دلیل مشروعیت نماز و دعا در کنار قبور
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بحث درباره مشروعیت زیارت قبور است. وهابیون میگویند که نماز و دعا در کنار قبور امری غیر مشروع است. آنچه ما در این نوشتار به آن میپردازیم بررسی این اعتقاد و پاسخ به آن است.
ابن تيميه میگويد: «صحابه عادتشان بر اين بود هنگامیكه كنار قبر پيامبر (صلی الله علیه و آله) میآمدند بر او سلام میدادند، ولی هنگامیكه میخواستند دعا كنند رو به قبر شريف دعا نمیكردند، بلكه از قبر منحرف شده و رو به قبله دعا مینمودند؛ مانند ساير بقعهها، از همينرو هيچيك از ائمه سلف ذكر نكردهاند كه نماز كنار قبور و در مشاهد مستحب و افضل است، بلكه همه اتفاق نمودهاند بر اينكه نماز در مساجد و خانهها افضل از كنار قبور انبيا و صالحين است؛ چه آن قبر مشهد ناميده شده باشد يا خير.»[1]
ابن تیمیه در جای ديگر میگويد: «نماز در كنار قبور مشروع نيست و نيز قصد مشاهد كردن برای عبادت در آن مكانها؛ از قبيل نماز، اعتكاف، استغاثه وابتهال و مانند اين افعال مشروع نيست و كراهت دارد. بلكه عده زيادی نماز را به جهت نهيی كه به آن خورده، باطل میدانند».[2] مشابه همین فتوا هم دیگر سران وهابیت از جمله بن باز و محمد بن عبدالوهاب دارند.
اما پاسخ به این استدلالهای پوچ با ذکر چند نکته:
نکته اول: در این شکی نیست که بنابر آیات و روایات برخی از مکانها و بقعهها دارای قداست میباشند. در این صورت چه اشکالی دارد که در کنار این مکان های مقدس برای تبرک به دعا و نماز پرداخته شود؟
در قرآن درباره قداست بعضی از مکانها میخوانیم که: «وَ نَجَّيْناهُ وَ لُوطاً إِلَى الْأَرْضِ الَّتي بارَكْنا فيها لِلْعالَمين.[انبیاء/71] و او ولوط را به سرزمين (شام)- كه آن را برای همه جهانيان پربركت ساختيم- نجات داديم.»
در آیه دیگر میخوانیم که: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيما.[نساء/64] و اگر اين مخالفان هنگامىكه به خود ستم مىكردند [و فرمانهاى خدا را زير پا مىگذاردند] به نزد تو مىآمدند و از خدا طلب آمرزش مىكردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مىكرد، قطعاً خداى را توبه پذير و مهربان مىيافتند».
كلمه «جاؤك» در آیه، شامل زمان حيات وممات پيامبر (صلی الله علیه و آله) هر دو میشود وهمانگونه كه در زمان حيات پيامبر (صلی الله علیه و آله) گناهكار وجود داشت، بعد از وفات ايشان نيز چنين است، لذا احتياج به واسطهای دارد تا به او توسل كند و خداوند با استغفار او گناهانش را بيامرزد. حال چه اشكالی دارد، نماز و دعا كه در آن استغفار است در كنار قبر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و در حضور آن حضرت انجام گيرد تا از بركات ايشان گناهان ما آمرزيده شود.
نکته دوم: مسلمین در ایام حج در حجر اسماعیل نماز میگزارند؛ در حالیکه آن مکان مدفن اسماعیل و هاجر است، حال چه فرقی بین اسماعیل و پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) است؟ اگر نماز در کنار قبر اشکال دارد، چرا عایشه تا آخر عمر در کنار قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله) به زندگی خود ادامه داد؟ و در آنجا نماز به پاداشت؟
نکته سوم: بیشك نماز در مقابر بهجهت عبادت صاحب قبر و قبله قرار دادن آن شرك است، ولی هيچ مسلمانی اين چنين نيتی ندارد، بلكه هدفش از اين عمل، تنها تبرك جستن از آن بقعه و مكان است؛ زيرا نماز و دعا در آن مكان شريف ثواب بيشتری دارد و اگر اين چنين نبود، چرا عمر و ابابكر وصيت نمودند تا در جوار پيامبر (صلی الله علیه و آله) دفن شوند؟ مگر به غير جهت تبرك بود؟ نمازگزار هم به همين نيت در جوار قبور اوليای الهی نماز میخواند.[3]
پینوشت:
[1]. علی اصغر رضوانی، وهابیت و مسئله قبور، تهران: نشر مشعر،۱۳۹۰، ص 169. « ابن تیمیه، رساله زيارة القبور ، ص 159»
[2]. همان، ص: 170، « ابن تیمیه، مجموعة الرسائل والمسائل، ج 1، ص 60»
[3]. همان، خلاصه ای از ص 170 الی 178
افزودن نظر جدید