تکفیر شیعیان از سوی مخالفان شیعه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آنانکه گسترش و پیشبرد سریع مکتب اهلبیت (علیهم السّلام) را برنتابیده و روند رو بهرشد آن را خطری تهدید کننده، برای موقعیّت خود و نسلهای آینده احساس میکنند، با بیان سخنان سراسر دروغ و تهمت علیه شیعه، سعی در مخدوش نمودن چهره پرافتخار و نورانی این مذهب، در سراسر جهان نمودهاند. در این مقاله برآنیم تا به نمونههایی از سخنان بیپایه و اساس در فرآیند جوسازی و تبلیغات مسموم علیه شیعه اشاره نماییم:
الف) ابن حجر هیثمی یکی از علمای بزرگ اهلسنت مینویسد: «مذهب ابوحنیفه آن است که منکر خلافت ابوبکر یا عمر کافر است؛ هر چند که برخی از آنها نظر دیگری دارند؛ ولی نظر صحیح آن است که منکر خلافت ابوبکر و عمر، کافر است. این مطلب در کتابهای «الغایة سروجی»، «فتاوای ظهیریه»، «الأصل محمد بن الحسن» و «فتاوای بدیعیة» آمده است. ابوحنیفه، شیعه را به کافر و غیر کافر تقسیم کرده، برخی از فرقههای شیعه را کافر و برخی را کافر ندانسته، ولی نظر صحیح آن است که هر کس خلافت ابوبکر را انکار کند کافر است.»[1]
ب) نقی الدین سبکی از دیگر علمای بزرگ اهلسنت میگوید: «در کتاب «محیط» ازکتابهای حنفیّه آمده: نماز، پشت سر شیعه جائزنیست؛ چرا که آنان خلافت ابوبکر را که صحابه بر آن اجماع دارند، انکار میکنند. در کتاب «خلاصه» از کتابهای حنفیها آمده: منکر خلافت ابوبکر کافر است. همچنین در کتاب فتاوای بدیعیه آمده است: کسیکه امامت و رهبری ابوبکر را انکار کند کافر است و گرچه برخی گفتهاند: بدعتگذاراست، امّا نظر صحیح آن است که چنین شخصی کافر است.»[2]
ج) کمال الدین سیواسی در شرح فتح القدیر مینویسد: «هر کس از روافض (شیعیان) علی را بر سه خلیفه مقدّم بداند، بدعتگذار است و اگر خلافت ابوبکر و عمر را انکار نماید، کافر است.»[3]
حال، جای این سؤال باقی است که آیا اینگونه سخنان، فتاوا و رفتارهای خلاف عقل، شرع و انسانیت، در خدمت مصالح چه کسانی است؟ آیا از اینگونه نظریههای برگرفته از جهل و نادانی، کسانی جز آمریکا، اسرائیل و دیگر دشمنان قسم خورده اسلام که همواره سعی در ایجاد تفرقه و آشوب در میان صفوف بههم پیوسته مسلمانان داشتهاند، بهره میبرند؟
پینوشت:
[1]. «فمذهب أبی حنیفة رضی الله عنه أن من أنکر خلافة الصدیق أو عمر فهو کافر علی خلاف حکاه بعضهم و قال الصحیح أنه کافر والمسألة مذکورة فی کتبهم فی الغایة للسروجی و الفتاوی الظهیریة و الأصل لمحمد بن الحسن و فی الفتاوی البدیعیة فإنّه قسم الرافضة إلی کفار و غیرهم و ذکرالخلاف فی بعض طوائفهم و فیمن أنکر إمامة أبی بکر و زعم ان الصحیح أنه یکفر.» الصواعق المحرقة، ابن حجر هیثمی، مؤسسة الرسالة، لبنان، ج 1، ص 138.
[2]. «و رأیت فی المحیط من کتب الحنفیة عن محمد لا تجوز الصلاة خلف الرافضة ثم قال لأنّهم أنکروا خلافة أبی بکر و قد أجمعت الصحابة علی خلافته. و فی الخلاصة من کتبهم فی الأصل ثم قال و إن أنکر خلافة الصدیق فهو کافر. و فی الفتاوی البدیعیة من کتب الحنفیة من أنکر إمامة أبی بکر الصدیق رضی الله عنه فهو کافر و قال بعضهم هو مبتدع و الصحیح أنه کافر.» فتاوی السبکی، سبکی، دارالمعرفة، بیروت، ج 2، ص 576.
[3]. «و فی الروافض أن من فضل علیا علی الثلاثة فمبتدع و إن أنکر خلافة الصدیق أو عمر رضی الله عنهما فهو کافر.» شرح فتح القدیر، سیواسی، دارالفکر، بیروت، ج 1، ص 350.
افزودن نظر جدید