داعش و سوء استفاده از مفهوم مهدویت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیت از گروههایی است که ادعای خلافت اسلامی نموده است و بعد از آن از شعارهای مربوط به مهدویت نیز استفاده کرده است.
این گروه سعی دارد از احادیثی که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مورد آخرالزمان آمده است، شعارسازی نماید و لذا شعارهای خود را در مورد آخرالزمان منطبق بر این احادیث قرار داده است که در نتیجه آن قتل و غارتهای خود را توجیه نمایند.
بهعنوان نمونه در رسانههای این گروه در هر جنایتی که انجام میدهند و افرادی را به قتل میرسانند، حدیث یا احادیثی را به زبان جاری میکنند که دلیل کار ما فرمایش حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) است.
ازجمله علائمی که نشان میدهد این گروه از مهدویت و خلافت در جهت رسیدن به مقاصد خود استفاده مینماید عبارت است از: لقب خلیفه خود که او را «ابوبکر البغدادی القریشی الحسینی» نامیدهاند.
کنیه «ابوبکر» نمادی است از خلافت خلیفه اول تا یادآور آن باشد و لقب «قریشی» زیرا از نظر شیعه ضروری است که خلیفه از قریش باشد، البته در روایات اهل سنت هم روایاتی در مورد قریشی بودن خلیفه وجود دارد،[1] لقب «حسینی» نیز بدین جهت است که در روایات شیعه و اهل سنت آمده است که در آخرالزمان کسی از نسل امام حسین (علیه السلام) خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد.[2]
از دیگر علائم دال بر این مسئله پرچم داعش است که متشکل از رنگ سفید و سیاه که این پرچم نشان از دو رکن در حکومت داعش است. آن دو رکن عبارت است از نماد پرچم رسول خدا (صلی الله علیه و آله)؛ زیرا در احادیث آمده است که رنگ پرچم حضرت سیاه و سفید بوده است.[3]
و رکن دیگر اینکه در روایات آخرالزمان آمده است کسانی در آخرالزمان قیام میکنند که دارای پرچم سیاه هستند، باید به کمک آنها شتافت.[4] علائم شمرده شده برخی از علائم مورد سوء استفاده این فرقه در بحث مهدویت است.
نتیجه اینکه این گروه با سوءاستفاده از احادیثی که در مورد آخرالزمان وارد شده است سعی کرده خود را به ویژگیهایی که در این روایات در مورد آخرالزمان آمده است، وفق دهد و تظاهر به این ویژگیها در جهت فریب جوانان خام و عوام مسلمانان نماید.
پینوشت:
[1]. ابن حنبل، مسند احمد، بیجا، موسسه الرساله، چاپ اول، 1421 ق، ج 19، ص 318
[2]. طبری، احمد بن عبدالله، ذخایر العقبی، قاهره، مکتبه قدوسی، 1356 ق، ص 136.
[3]. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، بیروت، دارالفکر، 1403 ق، ج 3، ص 115.
[4]. حاکم نیشابوری، مستدرک حاکم، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1411 ق، ج 4، ص 464.
افزودن نظر جدید