سیرهی سلف در استغاثه به پیامبر (ص)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسلمانان چه در زمان حیات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، به آن حضرت متوسل شده و او را واسطهی بین خود و خداوند قرار میدادند،[1] و چه پس از وفات آن حضرت، قرنها به چنین آدابی ملتزم بوده و به روح مطهر نبی مکرم اسلام استغاثه[2] و توسل[3] مینمودند. هرچند بعضا، بودند کسانیکه به جهت کمی معرفتشان نسبت به جاه و مقام پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم)، به این اعمال اعتراض داشتند، اما دقیقاً به همان جهت که عرض شد، دیگران به این کلمات اعتنایی نمیکردند.
تا زمان ابن تیمیه این مساله رواج بسیار داشته و در مشروع بودن آن هم تردیدی نبود. اما ابن تیمیه آغازگر نهضت شومی بود، که اولین ثمرهی آن ایجاد اختلاف و تکفیر در میان مسلمانان بود. هرچند در زمان خودش این سخنان جایگاه خاصی نیافت، اما کتب او باعث شد، که محمد بن عبدالوهاب صدها سال بعد، این افکار پلید را دوباره زنده سازد، و حاصل آن جنگها و خونریزیهای فرقهای متعددی است، که جهان اسلام را گرفتار ساخته است.
اما بد نیست بدانید، که علیرغم ادعای دروغ ابن تیمیه و به تبع آن محمد بن عبدالوهاب، هرگز سلف که همان صحابه و تابعین باشند، به اموری چون طلب شفاعت، توسل و استغاثه به پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) ایراد نگرفته و آن را شرک و بدعت نمیدانستند.
این کلام سمهودی از بزرگان اهل سنت است، که میگوید: بدانکه استغاثه به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و طلب شفاعت از ایشان و توسل به جاه و برکت او، از کارهای انبیاء و مرسلین بوده و سیره سلف هم بر آن است.[4]
اکنون وهابیان باید پاسخ بگویند که پیرو کدام سلف هستند و دم از پیروی کدام سلف میزنند؟
پینوشت:
[1]. اگر مذهب اهل سنت جواز توسل به پیامبر و اولیاء است پس مذهب وهابیت چیست؟
[2]. استغاثه و طلب شفاعت کردن.
[3]. آیا توسل به مرده شرک می باشد؟
[4]. سمهودی، علی بن عبدالله، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج4، ص 193، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، 1419ق.
افزودن نظر جدید