمده است: «در حالیکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به سوی قبله به نماز ایستاده بودند، در مقابل حضرت خوابیده بودم؛ وقتی پیامبر سجده میکرد، پاهایم را نیشکون میگرفت و من پاهایم را جمع کرده و تا حضرت برمیخاست، دوباره پاهایم را دراز میکردم.»[2]
حال کسانیکه آن ایرادها را بر امیرمومنان (علیه السلام) میگیرند، باید جواب دهند، نظرشان نسبت به روایات نقل شده در کتب صحیح مورد قبول خودشان، چیست؟ اگر بر فرض محال شیعه بخواهد این روایات را بپذیرد و بنابرآن معتقد باشد امیرالمومنین نیز مانند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عمل کرده، چه جوابی خواهند داشت؟
پینوشت:
[1]. بخاری، صحیح بخاری، بیروت1407، ج1، ص291، ح813
[2]. بخاری، صحیح بخاری، بیروت1407، ج1، ص150، ح375
افزودن نظر جدید