ردّ حدیث جعلی ابن عربی مالکی توسط بزرگان اهل سنت درباره امام حسین (ع)

  • 1395/08/05 - 15:48
در تاریخ اسلام اسناد قابل اعتمادی وجود دارد که نشان می‌دهد که در همان روزگار رسول خدا (ص) عده‌ای از افراد به کار حدیث سازی و جعل و تغییر و نشر آن مشغول بوده‌اند و در دوران بعد هم به صورت گسترده‌تری با انگیزه‌های گوناگونی ادامه پیدا کرد و در قرن‌های متاخر این جعل و تحریف احادیث به صورت اصل انکارناپذیر در کتب و نوشتجات باقی ماند

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سنت اسلامی بر دو پایه و اساس بسیار محکم که قرآن و حدیث باشد استوار است، اما قرآن این کلام نورانی پروردگار بدون کوچک‌ترین تغییر و تحریف به دست ما رسیده است، چرا که خداوند خود در این کتاب عظیم می‌فرماید که ما خود این کتاب را محافظت می‌کنیم، اما حدیث که گاهی به آن خبر یا روایت نیز گفته می‌شود، از گزند تحریف و جعل و تدلیس و ... در امان نمانده است، لذا حدیث از همان صدر اسلام گرفتار آسیب‌های جدّی و گوناگونی شده است. در تاریخ اسلام مدارک و اسناد قابل اعتمادی وجود دارد، که نشان می‌دهد که در همان روزگار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) عده‌ای به کار حدیث‌سازی و جعل و تغییر مشغول بوده‌اند و در دوران بعد هم به‌صورت گسترده‌تری با انگیزه‌های گوناگونی ادامه پیدا کرد و در قرن‌های متاخر این احادیث به‌صورت یک اصل انکارناپذیر در کتب و نوشتجات باقی ماند، چرا که سازندگان این‌گونه احادیث علاوه بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، دروغ‌های فراوانی هم به خاندان پیامبر و ائمه معصومین (علیهم السلام) نسبت داده‌اند و از این راه برای خود دنیا را طلبیدند و بعضاً برخی، احادیث را به غیر معنای حقیقی آن تاویل و تفسیر کردند، که در نهایت رسوا شدند.
ما در این نوشتار مختصر به ذکر یک سخن جعلی که از طرف دشمنان اهل بیت و نواصب مطرح شده می‌پردازیم و نظر علمای اهل سنت را نسبت به این سخن بیان می‌کنیم، تا حقیقت برای همگان روشن شود.
این سخن را ابن عربی مالکی یکی از فقهای بزرگ مذهب مالکیه در کتاب خود «العواصم من القواصم» مطرح کرده است، که گفت: «لم یقتل الحسین الّا بسیف جدّه.[1] حسین کشته نشد، مگر به شمشیر جدّش.» و این سخن به‌عنوان اساسی‌ترین محور، مورد توجه مخالفان امام حسین (علیه السلام) قرار گرفت. اما جالب‌تر این‌که، این گفتار ابن عربی، بزرگان اهل سنت را قانع و مجاب نکرده و آن را نقد و در آخر آن را ردّ و باطل دانستند.
و آن سخن این‌که ابن عربی مالکی ذیل این عبارت، این حدیث را این‌طور بیان می‌‌کند که: «و ما خرج الیه احد الّا بتاویل، و لاقاتلوه الّا بما سمعوا من جده المهیمن علی الرسل، المخبر بفساد الحال... [ما روی مسلم عن زیاد بن علاقه، عن عرفجه بن شریح] قوله (صلی الله علیه و آله): انها ستکون هنات و هنات فمن اراد ان یفرق امر هذه الامه و هی جمیع فاضربواه بالسیف کائناً من کان فما خرج الناس الّا بهذا و امثاله.[2] هیچ‌کس برای جنگ با حسین خارج نشد، مگر با تاویل و اجتهاد و با حسین نجنگید، مگر به‌خاطر آن‌چه از جدّ بزرگوارش شنیدند، کسی‌که خبر دهنده‌ی از فسادها و بازدارنده‌ی از ورود در فتنه‌ها بود و اقوال او در این زمینه بسیار است... از آن جمله است [آن‌چه در صحیح مسلم، مسلم از زیاد بن علاقه از عرفجه بن شریح] نقل کرده است که پیامبر فرموده است: که هر کس اراده کند که امور این جماعت -امت- را دچار تفرقه کند، در حالی‌که امت متحد و متفق هستند، او را شمشیر بزنید، هر کس که می‌خواهد باشد و مردم بر حسین خروج نکردند، مگر با این قول و امثال او.»
لذا در این عبارت مشاهده می‌شود که ابن عربی مالکی چگونه خلافت یزید بن معاویه را مشروع جلوه می‌دهد و تلاش می‌کند تا امام حسین (علیه السلام) را خطاکار و قیامش را اشتباه جلوه دهد. چرا که ابن عربی مالکی معتقد است که خروج پسر پیامبر بر یزید باعث تفرقه امت اسلامی شده است و مردم بر اساس اقوال پیامبر و با اجتهاد و تاویلی که از این‌گونه احادیث کردند، در مقابل امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا صف‌آرایی کردند و مانع تفرقه امت اسلامی شدند و او را کشتند، و از همین‌جا است که این کلام معروف «حسین با شمشیر جدّش کشته شد»، بیرون آمد.
ابن حجر هیثمی با این‌که از متعصبین اهل سنت و ضد تشیع است، در نقد گفتار ابن عربی مالکی می‌گوید: «و کابن العربی المالکی، فانه نقل عنه ما یقشعر منه الجلد، انه قال: لم یقتل یزید الحسین الّا بسیف جدّه، ای بحسب اعتقاده الباطل انه الخلیفه و الحسین باغ علیه...[3] از ابن عربی مالکی مطلبی نقل شده که بدن انسان می‌لرزد، زیرا او می‌گوید: یزید حسین را نکشت، مگر به‌وسیله شمشیر جدّش، یعنی بر اساس عقیده باطلش، یزید خلیفه است و حسین طغیان‌گر و سرکش؛ و بیعت با یزید زودتر انجام گرفته، و در حقانیت و مشروعیت یک حکومت و خلافت، بیعت بعضی از اهل حلّ و عقد کافی است، از طرفی حاکمیت یزید با بیعت صورت گرفته، چرا که عده زیادی این بیعت را پذیرفته و انجام داده‌اند و در این عمل اختیار کامل داشته‌اند.»
مناوی نیز در ردّ گفتار ابن عربی مالکی این‌گونه می‌گوید: « وقد غلب علی ابن العربی البغض من اهل البیت حتی قال: قتله بسیف جدّه.[4] دشمنی اهل بیت بر ابن عربی مالکی غلبه پیدا کرده، تا آن‌جا که او می‌گوید: حسین با شمشیر جدّش کشته شده است.»
ابن خلدون هم درباره اشتباه ابن عربی می‌نویسد: «ابن عربی مالکی اشتباه کرده که در کتاب خود «العواصم» گفته است، حسین موافق قانون شریعت جدّش کشته شده؛ آن‌چه گوینده را به این گفتار غلط، واداشته است، غفلت او از شرط فتوا دادن امام عادل برای نبرد با صاحبان عقاید فاسد و باطل است و در آن زمان چه کسی را عادل‌تر از امام حسین(علیه السلام) در امامت و عدالت می‌توان یافت.»[5]
و در آخر این‌که باید به ابن عربی و امثال او گوشزد کرد که، آن شمشیر ظلم و ستمی که به‌دست بنی‌امیه و عمّال او بوده، باعث گردیده که خون مسلمین بی‌گناه و صحابه جلیل القدر پیامبر و تابعین و افرادی مانند اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) و عمار یاسر، اویس قرنی، خزیمه، ابن تیهان، حجر بن عدی، رشید هجری، میثم تمّار، مالک اشتر و... به‌دست مزدوران ناپاکشان مظلومانه ریخته شود، نه شمشیر پیامبر.

پی‌نوشت:

[1]. العواصم من القواصم، ابن عربی مالکی، دارالجیل، بیروت، لبنان، (1407ق)، ص231.
[2]. همان، ص338.
[3]. شرح قصیده همزیه، ابن حجر هیثمی، مکتبه العقائد، قاهره، مصر، ص271.
[4]. فیض القدیر، مناوی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، تحقیق احمد عبدالسلام، (1415ق)، ج1 ص205.
[5]. مقدمه ابن خلدون، ابن خلدون، دارالمکتبه، بیروت، لبنان، (1413ق)، ص43.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.