نکوهش یزید توسط پیامبر در منابع اهل سنت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از اقدامات معاویه در راستای تحکیم و تثبیت پایههای حکومتش این بود که سلسله اموی را بهصورت موروثی برنامهریزی کند، تا با این روش هم فرزندش را ولیعهد خود کند و هم بتواند با استمرار این تفکر، بهصورت خودکار با دین اسلام به مبارزه برخیزد، لذا از آغاز به خلافت رسیدن غاصبانه خود به آن میاندیشید و این تفکر او ناشی از وصیت ابوسفیان بود؛ او در اوایل خلافت عثمان به خاندان بنیامیه، سفارش کرد که خلافت را در بین خود مانند گوی بچرخانید و موروثی کنید، حتی با سپردن آن به دست کودکان بنیامیه؛ هر چند که معاویه، بهخوبی میدانست که این کار با مشکلات فراوانی مواجه خواهد شد، از جمله شخصیت منفی و لاابالی فرزندش یزید که در فسق و فجور، شهره عام و خاص بود و از طرف دیگر صحابه و یاران پیامبر هنوز زنده بودند و روش و منش آن حضرت را به یاد داشتند و به سادگی پذیرای چنین شخص بیدینی بهعنوان خلیفه مسلمانان نبودند. لذا چارهای ندید، جز اینکه سکوت کند و انتظار بکشد تا موانعی مانند امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) و همچنین قرارداد صلح با امام حسن (علیه السلام) و... برطرف شود، که این موانع هم در مدت کوتاهی برطرف شد.
لذا وقتی شرایط لازم در سالهای آخر عمر معاویه فراهم شد، او توانست با ارعاب، تهدید، قتل، و تطمیع، جامعه اسلامی را وادار به پذیرش خلافت فرزندش یزید کند، و این در حالی بود که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در پیشگوییهای خود و حوادث آینده، این خاندان را لعن و نفرین نمود و با صراحت نام افراد ملعون از این شجره خبیثه ملعونه را یاد میکند.
ما در این نوشتار از منابع اهل سنت، گفتار پیامبر را در مورد نکوهش یزید و افراد این خاندان را جهت یادآوری متذکر میشویم، تا کسانیکه از این خاندان از روی جهل و نادانی، حمایت میکنند، به تعمق و تفکر دعوت کنیم، تا حقیقت برایشان روشن گردد.
در کتاب صواعق المحرقه روایتی وارد شده از ابودرداء، صحابی پیامبر، که نقل میکند: از پیامبر اکرم شنیدم که میگفت: نخستین کسیکه سنت مرا تغییر میدهد، مردی از بنیامیه به نام یزید است.[1] و یا در روایت دیگری از پیامبر وارد شده است که حضرت فرمودند: حکومت امت من، همچنان بر عدالت استوار است، تا اینکه مردی از بنیامیه به نام یزید در آن رخنه ایجاد میکند.[2]
البته شایان ذکر است که این دو روایت از نظر شیعه مورد اشکال و خدشه است، چرا که سنت پیامبر قبل از یزید، هم مخدوش شده بود و هم در آن رخنه ایجاد گردید، و خلفای غاصب در جریان سقیفه، بعد از رحلت پیامبر کم نگذاشتند و کردند آن چه را که نباید میکردند. منتها اینان در خلافت خود، حداقل تظاهر به دینداری میکردند، اما با روی کار آمدن یزید، به این قضیه مهم جامه عمل پوشانده نشد.
و یا در این روایت که وقتی پیامبر دید که ابوسفیان بر چهارپا سوار است و فرزندش یزید در جلوی آن و معاویه از پشت سر حرکت میکند، حضرت از دیدن آنان چنین فرمود: خدا لعنت کند، هر سه نفر را،[3] یعنی پیشرو، راننده، و سوار آن را؛ پس میبینیم در این روایت که پیامبر مستقیماً این خاندان را مورد نکوهش و لعن قرار داده است.
در روایت دیگری، از روی کار آمدن شخصیت پلیدی مانند یزید بن معاویه سخن بهمیان آمده، حضرت فرمودند که: به خدا پناه برید از حوادث آغاز دهه - شش- یا هفتم هجری و از فرمانروایی و حکومت کودکان.[4]
ذیل این روایت علمای اهل سنت، مانند عسقلانی تصریح کردهاند که منظور پیامبر از این جمله، یزید و حکومت او بوده است.[5]
بنابراین از روایات ذکر شده مشخص میشود که از طرف پیامبر اکرم، نسبت به نکوهش یزید و خاندان بنیامیه بهوفور در کتب اهل سنت روایت آمده است، و کسانیکه بیهوده از یزید و اعمال ننگین او حمایت میکنند، میتوانند با مشاهدهی این روایات و شواهد آن، متوجه اشتباه خود شوند.
پینوشت:
[1]. الصواعق المحرقه، هیثمی، شرکه الطباعه الفنیه، قاهره، مصر، تحقیق عبدالوهاب عبدالطیف، ص221.
[2]. البدایه و النهایه، دارالفکر، بیروت، لبنان، (1407ق)، ج8 ص234.
تاریخ خلفاء، سیوطی، دارالفکر، بیروت، لبنان، (1394ق)، ص194.
[3]. مجمع الزوائد، هیثمی، دارالریان للتراث، قاهره، مصر، ج1 ص113.
درالمنثور، سیوطی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج5 ص309.
[4]. مسند احمد، احمد بن حنبل، موسسه قرطبی، قاهره، مصر، ج2 ص326.
[5]. فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج1 ص216.
دیدگاهها
nafsezakiyah
1395/08/19 - 11:23
لینک ثابت
سلام با تشکر این مطلب در
nafsezakiyah
1395/08/23 - 12:04
لینک ثابت
نویسنده محترم مقاله لطفا
asadi
1395/08/23 - 19:42
لینک ثابت
با سلام- اولاً: ما ایرانیها
nafsezakiyah
1395/08/24 - 09:18
لینک ثابت
نکته قابل توجه در این سوال و
افزودن نظر جدید