صحابه نیز تقیه میکردند!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از تهمتهایی که وهابیان به شیعه نسبت میدهند، اینکه شیعه منافق است، زیرا تقیه میکند. شیعه به ظاهر چیزی میگوید، در حالیکه در باطن به آن معتقد نیست. این در حالی است که شیعه در طول تاریخ ثابت کرده است، در پیروی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت اطهار (علیهم السلام) استوارترین مذهب بوده است، و بهرغم فشارها و سختیهایی که حاکمان سنی، بر این مذهب روا داشتهاند، پافشاری و ایستادگی کرده است؛ اما گاهی چون قدرت کافی برای دفاع از جان و مال و آبرویش نداشته است، مذهب واقعیش را از دیگران پنهان داشته است، تا جانش حفظ شود و این یک اصل قرآنی است. قرآن میفرماید: «وَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إيمانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَ قَدْ جاءَكُمْ بِالْبَيِّناتِ مِنْ رَبِّكُم.[غافر/28] و مرد مؤمنى از آل فرعون كه ايمان خود را پنهان مىداشت، گفت: «آيا مىخواهيد مردى را بكشيد، بهخاطر اينكه مىگويد: پروردگار من «اللَّه» است، در حالىكه دلايل روشنى از سوى پروردگارتان براى شما آورده است؟!» در این آیه «یکتم ایمانه» صراحت در مسأله تقيه دارد، و خداوند کار مؤمن آل فرعون را تأیید میکند، زیرا مومن آل فرعون، با کتمان عقیدهاش به طرفداری از حضرت موسی برخاست.[1] افزون بر قرآن، روایات و روش صحابه نیز همین بوده است.
سرخسی در مبسوط به نقل از نزال بن سیده میگوید: روزی حذیفه (یکی از اصحاب بزرگ پیامبر) در نزد عثمان، قسم دروغ گفت، و سخنی را که قبلا گفته بود، انکار کرد. پس از او پرسیدیم که چرا سخنی را که گفته بودی، انکار کردی؟ پاسخ داد: «إنِّي أَشْتَرِي دِينِي بَعْضَهُ بِبَعْضٍ مَخَافَةَ أَنْ يَذْهَبَ كُلُّه.[2] من دینم را، با انکار بعضی از آن حفظ کردم.»
ابن ابیشیبه نیز این روایت را اینگونه نقل کرده است: «روزی ابن مسعود و حذیفه بر عثمان وارد شدند. عثمان به حذیفه گفت: به من خبر رسیده است که تو چنین و چنان گفتی! حذیفه گفت: نه به خدا قسم. من چنین چیزی نگفتم. عبدالله بن مسعود میگوید: وقتی از نزد عثمان خارج شدیم، به او گفتم: چرا چیزی را که گفته بودی انکار کردی!؟ حذیفه گفت: دینم را، با فروختن بعضی از آن حفظ کردم.»[3] این روایت بهخوبی نمایانگر اصل تقیه در نزد صحابه است.
اکنون از کسانیکه منکر تقیه هستند، میپرسیم، به چه جرمی تشیع را متهم به تقیه و نفاق میکنید؟ در حالیکه تقیه یک اصل قرآنی و عقلانی است و حتی صحابه نیز به این اصل عمل میکردند.
پینوشت:
[1]. تقیه و فلسفه آن.
[2]. سرخسي، محمّد بن أحمد (م 484)، المبسوط، دار المعرفة، بيروت، 1414 هـ.ق، ج30، ص214.
[3]. « حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ نُمَيْرٍ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ مَيْسَرَةَ، عَنِ النَّزَّالِ بْنِ سَبْرَةَ، قَالَ: "دَخَلَ ابْنُ مَسْعُودٍ وَحُذَيْفَةُ عَلَى عُثْمَانَ، فَقَالَ عُثْمَانُ لِحُذَيْفَةَ: " بَلَغَنِي أَنَّكَ قُلْتُ كَذَا وَكَذَا؟ قَالَ: لَا وَاللَّهِ مَا قُلْتُهُ، فَلَمَّا خَرَجَ قَالَ لَهُ عَبْدُ اللَّهِ: «مَا لَكَ فَلِمَ تَقُولُهُ مَا سَمِعْتُكَ تَقُولُ؟» قَالَ: «إِنِّي أَشْتَرِي دِينِي بَعْضَهُ بِبَعْضٍ مَخَافَةَ أَنْ يَذْهَبَ كُلُّهُ» ابن أبي شيبه، عبدالله بن محمّد (م 235)، المصنّف في الأحاديث والآثار، تحقيق: كمال يوسف الحوت، مكتبة الرشد، چاپ اوّل، رياض، 1409 ه. ق، ج6، ص474، ح33050.
دیدگاهها
علیرضا پرتوی
1395/07/05 - 23:27
لینک ثابت
سلام علیکم. اجرتون با
افزودن نظر جدید