حمل روایات تجسیم بر مجاز

  • 1395/05/12 - 13:53
شاید گفته شود با توجه به برخی روایاتی که در متون روایی شیعه دیده می‌شود و علمای شیعه آنها را تضعیف نموده‌اند؛ چرا در مورد این روایاتی که در صحاح ستّه در مورد جسمانیت خداوند آمده، علما احتمال تضعیف را نمی‌دهند؟ در پاسخ می‌گوییم: تضعیف امکان ندارد، چرا که این روایات در کتاب‌هایی آمده که احتمال ضعف نسبت به آن را منتفی می‌دانند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شاید گفته شود، با توجه به برخی از روایاتی که در متون روایی شیعه نیز دیده می‌شود و علمای شیعه آن‌ها را تضعیف، توجیه و تأویل نموده‌اند؛ چرا در مورد این روایاتی که در صحاح ستّه، در مورد جسمانیت خداوند متعال و اعضاء و جوارح او آمده، علما احتمال تضعیف و توجیه را نمی‌دهند؟
در پاسخ می‌گوییم: اولاً: تضعیف امکان ندارد، چرا که این روایات، در کتاب‌هایی آمده که احتمال ضعف نسبت به آن را منتفی می‌دانند و همان‌گونه که از نام کتاب‌هایشان مشخص است، روایات آن را کاملاً صحیح و غیر قابل خدشه و حتی بررسی سندی آن‌ها را بدعت و حرام دانسته و همان‌گونه که خواهد آمد، تعبیرات غلوآمیزی پیرامون آن‌ها بیان داشته‌اند.
ثانیاً: تأویل و توجیه، هنگامی امکان‌پذیر است، که در برابر چنین روایاتی به همان اندازه یا بیشتر از آن روایاتی در ردّ آن وارد شده باشد؛ در حالی‌که تا آن‌جا که ما بررسی نموده‌ایم، حتی یک روایت مخالف در کتاب‌های آنان ندیدیم، چه رسد به روایاتی بیش از آن‌چه گذشت؛ هر چه هست از این دست روایات است؛ چرا که حمل معنا بر مجاز، نیاز به قرینه دارد و جایی که روایات معارضی وجود ندارد، چگونه این همه روایات صریح را بدون دلیل و قرینه، حمل بر معنای مجاز کنیم؟
ثالثاً: با وجود کتابی مفصّل و در دو جلد به نام «ابطال التاویلات لأخبار الصفات» از ابویعلی حنبلی درباره باطل نمودن هرگونه تأویل و توجیه روایاتی که صفات مختلفی از جمله جسمانیت خداوند نوشته شده، آیا باز هم می‌توان از توجیه و تأویل این‌گونه روایات، سخن گفت؟
رابعاً: هنگامی‌که می‌بینیم بزرگ‌ترین عالم مورد قبول وهّابیت، هم‌چون «مسلم بن حجّاج نیشابوری» بابی را به نام «اثبات رؤیت خداوند»[1] در کتاب موسوم به «صحیح» خود گشوده و روایات متعددی در این باب آورده، آیا راهی برای تأویل و توجیه، باقی می‌ماند؟ بنابراین هنگامی‌که دیده می‌شود، در موضوع اثبات حدّ و محدودیت برای خداوند متعال کتاب می‌نویسند و تمام تلاش خود را می‌کنند، تا با استناد به برخی از همین روایاتی که در مقالات پیشین گذشت؛[2] خداوند را در اندازه و شکل و شمایل محدود سازند، جایی برای توجیه می‌ماند؟ از طرفی دلالت برخی از این احادیث چنان صریح، گویا، جدّی و قاطع است که راه هرگونه توجیه و تأویل را می‌بندد.

پی‌نوشت:

[1]. صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 1، ص 163.
[2]. برای مطالعه بیشتر به این مقالات رجوع کنید:
محصور بودن خدای وهابیت در مکان
منزل خدا و فاصله او با ما
شناخت خدا از ساق پای عریانش!
خدای زیبای وهّابیت، مورد سوء قصد
خدای خندان!
خدایی که می‌توان با او چانه زد!
قائلین به جسمانیت خداوند.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.