حزب التحریر تناقضی بی پایان
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ یکی از مبانی که سلفیان بر آن تأکید دارند، عدم مشروعیت ساختارهای سیاسی است. ایشان گروههای اسلامی را از اعتنا و یا پذیرش ساختارهای مانند پارلمان، دموکراسی، حزب، تحزب گرایی، ائتلاف و غیره منع میکنند و اینها را الگوهایی غربی برای جوامع اسلامی بهحساب میآورند. بدون اینکه بخواهیم این ساختارها را پذیرفته شده بدانیم، میتوانیم این اندیشه را نقد و آن را رد نماییم.
این جریان که نام خود را حزب التحریر نهاده است، جریانی ایدئولوژیک است که به استناد قرآن و روایات و سیرهی خلفا، به اشاعهی آموزههای خویش میپردازد. بنیانگذار این حزب، نبهانی است. اندیشههای وی بسیار متأثر از سید قطب بوده است.[1] این شخصیت با اندیشههای سلفیگرایانه خود با آموزههای جدید به مقابله پرداخته است. مقابلهای که در این جریان به اشکال سیاسی و دستاوردهای سیاسی بشری در افتاده است.
اما این روند به اصطلاح سنتگرایانه و اسلامگرایانه در برخی موارد با تناقضات جدی روبرو شده است. همین حزب در ترویج افکار خود، علاوه بر نامگذاری خود به حزب و شرکت در ساختارهای سیاسی جامعههای اسلامی و تن دادن به این ساختارهای به اصطلاح کافرانه، در موارد بیشماری حتی به تبعیت از دستاوردهای جدید غیر بشری غرب روی آورده و آن را مباح میداند.
خواجه بشیر احمد انصاری، در مقالهای اینگونه عنوان کرده است: «فسادی که در دربار خلفای اسلامی دیده شده، بسیار فراتر از فسادی است که در جوامع دموکراتیک غربی وجود دارد. فساد نه محصول دموکراسی است، نه محصول خلافت اسلامی؛ بلکه این استبداد و فقدان نظارت بر حکام است، که فساد میآفریند. هر روشی که بتواند این نظارت را تضمین کند، به کاهش فساد کمک خواهد کرد.»[2]
وی به تناقض دیگری اشاره کرده و میگوید: «حزب التحریر معتقد است، هر آنچه در شریعت، نص صریح در ممنوعیت آن وجود نداشته باشد، مباح است و بر این اساس أخذ اندیشههای مرتبط با علم و صنعت و خلاقیت از ملل دیگر، جز موارد استثنا که در شریعت نهی شده، جایز است و با این وصف میتوان ساخت سلاحهای کشتار جمعی از هر نوع، حتی سلاحهای اتمی و شیمیایی را فرا گرفت، آنها را تولید کرد و بهکار برد. آنها با این توجیه که چون این حوزه مرتبط با اعمال انسانی نیست و جزء امور عام و مجازی است، گفتهاند که میتوان در این مورد از دنیای غرب تقلید کرد، غافل از اینکه روی دیگر سکه جواز ساخت اینگونه سلاحها، تجویز، استفاده و بهکارگیری آنهاست که بدون شک مربوط به اعمال حقیقی انسان است و بر اساس روش حزب التحریر باید در این حوزه به منابع مبتنی بر وحی، یعنی قرآن و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اجماع صحابه، رجوع کرد. در فرهنگ قرآنی کشتن یک انسان بیگناه، کشتن همه انسانیت دانسته شده است، پس با رجوع به قرآن و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) نمیتوان جواز تولید و بهکارگیری سلاحهایی را نتیجه گرفت که بدون شک انسانهای بیگناهی را به کام مرگ خواهد کشاند.»[3]
این تناقضات نشان از بیاساس بودن منهج عملی این گروه دارد.
پینوشت:
[1]. حسن حضرتی و عبدالواحد قادری، «اندیشه سیاسی حزب التحریر»
[2]. خواجه بشیر احمد انصاری، «نیم نگاهی به حزب التحریر»، در سایت ماندگارروزنامه صبح افغانستان، شماره 1942
[3]. خواجه بشیر احمد انصاری، «نیم نگاهی به حزب التحریر»، در سایت ماندگارروزنامه صبح افغانستان، شماره 1942
افزودن نظر جدید