شبهه شستن پا، در وضوی حضرت علی(ع) از کتب شیعه
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ وهابیت در کتب معتبر شیعه، به وضوی حضرت علی (علیه السلام) استناد میکنند، که حضرت هنگام وضو، پاهایش را شست و مسح نکرد.[1] و میگویند براین اساس، شستن پا در وضو در کتب شیعه آمده است و شیعیان به آن عمل نمیکنند و مسح میکنند.
و اما پاسخ اول: اینکه اگر کمی به حدیث استناد شده دقت کنیم، متوجه میشویم که این حدیث مشکل دارد، و بهخاطر حل آن نقل شده است؛ چون این حدیث در باب «وجوب مسح بر پاها» ذکر شده، در حالیکه این حدیث مشکل دار، «شستن پا» را بیان کرده. پس قطعاً این حدیث، نیاز به بررسی دارد، که به آن اشاره میکنیم.
پاسخ دوم: خود مولف در ادامه حدیث فرموده است: این حدیث موافق عامه (اهل سنت) و در مورد تقیه وارد شده، چرا که در مذهب شیعه شکی نیست، که بر پا باید مسح شود. در ادامه شیخ طوسی، راویان این روایت را عامی و زیدی دانستهاند و فرمودهاند به روایاتی که تنها از طریق ایشان بهدست ما برسد، عمل نمیشود؛ روایت مورد بحث را نیز تنها همین افراد نقل کردهاند و کسی دیگر نقل نکرده است.[2]
پاسخ سوم: اینکه وقتی این حدیث مذکور را در کنار احادیث دیگر قرار دهیم، اصلاً قابل مقایسه نیست؛ چون روایات مسح متواترند و این روایت توانایی مقابله، با آنها را ندارد. چون مخالف اعتقاد شیعه و روایات متواتری است که مسح پاها را واجب شمرده و شستن آن را جایز نمیدانند. از واجبات وضو، مسح نمودن پاها است که دلیل آن در نزد امامیه، اجماع محصل و منقول میباشد؛ بلکه بالاتر از آن، مسح نمودن از ضروریات مذهب شیعه است.
پاسخ چهارم: از لحاظ سند، در بین راویان این حدیث، مجهول و ضعیف است، مانند «حسین بن علوان» که عامی مذهب است و همچنین «عمرو بن خالد» که بعضی گفتند از بزرگان زیدیه است و بعضی گفتند بتری[3] مذهب است و هیچ توثیقی از وی در کتب رجالی شیعه درباره او یافت نمیشود.[4]
پس در نتیجه باید گفت که نمیتوان با استناد به يك حديث در موضوعی نظر داد بلكه بايد مجموع روايات و کتب را ديد و از نظر سند، دلالت، و مضمون را بررسی كرد و نظر داد. خواننده عزیز و بصیر! شما را دعوت میکنم به مطالعه لینکهای زیر تا مشخص شود، که آیا مسح پا واجب است یا شستن پا.[5]
پینوشت:
[1]. طوسى، محمدبنالحسن، الإستبصارفيما اختلف من الأخبار، محقق / مصحح: خرسان، حسن الموسوى،دار الكتب الإسلامية،تهران،1390ق،ج1،ح8،ص66 «غَسَلْتُ قَدَمَيَّ فَقَالَ لِي يَا عَلِيُّ خَلِّلْ مَا بَيْنَ الْأَصَابِعِ لَا تُخَلَّلْ بِالنَّارِ»
تهذيب الأحكام( تحقيق خرسان)، طوسى، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: خرسان، حسن الموسوى، دار الكتب الإسلاميه، تهران،1407ق،ج1،ح 97،ص93 «فَأَمَّا مَا رَوَاهُ- مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُنَبِّهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ: جَلَسْتُ أَتَوَضَّأُ وَ أَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص حِينَ ابْتَدَأْتُ فِي الْوُضُوءِ فَقَالَ لِي تَمَضْمَضْ وَ اسْتَنْشِقْ وَ اسْتَنَّ ثُمَّ غَسَلْتُ وَجْهِي ثَلَاثاً فَقَالَ قَدْ يُجْزِيكَ مِنْ ذَلِكَ الْمَرَّتَانِ قَالَ فَغَسَلْتُ ذِرَاعَيَّ وَ مَسَحْتُ بِرَأْسِي مَرَّتَيْنِ فَقَالَ قَدْ يُجْزِيكَ مِنْ ذَلِكَ الْمَرَّةُ وَ غَسَلْتُ قَدَمَيَّ فَقَالَ لِي يَا عَلِيُّ خَلِّلْ مَا بَيْنَ الْأَصَابِعِ لَا تُخَلَّلْ بِالنَّارِ»
[2]. طوسى، محمد بن الحسن، الإستبصار فيما اختلف من الأخبار، محقق / مصحح: خرسان، حسن الموسوى،دار الكتب الإسلامية،تهران،1390ق،ج1،ح8،ص66« فَهَذَا خَبَرٌ مُوَافِقٌ لِلْعَامَّةِ وَ قَدْ وَرَدَ مَوْرِدَ التَّقِيَّةِ لِأَنَّ الْمَعْلُومَ الَّذِي لَا يَتَخَالَجُ فِيهِ الشَّكُّ مِنْ مَذَاهِبِ أَئِمَّتِنَا ع الْقَوْلُ بِالْمَسْحِ عَلَى الرِّجْلَيْنِ وَ ذَلِكَ أَشْهَرُ مِنْ أَنْ يَدْخُلَ فِيهِ شَكٌّ أَوِ ارْتِيَابٌ بَيَّنَ ذَلِكَ أَنَّ رُوَاةَ هَذَا الْخَبَرِ كُلَّهُمْ عَامَّةٌ وَ رِجَالُ الزَّيْدِيَّةِ وَ مَا يَخْتَصُّونَ بِرِوَايَتِهِ لَا يُعْمَلُ بِهِ عَلَى مَا بُيِّنَ فِي غَيْرِ مَوْضِعٍ.»
شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، مؤسسة آل البيت عليهم السلام،قم،1409ق،ج1،ص422« قَالَ الشَّيْخُ هَذَا هُوَ مُوَافِقٌ لِلْعَامَّةِ وَ قَدْ وَرَدَ مَوْرِدَ التَّقِيَّةِ وَ رُوَاتُهُ كُلُّهُمْ عَامَّةٌ وَ زَيْدِيَّةٌ وَ الْمَعْلُومُ مِنْ مَذَاهِبِ أَئِمَّتِنَا ع الْقَوْلُ بِالْمَسْحِ أَقُولُ: وَ قَدْ تَوَاتَرَ ذَلِكَ كَمَا فِي أَحَادِيثِ كَيْفِيَّةِ الْوُضُوءِ وَ غَيْرِهَا وَ هَذَا يَحْتَمِلُ النَّسْخَ وَ يَكُونُ نَقْلُهُ لِلتَّقِيَّةِ وَ يَحْتَمِلُ كَوْنَ الْغَسْلِ لِلتَّنْظِيفِ لَا مِنَ الْوُضُوءِ.»
[3]. بتریّه از انشعابات فرقۀ زیدیّه است به پیروان «حسن بن صالح و کثیر نوّاء» گفته می شود.در کلمات فقها بتریّه از فرقههاى شیعه شمرده نشده است.آنان بعد از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله، حضرت علی علیه السّلام را براى پیشوایى افضل و اولى از ديگران مىدانند؛ لیکن معتقدند آن حضرت خلافت را به ابوبکر و عمر واگذار کرده است. ازاینرو، بیعت مردم با آن دو را خطا نمىدانند. از سوى دیگر، رهبرى امیرمومنان علیه السّلام را تنها از زمان بیعت مردم با آن حضرت قبول دارند.بتریّه نسبت به عثمان توقّف نموده، حکم به ایمان یا کفر وى نکردهاند. آنان منکر رجعت نیز هستند.
[4]. محمد بن حسن بن شهیدثانى، إستقصاء الاعتبار في شرح الإستبصار، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،قم، 1419ق،ج1،ص434« أمّا الحسين بن علوان: فقد قيل: إنّه عاميٌ. و عمرو بن خالد: قال الكشيّ في رواية: إنّه من كبار الزيديّة. و أمّا الشيخ فإنّه في رجال الباقر عليه السلام قال: إنّه بتريّ، و أتى به بغير واو، و ذكر النجاشي: أنّه يروي عن زيد، و من هنا يعلم شخصه و إلّا ففي الرجال غيره ثقة»
[5]. پیامبر اکرم در وضو پاهای خویش را مسح می کردند یا می شستند؟
وقتی وهابیت و اهل سنت به صحت وضوی شیعه اعتراف میکنند
تهیه وتنظیم : مصطفی پورصدوقی
افزودن نظر جدید