خوار شمردن جهنم در آثار صوفیان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تمام انسانها بعد از مرگ بنا بر اعمالی که در این دنیا از آنها سر زده یا از نعمات بهشتی بهره میبرند و یا از عذاب جهنم ناله میکنند. و این از عدل خداوند است که انسانهای نیک و پرهیزکار را داخل بهشت کرده و انسانهای ظالم و مشرک و منافق را به جهنم سوزان روان کرده تا به سزای اعمال خود برسند. این عذاب شدن و در آتش دوزخ سوختن، منافات با رأفت و مهربانی حقتعالی ندارد، بلکه عین عدالت است.
این در حالی است که بعضی از سران صوفیه دایهی مهربانتر از مادر شده و سخنانی در اینباره گفتهاند که کاملا با آیات قرآن و روایات تناقض دارد. چنانچه بایزید از سران صوفیه، که مریدان وی به او لقب سلطان العارفین دادهاند، آرزوی برپایی قیامت میکند تا دوزخ با دیدن او به مردم کاری نداشته باشد. «دلم میخواهد زودتر قیامت برپا شود تا خیمهی خود را برطرف دوزخ زنم که چون دوزخ مرا بیند پست شود و به این وسیله راحتی مردم را فراهم کرده باشم.»[1]
از مرحوم ابن ابی عقیل که از علمای معروف شیعه است نقل شده که چون این سخن را برای او نقل کردند گفت: «کسی که این طور آتش دوزخ را پست شمرد، معلوم است اساساً به آن ایمان ندارد».[2]
همچنین در جای دیگر وقتی حاتم اصمّ به مریدانش گفت: هر که از شما روز قیامت اهل دوزخ راشفیع نشود، او از مریدان من نَبُوَد، که بایزید با شنیدن این سخن گفت : «مرید من کسی است که در کنار دوزخ بایستد و دست کسانی که اهل آن باشند را بگیرد و به بهشت بفرستد و خود در جای آنها قرار بگیرد.»[3]
يحيی معاذ رازی نيز میگويد : «اگر خدای تعالی روز قيامت گويد كه چه چيز خواهی؟ گويم خداوندا آن خواهم كه مرا به قعر دوزخ فرستی و بفرمايی از بهر من سراپرده های آتشين بزنند و در آن سراپرده تختی آتشين بنهد تا چون ما در قعر دوزخ بر سر مملكت نشينيم دستوری فرمايی تا يك نفس بزنيم از آن آتش كه در سرّ من وديعت نهاده تا مالك را و خزنه دوزخ را با دوزخ، جمله را به يكبار به كتم عدم برم ، و اگر اين حكايت را از نصّ مستندات خواهی خبر «يا مُومِن فَاِنَّ نورَكَ اَطفَاَ لَهَبی »تمام است.»[4]
با توجه به آیات و روایات، نور مومن، هر آتش جهنّمی را خاموش نمیكند، مگر کسی که گناه اندك داشته باشد، که در این صورت نور مؤمن، آتش را خاموش کرده و میتواند با شفاعت شافعين از جمله شفاعت ائمهی معصومین (علیهمالسلام) از جهنّم بيرون بيايد. آيات قرآن صريحاً دلالت دارد كه در روز قيامت گروهی، در دوزخ مخلّد هستند و هرگز از آن رهايی پيدا نمیكنند، مگر با شفاعت عدهای که با اذن الهی باشد نه اینکه به اختیار خودشان باشد. در ضمن این حدیث دلالت دارد بر اینکه نجات و رهایی افراد گنهکار به نور مؤمن با شرایط خاصی اتفاق میافتد و هرگز بر عدم و برچیدهشدن جهنم با نفس مؤمن دلالت نمیکند.
یکی از آیاتی که عذاب همیشگی را برای گنهکاران و منافقین و کفار ثابت میکند و لعنت خدا را به همراه دارد و هيچگاه دوزخ، از ترس با يزيد و امثال او نابود و نيست نمیشود آیهی ذیل است که: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْکُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَ خالِدینَ فیها هِیَ حَسْبُهُمْ وَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقیمٌ [توبه/68] خداوند به مردان و زنان منافق و کفّار، وعده آتش دوزخ داده که جاودانه در آن خواهند ماند، همان برای آنها کافی است و خدا آنها را از رحمت خود دور ساخته و عذاب همیشگی برای آنهاست.»
با توجه به اینکه این افراد از بزرگان صوفیه و جزو اقطاب هستند، میتوان گفت یا با عقل کامل این سخنان را گفتهاند که در این صورت، علم و آگاهی آنان نسبت به معاد، خصوصا دوزخ و عذاب در آن، ناقص بوده که این چنین اظهار نظر کردهاند، و یا علم و آگاهی کافی در این مورد داشتهاند، اما این سخنان را به سبب کرامتتراشی و فریب مردم برای جذب آنان به خود، ذکر کردهاند و یا واقعا حالت جنون و دیوانگی به آنان دست داده که سخنان نامربوط و کذب از خود گفتهاند.
پینوشت:
[1]. عطار نیشابوری، تذکرة الاولیاء، به تصحیح محمد استعلامی، تهران، نشر زوار،چاپ 23، 1391، ص157.
[2]. مکارم شیرازی، ناصر ،جلوه ی حق، قم، نشر مدرسه الامام علی بن ابیطالب)ع(،1381ش، ص 165.
[3]. عطار نیشابوری، تذکرة الاولیاء، به تصحیح محمد استعلامی، تهران، نشر زوار،چاپ 23، 1391، ص157.
[4]. همان ص 317.
افزودن نظر جدید