خدای علمای وهابی در عرش

  • 1395/04/28 - 13:38
بلندپایه‌ترین مقام فتوا در عربستان در پاسخ به پرسشی که پرسیده: «در پاسخ کسانی که می‌گویند خداوند همه‌جا حاضر است چه بگوییم؟» چنین فتوا داده: نخست آن‌که: عقیده اهل‎‌سنت و جماعت این است که خدا بر عرش قرار دارد و داخل جهان نیست، بلکه جدا از دنیا و موجودات، و دلیل بر بالا بودنش نزول قرآن از بالاست، که نزول، ممکن نیست مگر از بالا...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بلندپایه‌ترین مقام فتوا در عربستان سعودی، در پاسخ به پرسشی که پرسیده: «در پاسخ کسانی‌که می‌گویند خداوند همه‌جا حاضر است، چه بگوییم؟» چنین فتوا داده: «نخست آن‌که: عقیده اهل‎‌سنت و جماعت این است، که خدا بر عرش قرار دارد و داخل جهان نیست، بلکه جدا از دنیا و موجودات، بر همه چیز آگاه و از همه مخلوقات برتر است و دلیل بر بالا بودنش، نزول قرآن از بالاست، که نزول، ممکن نیست مگر از بالا...؛ دوّم آن‌که: هر کس معتقد باشد، که خداوند همه‌جا هست، قائل به حلول و دخول خداوند در عالم شده، باید به چنین فردی با دلیل ثابت کرد، که خداوند بالای عرش خارج از جهان قرار دارد و اگر نپذیرفت، او کافر، مرتدّ و خارج از اسلام است.»[1]

آیا از این سخنان، به‌جز خدای دارای ابعاد و محدود، به جا و مکان چیز دیگری فهمیده می‌شود؟ و آیا استقرار بر عرش، به‌جز این معناست که خداوند در مکان خاصی، صندلی و جایگاه مخصوص داشته و بر آن تکیه زده؟ آیا لازمه رؤیت، آن نیست که آن چیز، در مکان خاصی قرار داشته، تا بتوانیم آن را مشاهده نماییم؟ رؤیت با چشم محقق نمی‌شود، مگر نور بر آن واقع و سپس از آن به چشم منعکس گردد.

چه اشکال دارد، بر همان اساس که خداوند جسمانی است و دارای ابعاد و مکان، از سایر قوای جسمانی، هم‌چون لامسه، شامّه و ذائقه کمک نگیریم؟ بر همان اساس که خداوند جسمانی است، دارای ابعاد، جا و مکان خاصّی، که می‌توان در مقابل او قرار گرفت و او را مشاهده کرد، چرا نتوان بوی خاصی از او استشمام کرد و یا او را لمس کرد و چشید؟ آیا لازمه چنین اعتقادی حدوث و نهایت ضعف، در خداوند نبوده و با منزّه بودن خداوند، منافات ندارد؟ اگر جایز باشد، که خداوند با یک حس دیده شود، چرا جایز نباشد، با حس پنجم لمس و با حس دیگر بوییده شود؟
در حالی‌که خداوند مبرّای از تمام این نسبت‌هاست. «سُبْحَانَ اللَّـهِ عَمَّا يَصِفُونَ [مؤمنون/91] منزّه است خدا از آن‌چه آنان توصیف می‌کنند!.» این مطلب، (در عرش بودن خداوند و خارج از جهان بودن)، دقیقاً همان چیزی است، که در کتاب مقدس عهد قدیم (تورات) آمده[2] که همه برگرفته از عقاید یهود است.

پی‌نوشت:

[1]. فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیّه و الافتاء، ج 3، ص 216.
[2]. «در سخن گفتن عجله مکن! در برابر گفته‌های خدا، مراقب قلب خویش باش؛ چرا که خداوند در آسمان‌هاست و تو در زمین.» کتاب مقدس، عهد قدیم، سفر الجامعة، الاصحاح 5، فقره 2.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.