تأثیر گذاری تصورات ذهنی بر کائنات!؟

  • 1394/12/24 - 17:54
قانون جذب به معنای تأثیر قاطع و طبیعی تصویر ذهنی و احساس بر کائنات قابل اثبات نیست و به لحاظ روش‌‍شناسی مشکلات متعددی دارد. نخست این‌که فرضیه جذب به روشنی تعریف نشده است و هرکس از ظن خود آن‌را تفسیر می‌کند. یک تئوری علمی در درجه اول باید به روشنی بیان شود و مشخص باشد که چه ادعایی را مطرح می‌کند و به دنبال بيان چه چيز است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قانون جذب[1] به معنای تأثیر قاطع و طبیعی تصویر ذهنی و احساس بر کائنات قابل اثبات نیست [2] و به لحاظ روش‌‍شناسی مشکلات متعددی دارد. نخست این‌که فرضیه قانون جذب به روشنی تعریف نشده است و هرکس از ظن خود آن‌را تفسیر می‌کند. یک تئوری علمی در درجه اول باید به روشنی بیان شود و مشخص باشد که چه ادعایی را مطرح می‌کند. تعدادی از گزاره‌هایی که می‌تواند به عنوان فرضیه‌ای برای قانون جذب مطرح شود در این‌جا بررسی می‌کنیم.
هر کدام از این فرضیات دارای ابهامات بسیاری و پیش‌فرض‌های اثبات نشده‌ای است که باید قبل از بررسی عملکرد قانون جذب، مورد توجه قرار گیرند و ابهامات‌شان برطرف شود؛ زیرا در صورت وجود ابهام در تفاسیر و تعاریف اولیه، هرکس از ظن خود قانون جذب را تعریف می‌کند و می‌کوشد با گزارش تجارب خود آن‌را اثبات کند. مثلا کسی که جورابش را گم کرده و ناگهان می‌بیند که جورابش را گوشه جاکتابی گذاشته، ممکن است بگوید که قانون جذب درست است چون من جورابم را می‌خواستم و ناگهان آن‌را جلوی چشمانم دیدم.
فرضیه اول: تأثیر نیروی فکر بر انرژی موجود در کائنات؛ این فرضیه بر این پیش‌فرض مبتنی است که فکر ما دارای انرژی مخصوصی است که مشابه انرژی موجود در کائنات است. و نیز این دو انرژی بر هم تأثیراتی دارند. حال این فرضیه با تکیه بر این پیش فرض‌ها می‌گوید، که انرژی فکری انسان می‌تواند انرژی کائنات را طوری تحت تأثیر قرار دهد، که آن‌چه ما می‌خواهیم تحقق یابد.
استدلال‌های مربوط به این فرضیه بیشتر به علم فیزیک مربوط می‌شود و تاکنون هیچ فیزیک‌دانی این ادعا را اثبات نکرده است که فکر ما چنین انرژی‌ای دارد و چنان تأثیری را بر انرژی کیهانی می‌گزارد؛ زیرا هنوز پیش‌فرض‌های این ادعا اثبات نشده و معلوم نیست که فکر ما چه انرژی تولید می‌کند و آیا انرژی فکری ما همان امواج مغزی است یا چیزی غیر از آن است که شامل تصاویر ذهنی و محتواهای افکار هم می‌شود، و این‌که انرژی فکری ما چه نوع ارتباطی با انرژی موجود در کائنات دارد و آیا می‌تواند آن‌را تحت تأثیر قرار دهد و در راستای تحقق آرزوهای ما کائنات را بکار گیرد؟
تعریف فکر، انرژی فکر، تصاویر ذهنی؛ فرق آن تصاویر ذهنی با انرژی فکری، میزان این انرژی؛ انواع ارتباطی که می‌تواند با کائنات داشته باشد، ماهیت انرژی کائنات به درستی ارائه نشده و از نظر علمی این ابهامات فرضیه مورد نظر را بی‌اعتبار و بی‌ارزش می‌سازد. کاربرد این مفاهیم مبهم در یک کتاب یا سخنرانی به جای یک بحث علمی ما را با قصه شاه‌پریان روبرو می‌کند.
فرضیه دوم: تأثیر نیروی فکر بر شعور کائنات؛ در این فرضیه نیز ابهامات بسیاری است که دانشمندان پاسخی برای آن ندارند. گذشته از ابهاماتی که در فکر و نیروی فکر وجود دارد، موضوع شعور کائنات نیز از مسائل بسیار مبهم و پیچیده‌ای است که پرداختن به آن‌ها از سوی برخی مدعیان، بسیاری از دانشمندان را دلخور و عصبانی کرده است. شعورمندی کائنات که معمولا با مباحثی از فیزیک کوانتوم تبیین می‌شود، اساسا موضوعی غیر فیزیکی و فلسفی است. بسیاری از مکاتب فلسفی چنین پدیده‌ای را قبول ندارند و نمی‌پذیرند که بگوییم کائنات شعورمندند. برخی از مکاتب فلسفی که این موضوع را می‌پذیرند دیدگاه‌های مختلفی در مورد آن دارند، ولی تقریبا همه آن‌ها بر این موضوع اتفاق نظر دارند که هنوز دلیلی وجود ندارد که تصورات ذهنی ما می‌تواند، بر شعور کائنات تأثیر بگذارد تا آرزوها و خواسته‌های ما تحقق یابد.
فرضیه سوم: تاثیر تصورات ذهنی بر شعور کائنات از طریق قدرت کائنات برای دریافت تصاویر ذهنی؛ این فرضیه بر نیروی خاصی در ذهن تأکید ندارد، بلکه نیروی خواندن تصاویر ذهنی را به کائنات نسبت می‌دهد و ادعا می‌کند که کائنات می‌توانند تصاویر ذهنی ما را بخوانند و از روی سرشت و طبیعت خودشان اثری مشابه  آن تصاویر را در زندگی ما به جا گذارند. بنابراین افکار و تصورات خوب تأثیر خوب دارد و تصاویر ذهنی نامطلوب نیز آثار مشابهی را در زندگی می‌گذارند. در این‌جا نیز ادعاهای بزرگ و تعریف نشده‌ای درباره رابطه ذهن با کائنات و قدرت ذهن خوانی کائنات و نیز سرشت انعکاسی کائنات بیان شده است، که هیچ‌کدام از آن‌ها به جهت پیچیدگی موضوع به راحتی قابل تعریف نیست و تاکنون حتی از سوی مروّجان قانون جذب تعریف نشده است.
فرضیه چهارم: تأثیر تصاویر ذهنی بر نیروهای عظیم و ناشناخته درونی انسان و دست‌یابی به آرزوها و خواسته‌ها از طریق نیروهای ناشناخته درونی؛ این فرضیه که با بعضی مطالب مروّجان قانون جذب نیز سازگاری دارد اشکالاتی دارد: نخست این‌که این نیروی درونی تعریف و تبیین روشنی ندارد. معمولا آن را با عبارت ضمیر ناخودآگاه یا ذهن ناهشیار توضیح می‌دهند. اما این مفهوم در روان‌شناسی دارای تعاریف متعددی است که هنوز به درستی اثبات نشده است.

پی‌نوشت:
[1]. راز، راندا برن، نشر پیکان، تهران، 1386، ص 84.
[2]. قانون جذب می‌گوید: «هر چیزی را در ذهنت مجسم کنی، آن‌را در دست‌هایت خواهی داشت.» راز، راندا برن، انتشارات راشین، تهران، 1387، ص22.
برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به نگاهی متفاوت به قانون جذب، مظاهری سیف، 1394، ص 40.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.