قفاری وسریال اشکالات نسنجیده به شیعیان
قفاری از شخصیتهای وهابی است که با ظاهری علمی،کتابهای مختلف در جهت تئوریزه کردن دیدگاه وهابیت از شیعیان در جهان اسلام نگاشته است. او البته در این کاراز هر دلیل و بهانه و اشکالی که بتواند در جهت خدشه به مبانی شیعیان کمک کند استفاده میکند، حتی اگر در این امر به اشکالات واهی و ادلهای ظاهری و عام پسند استناد کرده باشد.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قفاری که به دشمنی با شیعیان در محورهای اعتقادی معروف است، در اشکال تراشی نسنجیده به تبرک و شفاخواهی شیعیان به تربت کربلاء استشهاد کرده و آن را مایه شرک شیعیان میداند.
استناد به آیه شریفه
او با استناد به آیه شریفه «وَ إِنْ يَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ.[انعام/17] اگر خدا به تو گزندى برساند، کسى جز او برطرف کننده آن نیست.» مینویسد :«تقول الشيعة - مخالفة بذلك النقل والعقل، والطب والحكمة بأن تربة الحسين هي الكفيلة لشفاء الأدواء والأسقام بشتى أنواعها وأشكالها، وكأنهم بهذا اعتقدوا فيما لا ينفع بالحس والمشاهدة، وبالطبع والعقل، اعتقدوا فيه النفع، وزعموا أن الشفاء يتحقق من تراب قبر لا من رب الأرباب، مخالفين بذلك قول الله.[1] شیعیان با مخالفت عقل، نقل، پزشکی و حکمت میگویند که خاک و تربت حسین، برای هر دردی شفا میباشد، مثل اینکه شیعه معتقد است که حس و مشاهده، تجربه، عقل و طبیعت هیچ ارزشی ندارند و همه تعطیل شدهاند، آنها گمان میکنند که شفا از خاک قبر تحقق پیدا میکند نه از خداوند متعال؛ اعتقاد آنها مخالف با قرآن است، چرا که خداوند میفرماید: اگر خداوند زيانی به تو برساند، هيچكس جز او نمیتواند آن را برطرف گرداند...»
در مباحث معرفتی پاسخ ساده و اولیه این اشکالات این است که بهترین دلیل بر درستی و حقیقی بودن یک امر وقوع آن پدیده است.
(ادل دلیل علی الشی وقوعه):
وقتی یک اتفاقی به مرات اتفاق افتاده است، چگونه میتوان آن را انکار کرد. وقتی تربت کربلا باعث شفاء صدها بیمار بوده است، چگونه ما منکر این واقعیت شویم. البته این تربت به خودی خود باعث شفاء نیست و تمام این اتفاقات باذن الله است. همانطور که حضرت عیسی بیماران را بهاذن خداوند شفاء میداد، «أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتي بِإِذْنِ اللَّهِ.[آل عمران /49] کور مادر زاد و کسى را که دچار پیسى است، بهبودى مى بخشم، و به اذن خدا مردگان را زنده مىکنم.»
این موضوعی است که بزرگان اهل سنت نیز آن را قبول دارند. به تجربه برای همه ثابت شده است. ابومحمد خلدی (از شیوخ و ائمه اهل سنت) میگوید: «كَانَ فِيَّ جَرَبٌ عَظِيمٌ كَثِيرٌ، قَالَ: فَمَسَحْتُ بِتُرَابِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ، قَالَ: فَغَفَوْتُ فَانْتَبَهْتُ، وَلَيْسَ عَلَيَّ مِنْهُ شَيْءٌ.[2] نوعی بیماری پوستی شدیدی داشتم، پس تربت قبر حسین (علیه السلام) را بر آن کشیدم، و بعد خوابیدم، وقتی بیدار شدم، اثری از آن بیماری در من نبود.»
جواب حلی و نهایی به این اشکال این است که وهابیت همیشه بر اساس ظاهربینی، دیگران را متهم میکند، در حالیکه حتی یک شیعه، به الوهیت امام حسین ( علیه السلام) و یا استقلال خاک کربلاء در شفاء بدون اراده الهی اعتقاد ندارد.
پینوشت:
[1]. قفاري، ناصر بن عبد الله، أصول مذهب الشيعة الإمامية الإثني عشرية - عرض ونقد، 2 ؛ 489، چاپ اول، 1414ه.
[2]. سلفی اصبهانی، احمد بن محمد، الطیوریات، ج۳، ص۹۱۲، نشر مكتبة أضواء السلف، الرياض، چاپ اول، 1425 هـ - 2004 م
افزودن نظر جدید