اعتراف بر بیفضیلتی معاویه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از آنجا که معاویه فضیلتی نداشته، تا آن را نقل کنند؛ بخاری ناچار شده تا به هر شکل ممکن در بابی که در کتاب خود به نام الفضائل آورده، سه روایت ذکر کند، مبنی بر اینکه او صحابی بوده؛ او فقیه بوده؛ به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت داده که آن حضرت از نماز خواندن پس از نماز عصر نهی نموده؛ و نام آن را به جای باب فضائل معاویه، باب ذکر معاویه گذاشته؛ امّا از طرفی در کتابش اثری از «حدیث غدیر»، حدیث «أنا مدینة العلم و علی بابها...»، حدیث «علی مع الحق و الحقّ مع علیّ...»، «حدیث مباهله»، «حدیث ثقلین» و بسیاری دیگر از احادیث صحیحالسند و قطعی الصدور در فضایل اهلبیت (علیهم السّلام) دیده نمیشود.
ابنتیمیه در اعترافی آشکار بر فضیلتسازی برای معاویه اعتراف نموده و میگوید: «در فضایل معاویه احادیث فراوان و کتابهای مستقل نوشته شده که اهل حدیث، هیچیک از آنها را صحیح نمیدانند.»[1] همو در جایی دیگر میگوید: «گروهی برای معاویه فضایلی تراشیده و آنها را به نقل از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کردهاند، که همه آنها کذب و دروغ است.»[2]
شوکانی از علمای مورد قبول وهّابیت میگوید: «در فضیلت معاویه هیچ حدیث صحیحی وجود ندارد.»[3] همین سخن را سیوطی نیز به نقل از یکی از علمای مورد وثوق خویش نقل میکند: «در فضیلت معاویه، هیچ حدیث صحیحی وجود ندارد.»[4]
و در آخر برای اینکه بحث ما در فضیلت معاویه سختگیرانه نباشد، دستکم به یک روایت درباره او اشاره میکنیم: «در حالیکه معاویه بر فراز منبر بود، بادی از او خارج شد و گفت: ای مردم! همانا خداوند بدنهایی آفریده و در آن بادهایی قرار داده که مردم نمیتوانند از خارج شدن آنها جلوگیری کنند. صعصعة بن صوحان از پای منبر برخواست و گفت: ای معاویه! جای خروج بادها، دستشوئیهاست که اگر آنجا خارج شد، صحیح است وگرنه خارج شدن آن بر فراز منبر، بدعت است؛ خداوند هر دوی ما را ببخشد.»[5] آری بر فراز منبر رسول الله رفتن و چنین اعمال زشت و مستهجنی انجام دادن، ما را به یاد آیه شریفه زیر میاندازد: «وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ.[اسراء/60] و آنچه در خواب به تو نشان دادیم و داستان درخت ملعون که در قرآن آمده است، چیزی جز آزمایش مردم نبود.» گروهی از مفسران و مورخان اسلامی ذیل آیه شریفه بالا آوردهاند: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در خواب دید که بنیامیه، همانند بوزینگان بر منبر او بالا میروند، بهدنبال این خواب، حضرت غمناک شد و تا آخر عمر، لب به خنده نگشود.»[6]
پینوشت:
[1]. منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه حرّانی، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 7، ص 371.
[2]. همان، ج4، ص 400.
[3]. الفوائد المجموعة فی الأحادیث الموضوعة، شوکانی، بیروت، ج 1، ص 407.
[4]. اللئالی المصنوعة فی الأحادیث المضوعة، سیوطی، بیروت، ج 1، ص 388.
[5]. ربیع الأبرار، أبوالقاسم محمود بن عمرو بن أحمد، جارالله الزمخشری، دارالنشر، ج 1، ص 427.
[6]. تفسیر الکشف والبیان، ثعلبی نیشابوری، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 6، ص 111.
دیدگاهها
علیرضا پرتوی
1395/05/31 - 08:15
لینک ثابت
سلام و خسته نباشید. اجرتون با
افزودن نظر جدید