چرا فاطمه (علیها السّلام) پشت در رفت؟

  • 1395/12/02 - 10:42

این روزها در فضاهای مجازی پیروان وهابیت شبهاتی به شیعه وارد می‌کنند. از جمله اینکه می‌گویند: چرا خود علی و یا شخص دیگری از حاضران در خانه علی، برای بازکردن در نرفت؟ که در پاسخ می‌گوییم: بنابر روایات وارده در این موضوع حضرت زهرا، پشت در نرفت؛ بلکه جلوی در ایستاده بود که با دیدن عمر و همراهان او به داخل خانه رفت و در را بست.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهاتی که این روزها در فضاهای مجازی پیروان وهابیت به شیعه وارد می‌کنند، این شبهه می‌باشد که چگونه می‌توان باور داشت، با وجود آن‌که حضرت علی - کرّم الله وجهه - در منزل حضور داشته، همسر او فاطمه - رضی الله عنها - پشت درب خانه رود، تا چنان اتفاقاتی رخ دهد؟! چرا خود علی - کرّم الله وجهه - و یا شخص دیگری از حاضران در خانه، برای بازکردن در نرفت؟ آیا اساساً معقول به‌نظر می‌رسد، با توجه به حضور نامحرمان در پشت درب خانه، علی همسرش زهرا را برای بازکردن در بفرستد؟

در پاسخ می‌گوییم: اولاً: مَثُل این شبهه‌انگیزان، مَثَل کاسه داغ‌تر از آش است.
مسلمانانی که می‌خواهند به خدا و رسولش درس غیرت بدهند. از آن‌ها می‌پرسیم: کجا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند زن نباید پشت در خانه بیاید؟ کدامین آیه از قرآن یا روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به شما فرمود که فقط مردان باید در خانه را بگشایند؟ این همان رگ تعصبی است، که گاهی بر اساس مصلحتی بر می‌آید و گاه  مصلحتی دیگر آن را فرو می‌نشاند. چرا که با نگاهی به روش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در موضوع مورد بحث، بهترین پاسخ برای شبهه‌افکنان به‌دست می‌آید؛ موارد گوناگونی در کتاب‌های شیعه و سنّی وجود دارد، که آن حضرت به همسرانش اجازه داده تا درب خانه را به روی نامحرمان بگشایند: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از خانه زینب، دختر جحش بیرون آمد و وارد خانه امّ‌سلمه شد؛ چون آن روز، نوبت آمدن آن حضرت به خانه وی بود، مدتی نگذشت علی (علیه السّلام) آهسته دقّ الباب کرد، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیدار شد، ام‌سلمه پاسخ نداد، حضرت فرمود: «بلند شو و در را باز کن...»[1]

ثانیاً: آن‌چه که از برخی روایات استفاده می‌شود این است که حضرت فاطمه (علیها السّلام) نزدیک در ورودی نشسته بود و با دیدن عمر و همراهانش در را به روی آن‌ها بست. مرحوم عیاشی در تفسیر[2]، شیخ مفید در الإختصاص و ... نوشته‌اند: «راوی گوید: عمر گفت: برخیزید تا پیش او (علی) برویم، پس ابوبکر، عمر، عثمان، خالد بن ولید، مغیرة بن شعبة، ابوعبیده جراح، سالم مولی ابوحذیفة، قنفذ و من به همراه او راه افتادیم، چون نزدیک خانه رسیدیم، فاطمه آنان را دید، لذا در را بست و ایشان طبق نص صریح قرآن «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ‌ بُیُوتِکُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِکُمْ خَیْرٌ‌ لَّکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُ‌ونَ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فِیهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى یُؤْذَنَ لَکُمْ وَإِن قِیلَ لَکُمُ ارْ‌جِعُوا فَارْ‌جِعُوا هُوَ أَزْکَى لَکُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیم.[نور/28-29] ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، در خانه‌هایی غیر از خانه خود وارد نشوید، تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید؛ این برای شما بهتر است شاید متذکّر شوید، و اگر کسی را در آن نیافتید، وارد نشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد «بازگردید»، بازگردید. این برای شما پاکیزه‌تر است و خداوند به آن‌چه انجام می‌دهید، آگاه است.» شک نداشت که بدون اجازه وارد نخواهند شد، عمر در را كه از شاخه‌های خرما ساخته شده بود، با لگد شکست، سپس وارد خانه شدند و علی را بیرون آوردند، در حالی‌که به خاطر این پیروزی الله اکبر می‌گفتند.»[3]

بنابراین حضرت زهرا، پشت در نرفت؛ بلکه جلوی در ایستاده بود که با دیدن عمر و همراهان او به داخل خانه رفت و در را بست؛ از طرفی حتی اگر این مطلب صحت نیز داشته باشد و حضرت پشت در رفته باشد، به دلیل این‌که عین همین قضیه برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پیش آمده و آن حضرت به همسران خود دستور داده‌اند که در را باز نمایند، این اشکال دفع می‌شود.

پی‌نوشت:

[1]. عن علقمة عن عبد الله قال خرج رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) من بيت زينب بنت جحش وأتي بيت أم سلمة فكان يومها من رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فلم يلبث أن جاء علي فدق الباب دقا خفيفا فانتبه النبي (صلی الله علیه و آله و سلم) للدق وأنكرته أم سلمة فقال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)  قومي فافتحي له.  تاریخ مدینة دمشق، إبن عساکر، دارالفکر، بیروت، ج 42، ص 47.
[2]. قال: قال عمر قوموا بنا إليه فقام أبو بكر وعمر وعثمان وخالد بن الوليد و المغيرة بن شعبة وأبو عبيدة بن الجراح وسالم مولى أبي حذيفة وقنفذ وقمت معهم فلما انتهينا إلى الباب فرأتهم فاطمة صلوات الله عليها أغلقت الباب في وجوههم وهي لا تشك أن لا يدخل عليها إلا باذنها، فضرب عمر الباب برجله فكسره، وكان من سعف، ثم دخلوا فأخرجوا عليا (عليه السلام) ملببا... . تفسیر عیاشی، أبی نضر محمد بن مسعود بن عیاش السلمی، المکتبة العلمیة الإسلامیة، تهران، ج 2، ص 67.
[3]. قال: قال عمر قوموا بنا إليه فقام أبو بكر وعمر وعثمان وخالد بن الوليد و المغيرة بن شعبة وأبو عبيدة بن الجراح وسالم مولى أبي حذيفة وقنفذ وقمت معهم فلما انتهينا إلى الباب فرأتهم فاطمة صلوات الله عليها أغلقت الباب في وجوههم وهي لا تشك أن لا يدخل عليها إلا باذنها، فضرب عمر الباب برجله فكسره، وكان من سعف، ثم دخلوا فأخرجوا عليا (عليه السلام) ملببا... . الاختصاص، شیخ مفید، دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت، ص 186.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.