«عمل قلبی» بدعتی خطرناک برای تکفیر عموم مسلمانان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از بدعتهای خطرناک جریان سلفی، تعریف عمل برای قلب، در کنار تصدیق است. آنچه در بین تمامی مسلمانان برای قلب، مطرح است، تصدیق و یا انکار قلبی است و هیچیک از مسلمانان، تا زمان ابن تیمیه برای قلب، اعمالی که در ایمان جزئیت و یا شرطیت داشته باشد را، قرار نداده است. اعمالی همچون توکل به خدا، خضوع در برابر خداوند و انقیاد اوامر و اخلاص در اعمال، که همگی از شرایط کمال ایمان و عمل، در نزد مسلمانان است، در آثار ابن تیمیه و شاگردان وی، بهعنوان جزء و یا شرط صحت ایمان، تعریفشده است.
ابن تیمیه در تعریف عمل قلب، ابتدا میگوید: «کما یتضمن الایمان عمل القلب مثل الاخلاص والحب والخوف والرجاء والتعظیم والانقیاد والتوکل غیرها من اعمال القلب.[1] ایمان متضمن عمل قلب نیز هست، مانند اخلاص و حب و خوف و رجاء، بزرگ دانستن (رب) و پیروی و توکل.»
در جای دیگر میگوید: «من اصول الایمان و قواعد الدین محبه الله و رسوله و التوکل علی الله و اخلاص الدین لله و الشکرله و الصبر علی حکمه و الخوف منه و الرجا له ...وهذه الاعمال جمیعها واجبة علی الخلق باتفاق ائمة الدین.[2] از قواعد و اصول دین، محبت به خداوند و رسول و اخلاص دین برای خدا و توکل بر خداوند و ... و این اعمال همگی واجب است بر خلق، بهاتفاق ائمهی دین.»
با این مقدمه نقش عمل قلبی را، در تعیین مفهوم ایمان ثابت دانسته است. با توجه به نقیض بودن کفر و ایمان، در اندیشهی وهابی، تضییق در مفهوم ایمان، به توسعه در مفهوم کفر، منجر میشود. این بدعت در مسیر حرکتی خود، در شاگرد ابن تیمیه خود را نشان داده است.
ابن قیم جوزی در این باره میگوید: «و اذا زال عمل القلب مع اعتقاد الصدق، فاهل السنه مجمعون علی زوال الایمان وانه لاینفع التصدیق مع انتفاءعمل القلب.[3] اگر که عمل قلبی زائل شود، حتی با اعتقاد صدق (به اصول ایمان) اهل سنت، اجماع دارند که این ایمان زائل و تصدیق، بدون عمل قلبی، زائل شده است.»
توضیح مطلب، بنا بر اینکه ایمان هم قول و هم عمل است، نظریهپردازان سلفی در مفهوم کفر، توسعهای ایجاد کردهاند. ایشان برای قلب، دو کارکرد قائل هستند، یکی قول قلب، و یکی عمل قلب.
قول قلبی تصدیق قلبی است. باید یک شخص مؤمن، در قلب اعتقادش را تصدیق کند، بهعبارتی همان تصدیق معتقدات دینی است. در کنار قول قلب، آنها عمل قلب را تأسیس کردهاند و عمل قلبی مانند توکل به خداوند و یا خوف از خداوند و یا اخلاص در اعمال و عبادات و انقیاد در اعمال شرعی را، بهعنوان عمل قلبی مینامند و هر دو، اجزاء ایمان هستند و باید در کنار هم باشند و الا ایمان محقق نمیشود.
ابن تیمیه و شاگردان وی همانند ابن قیم جوزی، این امور را که از کمالات ایمانی هستند، جزء ایمان میدانند و یا حداقل در تعاریف خود، سنگ بنای تکفیر افرادی را که چنین اعمال قلبی را نداشته باشند، بنا نهادهاند. این در حالی است که هیچ مسلمانی به این اعتراف ندارد و جالبتر اینکه ابن قیم بر آن، ادعای اجماع نیز میکند: «و اذا زال عمل القلب مع اعتقاد الصدق، فاهل السنه مجمعون علی زوال الایمان وانه لاینفع التصدیق مع انتفاءعمل القلب.[4] اگر که عمل قلبی زائل شود، حتی با اعتقاد صدق (به اصول ایمان)، اهل سنت اجماع دارند که این ایمان زائل و تصدیق بدون عمل قلبی زائل شده است.»
پینوشت:
[1]. مجموع الفتاوی لابن تیمیه ج 7 ص 176 وج 14، ص 119، الشیخ ابن تیمیه الحرانی، مجمع الملك فهد لطباعة المصحف الشريف، مدينة نبوية، 1416 ق.
[2]. مجموع الفتاوی ج 10 ص 5، همان.
[3]. کتاب الصلاه ابن القیم الجوزی،ص 54، تحقیق تیسیر زعیتر، دار النشر، لبنان، 1996.
[4]. کتاب الصلاة، ابن القیم، ص 54، همان.
افزودن نظر جدید