وفات حضرت فاطمه زهراء (سلام‌الله علیها)؛ یا شهادت؟

  • 1394/12/16 - 17:46
ازآنجایی‌که دلایل و شواهد قوی وجود دارد که «وفات» هم شامل مرگ طبيعی و هم شهادت می‌شود، لذا دیگر جایی برای استناد به تقویم‌هایی که افراد بی‌اطلاع آن را نگاشته‌اند، وجود ندارد. علاوه بر این‌که روایاتی در کتب شیعه و اهل سنت دال بر هجوم عمر و ابوبکر به خانه عمر وجود دارد که جای هیچ‌گونه انکاری در این مورد وجود ندارد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهاتی که در مورد حضرت فاطمه زهراء (سلام‌الله علیها) توسط مخالفین بر شیعه وارد می‌شود این است که تا قبل از سال 1371 ش برای ایشان تعبیر به وفات می‌کردید و بعد آن به‌یکباره واژه «وفات» را به «شهادت» تبدیل نمودید. جوابتان برای این تبدیل و تحریف در تاریخ چیست؟ در این مقاله به‌صورت مختصر به جواب از این اشکال اشاره می‌شود.
نکته‌ی اول این است که واژه وفات، شامل مرگ طبیعی و شهادت هر دو می‌شود، همان‌گونه که در مورد شهادت برخی از ائمه (علیهم‌السلام) تعبیر به وفات شده است. به‌عنوان نمونه به چند مورد از تعبیرات علماء در این مورد اشاره می‌شود:
طبرسی در احتجاج چنین تعبیری را به‌کار برده است: «محمد بن الحنفية بعد وفاة أخيه الحسين (صلوات الله عليه)...،[1] محمد بن حنیفه بعد از وفات برادرش حسین (علیه السلام)...»
ابن شهرآشوب مى‌نويسد: رسول خدا (صلى الله عليه و آله) درباره امام حسين (عليه السلام) فرمود: «أَما أَنَّ أُمَّتی سَتَقتُلُهُ فَمَن زَارَهُ بَعَد وفاتِهِ كَتَبَ اللهُ لهُ حَجَّةً من حُجَجي،[2] آگاه باشيد كه امتم حسين را مى‌كشند، پس هر كس پس از وفاتش او را زيارت كند، خداوند ثواب يك حج از حج‌های مرا براى وى مى‌نويسد».
اربلی در کشف الغمه در مورد شهادت امام علی (علیه السلام) چنین تعبیر می‌کند: «وكانَ معَ أخِيهِ الحسنِ بعدَ وفاةِ أَبِيهِ (عَليهمُ السَّلامُ) عَشرُ سِنينَ وبَقى بَعدَ وفاةِ أَخيهِ الحسنِ (عليه السلام) إِلَى وَقتِ مقتلِهِ عشر سِنّی،[3] امام حسين (عليه السلام)، پس از وفات پدر بزرگوارش، ده سال با برادرش امام حسن عليه السلام و ده سال پس از ايشان زندگى كرد».
ابن ابی‌شیبه چنین می‌نویسد: «عن عمرو بن حبشي قال خطبنا الحسن بن علي بعد وفاة علي...[4] عمرو بن حبشی می‌گوید: امام حسن بعد از وفات پدرشان این‌چنین برای ما سخنرانی نمود...».[4]
و ده‌ها مورد دیگر که به‌جای تعبیر به شهادت از واژه «وفات» استفاده شده است؛ مانند شهادت جعفر بن ابی‌طالب[5]، وفات عمر بن خطاب[6] (بنا به گفته مخالفین توسط ابولؤلؤ به شهادت رسیده است) که خود نشان می‌دهد واژه وفات عام است.
نکته دوم این‌که استفاده از این واژه به دوران قبل از انقلاب برمی‌گردد، که بعد از انقلاب به‌ندرت توسط برخی از افراد غیر آگاه مورد استفاده قرار گرفته است، اما اکثر تقویم‌ها از لفظ شهادت استفاده می‌کردند. نکته‌ی سوم این‌که جای این سؤال است که؛ آيا تقويم مى‌تواند ملاك درستى يا نادرستى وقايع و اعتقادات باشد؟! و نکته‌ی پایانی این‌که باوجود روايات صحيح السند در كتاب‌هاى اهل سنت مبنى بر هجوم عمر و برخی صحابه به خانه صديقه شهيده (سلام الله عليها)، استناد به چنين دلايلى چه ارزشى دارد؟
نتيجه:
ازآنجایی‌که دلایل و شواهد قوی وجود دارد که «وفات» هم شامل مرگ طبيعی و هم شهادت می‌شود، لذا دیگر جایی برای استناد به تقویم‌هایی که افراد بی‌اطلاع آن را نگاشته‌اند، وجود ندارد. علاوه بر این‌که روایاتی در کتب شیعه و اهل سنت دال بر هجوم عمر و ابوبکر به خانه عمر وجود دارد که جای هیچ‌گونه انکاری در این مورد وجود ندارد.

پی‌نوشت:
[1]. طبرسی، أبی منصور أحمد بن علی بن أبی طالب، الاحتجاج، ج 2، ص 136، دار النعمان، نجف أشرف، 1386 ق.
[2]. ابن شهرآشوب، شیر الدین أبی عبدالله محمد بن علی المازندرانی، مناقب آل أبی طالب، ج 3، ص 272، المكتبة والمطبعة الحیدریة، نجف، 1345 هـ.
[3]. أربلی، أبى الحسن علی بن عیسى بن أبی الفتح، كشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 2، ص 250، دار الأضواء، بیروت، دوم، 1405 ق.
[4]. إبن أبی شیبةكوفی، أبو بكر عبدالله بن محمد، مصنف فی الأحادیث والآثار، ج 6 ص 371 و ج 7، ص 476، مكتبة الرشد، الریاض، چاپ اول، 1409 ق.
[5]. إبن أبی شیبة الكوفی، أبو بكر عبدالله بن محمد (متوفای 235 هـ)، الكتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ج 3، ص 62 و ج 7، ص 414، تحقیق: كمال یوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الریاض، الطبعة: الأولى، 1409 ق.
[6]. بلاذری، أحمد بن یحیى بن جابر، أنساب الأشراف، ج 2، ص 257؛ نووی، أبو زكریا یحیى بن شرف بن مری، شرح النووی على صحیح مسلم، ج 12، ص 205، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، دوم، 1392 ق‌.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.