جهاد در افغانستان یک استراتژی سیاسی نه یک تکلیف دینی!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شوروی در سال 1979 به افغانستان حمله کرد. عربهای زیادی از کشورهای عربی و عربستان عازم جبههی افغانستان شدند. مجاهدین یا افغان عربها،[1] حمایت از کشور اسلامی افغانستان را در مقابل یک کشور کافر (شوروی) وظیفه خود میدانستند.[2] در این زمان بن لادن، رهبری مجاهدین را برعهده داشت. حکومت سعودی این زمان را یک فرصت طلایی میدانست، تا ضمن دور کردن جهادیون تکفیری از کشور، وجه بین المللی خود در میان اعراب را نیز باز یابد. در این زمان شیوخ و مفتیان سعودی چون بن باز و بن عثیمین به کمک حکومت شتافتند و فتوای جهاد صادر کردند. بن باز در مصاحبهای گفت: «خداوند کریم را شاکریم، که به ما اجازه داد، تا فتوای جهاد علیه دشمنان دین در افغانستان را صادر کنیم. بر تمام مسلمانان واجب است که از جهاد در افغانستان حمایت کنند. جهاد در افغانستان برای همه مسلمانان افغانستان واجب عینی و برای مسلمانان دیگر کشورها واجب کفایی است.»[3] بر اساس این فتوا، بن لادن و جهادیون معروفی چون عبدالله عزام فلسطینی، مؤمنان حقیقی بودند که با کمونیستهای کافر میجنگیدند و فریضه جهاد دفاعی را اجرا کرده بودند.
حکومت سعودی در مدت 10 سال (1980-1990) از جهادیونی که به افغانستان اعزام میشدند، حمایت میکرد و حتی بلیط رایگان هواپیما در اختیار جهادیون قرار میداد. طبق آمار بهدست آمده، عربستان سعودی حدود چهار میلیارد دلار بهصورت رسمی به جهادیون افغانستان کمک کرد.[4] در مورد تعداد دقیق سعودیهایی که بهعنوان رزمنده در جنگ افغان شرکت کرده بودند، اسناد آماری دقیقی در دسترس نیست، اما رقم 30 هزار نفر را ذکر شده است.[5]
با بیرون راندن سپاهیان شوروی در افغانستان در سال 1989 دروازه جهاد در این کشور بهروی سعودیها و دیگر اعراب بسته شد. جنگجویان سعودی و رهبرانشان به خانه بازگشتند.[6] در ابتدا با آنان مانند قهرمانانی بزرگ رفتار میشد. اما این استقبال بسیار کوتاه بود و طولی نکشید که جهادیون و رهبرشان «بن لادن» منفور حکومت قرار گرفتند. در سال 1990 صدام حسین به کویت حمله کرد، اسامه بن لادن نیروهای جهادیش را برای آزادسازی کویت و جنگ با صدام حسین آماده کرد؛ اما رژیم سعودی پیشنهاد بنلادن را رد کرد و بهجای کمک از نیروهای جهادی، از آمریکای کافر کمک گرفت. اختلاف بن لادن و سربازانش با حکومت سعودی به حدی رسید، که آنان مجبور شدند، از عربستان به سودان بروند. از این پس، بن لادن که به شیخ جهاد معروف بود و جهادیونی که مورد حمایت حکومت سعودی بودند، به عنصری نامطلوب تبدیل شدند و به «الفئه الضاله» یا گروه گمراه معروف شدند.[7]
از اینجا میتوان نتیجه گرفت که حکومت سعودی و شیوخ وهابی آن، بهدنبال آموزههای اسلامی و فراگیر شدن احکام الهی نیستند؛ بلکه آنان از دین به مثابه ابزاری برای پیشبرد منافعشان استفاده میکنند. آنان زمانی به بن لادن لقب شیخ جهاد دادند و زمانی او را گمراه و یاغی خطاب کردند. مضاوی رشید یک فعال سیاسی عربستانی است که در این رابطه به زیبایی میگوید: جهاد در افغانستان از سوی حکومت سعودی، یک استراتژی سیاسی بود، نه یک تکلیف دینی![8]
پینوشت:
[1]. افغان عربها به کسانی اطلاق میشود که از کشورهای عربی برای جهاد علیه شوروی به افغانستان میرفتند و در کنار افغانها علیه شوروی به مبارزه میپرداختند.
[2]. شکل گیری جریان القاعده.
[3]. مضاوی الرشید، عربستان سعودی و جریان های اسلامی جدید، ترجمه: رضا نجف زاده، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، 1393،ص194
[4]. همان، ص195.
[5]. همان، ص197.
[6]. کمیل الطویل، القاعده و خواهرانش، ترجمه: محمد علی پوشی، موسسه مطالعات اندیشه سازان نور، تهران، 1391، ص19.
[7]. مضاوی الرشید، عربستان سعودی و جریان های اسلامی جدید، ترجمه: رضا نجف زاده، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، 1393،ص205.
[8]. همان، ص195.
نویسنده: مجتبی محیطی
افزودن نظر جدید