بسیاری از صحابه برای شیعه قابل احترامند

  • 1395/06/25 - 12:40
وهابیت برای منزوی کردن شیعه در جهان اسلام، متوسل به هر خدعه‌ای می‌شود. آنان که از حساسیت اهل‌تسنن بر روی صحابه نبی اکرم خبردارند؛ برای این‌که بغض شیعیان را در دل آنان جای دهند، تبلیغ می‌کنند که شیعیان معتقدند بعد از وفات پیامبر همه صحابه مرتد شدند، الا چهار یا پنج نفر؛ در صورتی‌که بسیاری از صحابه برای شیعه قابل احترام هستند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیت برای منزوی کردن شیعه در جهان اسلام، متوسل به هر خدعه و نیرنگی می‌شود. آنان که از حساسیت اهل تسنن بر روی صحابه نبی اکرم به‌خوبی خبر دارند؛ برای این‌که کینه و بغض شیعیان را در دل آنان جای دهند، این‌طور تبلیغ می‌کنند، که شیعیان معتقد هستند، بعد از وفات پیامبر، همه صحابه مرتد شدند، الا چهار یا پنج نفر و برای مستند کردن این ادعای خود به یکی دو روایت شاذ از کتب شیعه متوسل می‌شوند، در صورتی‌که ما ده‌ها روایت دیگر در باب فضیلت اصحاب نبی اکرم و لزوم احترام و محبت ایشان داریم؛ اما آنان هیچ موقع این دست از روایات ما را برای جهان اسلام بازگو نمی‌کنند.
امیرالمؤمنین در «نهج البلاغه»، خطبه 97 خطاب به اصحاب می‌فرمایند: «لَقَدْ رَأَیتُ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ فَمَا أَرَی أَحَداً یشْبِهُهُمْ مِنْکمْ. لَقَدْ کانُوا یصْبِحُونَ شُعْثاً غُبْراً وَ قَدْ بَاتُوا سُجَّداً وَ قِیاماً یرَاوِحُونَ. بَینَ جِبَاهِهِمْ وَ خُدُودِهِمْ وَ یقِفُونَ عَلَی مِثْلِ الْجَمْرِ مِنْ ذِکرِ مَعَادِهِمْ.[1] من اصحاب پیغمبر اکرم را دیدم و هیچ‌کدام از شما شبیه اصحاب پیغمبر اکرم نیستید. آن‌ها شب تا صبح مشغول عبادت بودند، در اثر عبادت آثار خستگی در سیمای آنان معلوم بود و شب تا صبح در سجده و قیام بودند. زمانی که می‌خواستند بخوابند، با ذکر خداوند می‌خوابیدند.»
به نظر شیعه اینان کسانی هستند که خداوند در آیات متعددی آنان را ستوده است. مگر می‌شود شیعیان این آیات و روایات فضیلت صحابه را در نظر نگیرند و همه صحابه را به یک چشم ببینند.
در کتاب «أمالی شیخ طوسی» وارد شده است که: «شَهِدَ مَعَ عَلِی (عَلَیهِ السَّلَامُ) یوْمَ الْجَمَلِ ثَمَانُونَ مِنْ أَهْلِ بَدْرٍ. وَ أَلْفٌ وَ خَمْسُ مِائَةٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ).[2] هشتاد نفر از صحابه‌ای که در جنگ بدر شرکت کرده بودند، در رکاب امیرالمؤمنین بودند، و هزار و پانصد نفر از اصحاب پیغمبر در رکاب امیرالمؤمنین در جنگ جمل شرکت کردند.»
هم‌چنین آقای ذهبی در کتاب «تاریخ الإسلام» می‌نویسد: «وقال سعید بن جبیر: کان مع علی یوم وقعة الجمل ثمانمائة من الأنصار وأربعمائة ممن شهدوا بیعة الرضوان.[3] سعید بن جبیر می‌گوید: در جنگ جمل هشتصد نفر از انصار و چهارصد نفر از کسانی‌که در بیعت رضوان شرکت کرده بودند، در رکاب امیرالمؤمنین بودند.
در کتاب «بحارالانوار» روایت زیبایی از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده است، که حضرت فرمودند: «أُوصِیکمْ بِأَصْحَابِ نَبِیکم. لَا تَسُبُّوهُمْ. وَ هُمُ الَّذِینَ لَمْ یحْدِثُوا بَعْدَهُ حَدَثاً. وَ لَمْ یؤْوُوا مُحْدِثاً. فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ أَوْصَی بِهِم.[4] توصیه می‌کنم به اصحاب پیغمبر اکرم احترام بگذارید. به آنان ناسزا نگویید. کسانی‌که بعد از پیغمبر اکرم گرفتار بدعت نشدند، و بدعت‌گذاران را پناه ندادند؛ پیغمبر اکرم وصیت کرده است، به این افراد احترام بگذارید.»
تمام حرف شیعه هم همین است که ما به همه اصحاب به یک چشم نگاه نکنیم؛ بلکه جایگاه هر کدام از آنان را بر اساس سبقت در ایمان و ثبات در ایمان و منحرف نشدن از جاده حق و حقیقت و صراط مستقیم در نظر بگیریم.
در ادامه توجه شما را به این حدیث امام صادق (علیه السلام) جلب می‌کنم تا مویدی باشد بر ادعای ما، مبنی بر این‌که بسیاری از صحابه برای شیعیان قابل احترامند: در کتاب «خصال» اثر «شیخ صدوق» از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که: «کانَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ اثْنَی عَشَرَ أَلْفاً. ثَمَانِیةُ آلَافٍ مِنَ الْمَدِینَةِ وَ أَلْفَانِ مِنْ مَکةَ وَ أَلْفَانِ مِنَ الطُّلَقَاءِ. وَ لَمْ یرَ فِیهِمْ قَدَرِی وَ لَا مُرْجِئٌ وَ لَا حَرُورِی وَ لَا مُعْتَزِلِی. وَ لَا صَاحِبُ رَأْی. کانُوا یبْکونَ اللَّیلَ وَ النَّهَارَ وَ یقُولُونَ اقْبِضْ أَرْوَاحَنَا مِنْ قَبْلِ أَنْ نَأْکلَ خُبْزَ الْخَمِیر.ِ[5] اصحاب پیغمبر اکرم که قابل احترام ما هستند، دوازده هزار نفر هستند. هشت هزار نفر از این افراد اهل مدینه بودند، دو هزار نفر اهل مکه بودند و دو هزار نفر هم اهل طلقاء بودند. در میان این افراد نه قدری هستند، نه مرجئی هستند، نه خوارج هستند و نه معتزلی هستند. این افراد خودرأی نبودند، این اصحاب شبانه‌روز گریه می‌کردند و می‌گفتند: خدایا قبل از این‌که ما دچار انحراف شویم، ما را قبض روح کن.»
البته تعریفی که شیعیان از صحابی دارند، با تعریف اهل سنت تفاوت دارد و به کسی‌که زمان کوتاهی پیامبر را درک کرده، نمی‌توان صحابی اطلاق کرد، بلکه باید مدتی در محضر پیامبر کسب فیض کرده و در رکاب آن حضرت بوده باشد.
جا دارد که به این مطلب اشاره نماییم که روایاتی در کتب مورد قبول وهابیون موجود است، که بیان می‌کند، بعد از پیامبر عده‌ای از اصحاب از صراط مستقیم دچار انحراف و بدعت شدند.
در کتاب «مفید المستفید فی کفر تارک التوحید» اثر «محمد بن عبدالوهاب» که خدای وهابیت است، از «ابوهریره» نقل می‌کند: «أن أبا هریرة رضی الله عنه تلا: «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ وَ رَأَیتَ النَّاسَ یدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْواجاً.[نصر/1و2] منتظر باش که وقتی نصرت و فتح از ناحیه خدا برسد و ببینی که مردم گروه گروه به دین اسلام در می‌آیند.» زمانی که ابوهریره این آیه را تلاوت کرد: «فقال: والذی نفسی بیده إن الناس لیخرجون الیوم من دینهم أفواجا کما دخلوا فیه أفواجاً.[6] گفت: قسم به خدایی که جان من در قبضه قدرت اوست، امروز مسلمانان دسته دسته از دین بیرون می‌روند، همان‌طوری که زمان پیغمبر اکرم دسته دسته وارد دین می‌شدند.
این روایت را خدای وهابیت «محمد بن عبدالوهاب» نقل می‌کند و نه‌تنها این روایت را رد نمی‌کند؛ بلکه تعلیقه می‌زند و می‌گوید: «قف تأمل رحمک الله إذا کان هذا فی زمن التابعین بحضرة أواخر الصحابة.[7] در زمان تابعین و اواخر صحابه آنان دسته دسته از اسلام بیرون می‌رفتند، وای به حال زمان ما!

پی‌نوشت:

[1]. نهج البلاغة، شریف الرضی، دارالکتب اللبنانی، ج1،ص143
[2]. الأمالی، طوسی، محمد بن الحسن، دار الثقافه، ج1 ص 726، ح 1527
[3]. تاريخ الإسلام، ذهبی، دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت - 1407هـ - 1987م، الطبعة : الأولى، تحقيق: د. عمر عبد السلام تدمرى، ج 3، ص 484
[4]. بحار الأنوار، العلامة المجلسی، دار احیاء التراث العربیه، ج 22، ص 305، ح 4
[5]. الخصال، ابن بابویه، محمد بن علی، جامعه مدرسین، قم، ج 1، ص 640، ح15
[6]. مفید المستفید فی کفر تارک التوحید، محمد بن عبد الوهاب بن سلیمان التمیمی النجدی (المتوفی: 1206 هـ)، المحقق: إسماعیل بن محمد الأنصاری، جامعة الأمام محمد بن سعود، الریاض، المماکة العریبة السعودیة، ج 1، ص 322
[7]. همان.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.